اختصاصی گسترش نیوز:
بانک فقرا، بانکی که به گدایان هم وام میدهد!
محمد یونس با این ایده ابتکاری نهتنها جایزه نوبل را از آن خود کرد بلکه نقش موثری در فقرزدایی از جامعه بنگلادش بازی کرده است.
گسترش نیوز: دکتر محمد یونس آرزوی بزرگی در سر داشت: به فقرا وام بدهد؛ حتی به گداها و بیخانمانها. بالاخره هم موفق شد و حالا به پدر «تأمین اعتبار خرد» مشهور شده است. جالب اینجاست که بانک او که بانک گرامین نام دارد با سرمایه ۱۷ دلار تأسیس شد. او اکنون صاحب چند بانک و موسسه اعتباری است و کار همه آنها دادن وام به اقشار فقیر بنگلادش است.
بانکهای گرامین بهویژه از دادن وام به زنان فقیر استقبال میکنند. محمد یونس معتقد است که زنان فقیر بهتر از مردان، قدر پول را میدانند. محمد یونس در سال ۲۰۰۶ به پاس این ابتکار و کمکی که به توسعه کشور بنگلادش کرده بود جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد.
مشکل بزرگ فقرا: نداشتن اعتبار و وثیقه محمد یونس بهشدت از مادربزرگش تأثیر گرفته بود. محال بود فقیری به خانه مادربزرگش برود و دستخالی برگردد. قحطی سال ۱۹۷۴ بنگلادش محمد را واداشت که برای فقرای کشورش، کاری کند.: قحطی سال ۱۹۷۴؛ سیل و خشکسالی و جنگ استقلال باعث تخریب بخش زیادی از تاسیسات زیربنایی بنگلادش و بروز فقر و گرسنگی مفرط شده بود.
صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند. در جریان بازدیدهایی که از خانوارهای روستایی داشت فهمید که یک وام کوچک میتواند زندگی یک انسان یا یک خانواده فقیر را تغییر دهد. بسیاری از خانوادههای روستایی از طریق ساخت مصنوعات دستی امرارمعاش میکردند. آنها به وام نیاز داشتند تا پولی که برای خرید مواد اولیه و چهارپایه لازم بود را تهیه کنند اما بعد از کسر سود وام دریافتی عملاً چیزی برای آنها باقی نمیماند. ربا اقتصاد روستایی بنگلادش را متلاشی کرده بود. دکتر به کمک دانشجویان خود تقریباً ۵۰ قربانی این استثمار را شناسایی میکند و از جیب خود به هرکدام ۲۷ دلار پول میدهد.
زنان با این پول ناچیز توانستند سبد ببافند و بهمحض فروش آنها، پولی که قرض کرده بودند را پس بدهند. دکتر یونس سعی میکند بانکها را متقاعد کند به افراد و اقشار فقیر وام بدهند اما آنها خودداری میکنند چون این قشر، اعتبار و وثیقه لازم برای دریافت وام را ندارد. محمد یونس شخصاً ضامن وامها میشود. او وام میگیرد و بعد میان فقرا تقسیم میکند و بعد از بازپرداخت، آنها را به بانک بازمیگرداند.
فقرا تو را به خاک سیاه مینشانند! مدیران بانکها به او هشدار میدهند که فقرا آدمهایی فریبکار هستند و او را به خاک سیاه خواهند نشاند. نتیجه حیرتانگیز است: فقرا همیشه وامهای خود را بهموقع باز پس میدهند. اما حتی این واقعیت هم طرز فکر سنتی بانکها را تغییر نمیدهد. آنها نمیتوانند قبول کنند که فقرا و حتی گدایان بدون هیچ وثیقهای اقساط وام خود را پرداخت میکنند. به چالش کشیدن فرضیههای بانکداران محمد یونس پس از مخالفتها و مانعتراشیهای بسیار مجوز بانک گرامین را در سال ۱۹۸۳میگیرد.
بانک با سرمایهای اندک آغاز به کار کرد اما بهسرعت رشد کرد و بسیاری از پیشفرضهای بانکداری سنتی را به چالش کشید. بانکداران و مدیران مؤسسات مالی و اعتباری بهطعنه میگفتند که گرامین با این روش عجیبوغریبش بهزودی از بین خواهد رفت اما چنین نشد. بانک گرامین درحالحاضر ۷۸ هزار روستای بنگلادش را پوشش میدهد. به ۷ میلیون نفر وامهای خرد میدهد (بین ۲۰ تا ۳۰ سال دلار). تقریباً همه وامگیرندگان زن هستند. نرخ بازپرداخت وامها ۹۸ درصد است.
تاکنون ۶ میلیارد دلار وام پرداخت کرده است. ۶۴ درصد از وامگیرندگان بانک به بالای خط فقر رسیدهاند. فقرا استعداد کارآفرینی دارند متون درسی اقتصاد میگویند فقط تعدادی کمی از افراد استعداد کارآفرینی دارند. بانکداری فقرا نشان داد که بسیاری از فقیرترین افراد میتوانند فرصتهای تجاری را شناسایی کنند و اگر فرصت یابند جسارت لازم برای تحقق ایدههای خود را دارند. از طرف دیگر مؤسسات مالی غالباً روی مردان تمرکز میکنند اما گرامین این باور را تغییر داد. مدیران ارشد گرامین به تجربه دریافتهاند وام دادن به زنان فقیر یک خانواده بهمراتب مفیدتر و مؤثرتر از وام دادن به مردان این خانوادههاست. گرامین طیف مغفول کودکان و نوجوانان را نادیده نگرفت و برای آنها اعتبار مالی در نظر گرفت.
فقرا چطور وام خود را پس میدهند؟ احتمالاً یک سؤال مهم و اساسی ذهن همهکسانی که درباره گرامین و بانکداری فقرا میشنوند را به خود مشغول میکند: نرخ بالای بازپرداخت وامهای گرامین عجیب به نظر میرسد. راز این کار در چیست؟ کسی که از بانک گرامین وام میگیرد تنها نمیماند. هر نفر به یک گروه خودساخته متشکل از ۵ دوست ملحق میشود. وقتی یکی از ۵ نفر میخواهد وام بگیرد به تأیید ۷ نفر دیگر نیاز دارد. هر کس مسئول وام خودش است اما گروه بهعنوان شبکه کوچک اجتماعی عمل میکند. اعضای این گروهها مشوق و حامی روانی یکدیگر هستند و همدیگر را در هنگام مواجه با مشکلات دنیای تجارت یاری میکنند. حتی این گروههای ۵ نفره هم تنها نیستند.
۱۲ تا ۱۰ گروه ۵ نفره در جلسات هفتگی در مرکزی کلبه مانند که توسط آنها در روستا ساختهشده گرد هم میآیند. بیش از ۱۳۲ هزار مرکز در سرتاسر کشور وجود دارد که هرکدام به ۵۲ عضو بانک خدمت گرامین خدمات ارائه میدهند. در جلسات هفتگی، بازپرداخت وامها بهوسیله یکی از کارکنان شعبه محلی بانک جمعآوری میشود، فرمهای تقاضا برای وامهای جدید دریافت میشود و درباره ایدههای جدید تجاری نیز بحث و گفتوگو میشود. رهبری مرکز بهصورت دموکراتیک انتخاب میشود. بیشک دینامیک جامعهگرای بانک گرامین دلیل مهم موفقیت این سیستم است.
فشار مثبت اجتماعی که در گروه و مرکز ایجاد میشود نقش زیادی در تشویق وامگیرندگان برای وفادار ماندن به پیمانشان دارد. وقتی از اعضای بانک گرامین پرسیده میشود که چرا وامهایشان را بهموقع پس میدهند، رایجترین پاسخ این است که: نمیخواهم اعضای گروه را از خودم ناامید کنم. حضور پررنگ گرامین در اقتصاد بنگلادش گرامین کار خود را از ارائه وامهای خرد شروع کرد اما اکنون در طیف وسیعی از فعالیتهای اقتصادی تولیدی و خدماتی حضور دارد. علاوه بر بانک گرامین، ۲۵ سازمان تخصصی هم زیر نظر این مجموعه فعالیت میکنند. گرامین درحالحاضر درزمینهٔ آموزش و تولید کشاورزی، صادرات پارچههای دستباف، پرورش ماهی و احشام، خدمات مخابراتی و اینترنت، تولید انرژیهای نو در مناطق روستایی، ارائه خدمات اینترنت و تلفن همراه، ارائه خدمات رفاهی برای اعضا و کارکنان، بورسیه تحصیلی، ارائه خدمات فناوری اطلاعات به شرکتها، ساخت محصولات الکترونیکی، ارائه خدمات درمانی به فقرا و ارائه غذاهای مقرونبهصرفه و مغذی به فقرا فعالیت میکند. هر یک از این مجموعهها، نام خاص خود را دارند و بهطور تخصصی روی حوزه خود متمرکز شدهاند.
درهرحال باید گفت که هر یک از این سازمانها طیف گستردهای از فعالیتهای اقتصادی تولید یا خدمات محور را انجام میدهند. این بنیاد تأثیر زیادی در رشد و پیشرفت اقتصادی جامعه بنگلادش داشته و دارد. گفتههای حاکمیت و دولتهای مختلف این کشور موید همین معناست. بررسیهای آماری بنیاد گرامین نشان میدهد که تلاشهای چند دههای این مجموعه در بسیاری از حوزههای اقتصادی و خدماتی به بار نشسته است. دکتر محمد یونس و بنیاد او در سال ۲۰۰۶ موفق به دریافت جایزه صلح نوبل گردید.
فلسفه محمد نیکوکاری و دادن غذای رایگان و کمک بلاعوض را مؤثر نمیدانست و میخواست بهجای دادن ماهی، ماهیگیری را به فقرا بیاموزد. در فلسفه او که «کسبوکار اجتماعی» نامیده میشود بهجای کمک به فقرا باید آنها را توانمند کرد. با راهاندازی بنگاههای خیریه و تکیهبر عواطف انسانهای خوشقلب نمیتوان به مبارزه این حجم گسترده از فقر، بیخانمانی و مصائب اجتماعی رفت. از قلب مهربان انسانهای نیکوکار میتوان برای راه انداختن کسبوکارهای کوچک و متوسط استفاده کرد.
بانکها و مؤسسات اعتباری گرامین از سرمایه نیکوکاران برای راهاندازی فعالیتهای تولیدی و خدماتی استفاده میکنند. سرمایهگذاران میدانند که قرار نیست در انتظار سود زیادی باشند و باید به حفظ سرمایه اصلی خود بسنده کنند. معنای کسبوکار اجتماعی همین است.
ارسال نظر