گسترشنیوز گزارش میدهد؛
نوسازی بافت فرسوده از پشت تریبون
زلزله بم نقطه عطفی در نوسازی بافتهای فرسوده به شمار میرود چرا که بعد از این زلزله هولناک مسئولان متفق القول بر نوسازی تأکید کردند اما متاسفانه عدم هماهنگی دستگاهها و نبود عزم جهادی در حوزه اجرا باعث شد تا رفته رفته هیچکدام از شعارهای قشنگ از جمله نوسازی سالانه ۱۰ درصد بافتهای فرسوده به عمل منتهی نشود.
گسترشنیوز: متاسفانه علیرغم تبلیغات گسترده امروز نه از تسهیلات نوسازی خبری است و نه از اقدامات زیربنایی دستگاههای خدمت رسان. اغلب خدمات محدود به تخفیف در عوارض صدور پروانه، آن هم در برخی از کلانشهرها توسط شهرداری شده است. در همین رابطه خبرنگار «گسترش نیوز» سراغ ساکنان یکی از محلات بافت فرسوده تهران رفته و از مالکان و سازندگان در مورد عملکرد مسئولان و مشکلات پیش روی آنان پرسیده است.
خبری نیست
صدای چند کارگر در یکی از کوچه پس کوچههای دو متری شنیده میشد. نزدیک که رفتم کارگران در ساختمانی چهار طبقه اسکلت بتنی مشغول کار بودند. سازنده ساختمان هم آنجا بود. او در مورد مشکلات نوسازی بافت فرسوده گفت: خیلی کم پیدا میشود ملکی که از هر نظر آماده ساختوساز باشد. اینجا بخشی از املاک مشکل سند مالکیت دارند. بخشی دیگر نفوذناپذیر هستند و بسیاری دیگر به دلیل عقب نشینی چیزی از زمین شان برای ساختوساز نمیماند.
وی ادامه داد: واقعا در حوزه نوسازی بافتهای فرسوده برخلاف اظهارنظرهای جالبی که از طرف مسئولان وزارت راه و شهرسازی و شهرداری منتشر میشود، خبری از نوسازی نیست. تمام دلخوشی مردم در نوسازی بافت فرسوده این است که تسهیلات میدهند اما به عنوان نمونه سال هاست مالک این ساختمان نتوانسته از این تسهیلات استفاده کند. بانک هم که میرویم عنوان میکنند فعلا خبری نیست. حتی تبلیغات آنقدر زیاد شده که ساکنان خارج از محدوده بافت فرسوده آرزو میکنند کهای کاش آنها هم ساکن بافت فرسوده بودند تا از این همه تسهیلات استفاده کنند اما داخل که میشوی، هیچ خبری از وعدهها نیست.
انتخابی میان مرگ و نوسازی
بعد از اظهارات سازنده سراغ ساختمانی دیگر رفتم. ساختمانی که با تجمیع چند خانه کوچک متراژ در حال ساخت بود. یکی از مالکان این ساختمان اظهارکرد: اگر میبینید برخی در بافتهای فرسوده ساختوساز میکنند چون چارهای ندارند و باید از بین مرگ و نوسازی یکی را انتخاب کنند وگرنه این معدود نوسازیها به خاطر امکانات مسئولان نیست.
او در ادامه مرا به انتهای کوچه راهنمایی کرد و گفت: «این ماسه و سیمان را میبینی؟ اینها مصالحی است که باید از اینجا با دستگاه هایی مانند فرغون بنایی به ساختمان منتقل کنیم. چون وجود تیرهای برق در وسط کوچههای تنگ و تاریک عملا ورود ماشینآلات را غیر ممکن میکند. الان حدود سه سال است که ساختمانسازی ما به طول انجامیده درصورتی که حداکثر این ساختمان نباید بیش از یک سال طول میکشید. حالا شما تصور کنید که سرمایهگذار با چه امیدی باید به این بافتها ورود کند؟ اصلا گذشته از این تیرهای برق، سیمهایی که در ورودی کوچه وجود دارد را نگاه کنید. به نظرتان ماشینآلات حملونقل مصالح از زیر آنها رد میشوند؟!
بافت فرسوده مسئول دلسوز میخواهد
یکی از ساکنان وقتی متوجه شد که خبرنگار هستم، دوان دوان سمت من آمد و گفت: «بافت فرسوده نیاز به دلسوزی مسئولان دارد. مسئولان شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری مدت هاست از پشت تریبون بافت فرسوده را نوسازی میکنند اما وضعیت ما اینی است که میبینی (دو خانه ۴۰ متری را نشان میدهد که به دلیل عدم رغبت مالکان تبدیل به مانع نوسازی یک محله شدهاند.) بنابراین نه امکان نوسازی داریم نه زلزله میآید که مسئولان را بیدار کند.
وی اضافه کرد: مشکلات اینجا فقط فرسودگی ساختمان نیست. الان چهار ساعت است که برق ساختمان ما به خاطر ضعف و فرسودگی شبکه برق قطع شده است. اداره برق هم که مراجعه میکنیم عنوان میکنند که تقصیر شهرداری است که بدون استعلام و هماهنگی با ما پروانه چند طبقه برای ساختمانها صادر میکند و موجب تضعیف شبکه برق میشود. کسی هم با این وضعیت ساختمان ما را نمیخرد چون امکان ساختوساز نیست. باز صد رحمت بر پدر و مادر شهرداری که در صدور پروانه تخفیف میدهد.
نوسازی مردم محور این است؟!
این مالک ناراضی گفت: متاسفانه دولت محترم هروقت صحبت از نوسازی بافت فرسوده میشود عنوان میکند که «دولت نباید مداخله کند! فرآیند نوسازی باید مردم محور باشد.» مدام هم از حقوق شهروندی صحبت میکنند. واقعا حق شهروندی ما این است؟! سوال من این است که آیا این معابر را باید مردم تعریض کنند با مسئولان؛ آیا تسهیلات باید توسط دولت با همکاری بانکها به ما داده شود یا مردم؟!
تخریب ساختمان به امید وام
ساختمانی نیمه کاره که در طبقه پایین آن یک خانواده سکونت داشتند، توجهم را به خودش جلب کرد. منتظر ماندم تا اینکه یک نفر از ساکنان بیرون آمد. پسر خانواده دانشجوی جامعه شناسی بود. از او در مورد نیمه کاره بودن ساختمان پرسیدم که پاسخ داد: تمام امیدمان به گرفتن وام بود اما پدرم بارها قبل از شروع کار میگفت اعتباری به این قول و قرارها نیست اما من گفتم هر طور شده وام میگیریم اما حالا ما ماندهایم و این خرابه که نه پولی برای تکمیلش داریم و نه میتوانیم با این وضعیت رهایش کنیم. مصالح هم که روز به روز گران میشود.
وی افزود: بهانه دولت این است که بانکها در زمینه تسهیلات نوسازی همکاری نمیکنند. سوال من این است که آیا دولت توان رایزنی با بانکها را ندارد؟! شک نکنید اگر دولت بخواهد تمام بانکها را مجاب به همکاری میکند البته شرطش این است که احتمالا دولت تمهیداتی در نظر بگیرد تا بانکها رغبت بیشتری به پرداخت این تسهیلات داشته باشند. متاسفانه دولتها فقط در زمان بروز فاجعه حاضرند کمک کنند.
گزارش از سید سجاد موسوی
ارسال نظر