اختصاصی گسترش نیوز:
هشت تفاوت کسبوکار کوچک با استارتاپ
حدود سی درصد از کسبوکارهای کوچک در سال اول تعطیل میشوند. این در حالی است که نود درصد استارتاپ ها در سه سال اول به پایان کار میرسند.
گسترش نیوز: استارتاپ ها به شدت محبوب شدهاند. اینجاوآنجا از نوابغ کله شقی میشنویم که از هیچ به همهچیز رسیدهاند. واقعیت این است که بیشتر شنیدههای ما واقعیت ندارد یا اگر دارد نسخهای است که در مورد بیشتر ما جواب نمیدهد. واقعیت مهمتر آنکه راه انداختن یک کسبوکار کوچک به حال بیشتر ما مفیدتر از دایر کردن یک استارتاپ است. ممکن است این دو را یکسان بدانیم اما آنها زمین تا آسمان فرق دارند. برای درک تفاوتهای میان استارتاپ و کسبوکار کوچک با گسترش نیوز همراه باشید.
ابداع و نوآوری
کسبوکار کوچک ادعای منحصربهفرد بودن ندارد. در واقع نسخه موفقی که قبلا کارآمد بودن خود را نشان داده است به کار بسته میشود. این در حالی است که استارتاپ بدون ابداع و نوآوری بیمعناست. استارتاپ ها میخواهند چیز جدیدی خلق کنند یا گزینههای موجود را ارتقا دهند.
مقیاس
حجم و گستره فعالیت یک کسبوکار کوچک را مالک آن فعالیت تجاری مشخص میکند. بهعبارتدیگر شما در راستای اهداف تجاری رشد شرکت خود را محدود میکنید و به قشر مشخص و محدودی از مشتریان خدمات میدهید. بالعکس استارت آپ ها روی بزرگ شدن و رشد بیشتر و بیشتر تمرکز میکنند. صاحبان همه کسبوکارها رویای تبدیل شدن به غول حوزه تجاری خود را دارند.
نرخ رشد
کسبوکارهای کوچک با این هدف شکل میگیرند که از همان روز اول به درآمدزایی برسند. میزان درآمد مورد انتظار به میزان جاهطلبی مالک کسبوکار و برنامههای آنها برای آینده بستگی دارد. آنها برای شروع کار خود به یک بازار بزرگ نیاز ندارند. تنها چیزی که نیاز دارند یک حوزه اشباعنشده و امکان دسترسی به قشر محدودی از مشتریان است.
استارت آپ ها معمولا مدتها محصول یا خدمت جدید خود را زیر قیمت بازار عرضه میکنند. آنها بنیه مالی لازم برای کار را دارند. هدف آنها در درجه اول خلق محصولی است که مردم عاشق آن شوند. محصولی که بازار را به قبضه آنها درآورد. فقط در این صورت است که استارت آپ به اهداف نجومی خود دست مییابد.
تامین مالی
برای راهاندازی یک کسبوکار شخصی معمولاً سرمایه و پسانداز فردی کفایت میکند. هزینهای که صرف بازاریابی و بازار سنجی میشود هم معمولاً اندک است. استارتاپ ها معمولاً توسط گروهی از دوستان و آشنایان دایر میشوند. اخیراً روش تامین جدیدی به نام تامین مالی انبوه هم رایج شده است. بههرحال به یاد باشید که استارتاپ ها به تامین مالی مستمر نیاز دارند و سرمایه گذران هم دنبال سودهای بالا هستند.
فناوری
کسبوکارهای کوچک معمولاً به فناوریهای خاص نیاز ندارند. آنها برای اموری مثل بازاریابی و حسابداری از روشهای ارزان و جاافتاده استفاده میکنند. بالعکس بیشتر استارتاپ ها نوع جدیدی از فناوری را عرضه میکنند. البته ممکن است چنین نباشد ولی حتی در این صورت هم برای رسیدن به رشد تعریفشده باید از انواع خاصی از فناوری پیشرفته و گرانقیمت استفاده کنند.
چرخه زندگی
حدود سی درصد از کسبوکارهای کوچک در سال اول به پایان کار خود میرسند. طبق یک آمار دیگر پنجاهدرصد آنها در چهار سال اول میمیرند. این در حالی است که نود درصد استارتاپ ها در سه سال اول به پایان کار میرسند. همانطور که مشاهده میکنید عمر استارتاپ ها و شانس موفقیت آنها بسیار کمتر است.
راهبرد
برای اداره یک کسبوکار موفق میتوان آن را به فرزندان خود سپرد یا آن را فروخت. مخاطرات پیش روی استارت آپ ها باید بیشتر است بنابراین اداره کردن آن کار هرکسی نیست. فراموش نکنید که خطر سقوط همواره استارتاپ ها را تهدید میکند بنابراین آنها به دانش و تجربه مدیریتی بسیار بیشتر و پیچیدهتری نیاز دارند. فردای یک استارتاپ بههیچعنوان مشخص نیست.
سبک زندگی
کسبوکارهای کوچک در مقایسه با استارتاپ ها مسئولیتها و خطرات بسیار کمتری به دنبال دارند. بهاینترتیب تعادل کار و زندگی چندان به هم نمیخورد. البته هر فعالیت تجاری حداقل در مراحل اول به تلاش و پشتکار فراوان نیاز دارد.
استارتاپ ها معمولاً پول دیگران را جذب میکنند بنابراین باید در اسرع وقت به سوددهی برسند. هیچوقتی برای تلف کردن نخواهید داشت. اگر دنبال راهاندازی استارتاپ هستید تعادل کار و زندگی را فراموش کنید.
منبع: medium digest
ارسال نظر