حمایت از بخش خصوصی از طریق بورس شعار است
اینکه این روزها بحث سهام دولت و سهام ملت را مطرح میکنند و مدعی هستند که میخواهند با استفاده از ظرفیتهای بورس نسبت به حمایت از بخش خصوصی اقدام کنند، در عمل شعاری بیش نیست.
اتفاقاتی که برای شرکت زر ماکارون به عنوان یک شرکت کاملا خصوصی در جریان عرضه اولیه سهام این شرکت رخ داده خود حدیث مفصل این ماجراست.
"غزر" سهمی ارزان تر از همه
براساس آخرین ارزش کارشناسی شده، قیمت ارزش بازار این شرکت بیش از ۲ برابر قیمت عرضه اولیه آن است به نوعی می توان گفت تقریباً ارزان ترین شرکتی که در بخش خصوصی تاکنون عرضه شده است. شرکتی که p/e براساس قیمت عرضه و سود پیش بینی شده سال آینده p/e آن نسبت به بسیاری از شرکت های خصولتی و دولتی که تاکنون ارزش شده پایین تر است.
p/e شرکت زرماکارون (براساس قیمت روز عرضه =۱۳) همچنین p/e این شرکت به شرکتهایی که در بازار معامله میشوند بسیار بسیار کمتر است. در حال حاضر در صنعت غذایی برخی از شرکتهای حوزه این صنعت با p/e بین ۵۰ تا ۲۰۰ معامله می شوند به عنوان مثال صنایع غذایی پارس مینو با =۵۵.۶۸ p/e ttm ؛صنایع غذایی سالمین با ۱۴۳.۲۸ = p/e ttm و شرکت صنعتی مینو با ۶۱.۳۱ p/e ttm =
براساس برنامه های اعلام شده قرار است سهام شرکت های دولتی و خصولتی در این بازار عرضه شوند. حتی ممکن است در هفته های آینده شرکتی هایی از این دست با p/e بیش از ۵۰ در زمان عرضه اولیه ،عرضه شوند و مردم عملا به جای خرید سهام با ارزش کارشناسی بالا و P/E پایین به سمت خرید سهام با ارزش کارشناسی پایین و P/E بالا هدایت می شوند چراکه بخش خصوصی همیشه نادیده گرفته می شود.
بهانه تراشی و دست اندازی تا به کی؟
در رویههای رسانهای بدیهی است که هیچگاه مستقیماً با عرضه بخش خصوصی مخالفت نمی شود یا اینکه به واسطه شفافیت این شرکتها، جلوی پذیرش و عرضه آنها را نمیتوان گرفت ،از سوی دیگر رقیبان در بخش خصوصی نمیتوانند مستقیم جلوی چنین عرضه هایی را بگیرند، لیکن می توانند سنگ اندازی کنند.
چاره چیست؟ تنها به دستاویز شفاف دست می زنند. گزارش« ارزش گذاری سهم» که از فیلتر های بسیاری می گذرد و جزئیات آن تا کوچکترین ارقام مشخص است را مستمسک قرار داده و ارقام آن را برداشته و با مقایسه غلط در ذهن مردم که امروز بازیگران اصلی بازار سرمایه هستند تشویش ایجاد میکنند. از قدرت عموم مردم در بازار سرمایه که برای ارتقاء تولید و توسعه می تواند استفاده شود برای تسویه حساب و به کرسی نشاندن تصمیمات خود مبنی بر تصاحب نشاط بازار به نفع خود استفاده میکنند. چه از بعد مالی و چه از بُعد معنوی از سرمایهگذاران خود خرج میکنند تا به هدف خود برسند و حتی وقتی از این روشها موفق نمی شوند ،دست به دامان سیستمهای نظارتی میشود تا به واسطه مسائل حل شده قبلی که چه در زمان پذیرش و چه توسط حسابرس بررسی و شفاف شده است؛ استفاده میکنند و در آخرین قلم ترهین بانکی دارایی ها را متمسک توقف عرضه می نمایند.
بیش از ۹۰ درصد شرکت های بازار سرمایه دارای بدهی های ریالی و ارزی فراوانی هستند که بخشی از فعالیت آنهاست. ترازنامه یک شرکت، تعیین کننده ثبات مالی آن است که در آن هم بدهی جا دارد؛ هم دارایی و ماهیت یک شرکت است.
با این وجود بخش خصوصی مستاصل از این بهانه جویی های جدید و بی محتوا که حتی در زمان پذیرش شرکت ها به عنوان تنها شرکت تاریخ بازار سرمایه با حسابرسی ویژه مضاعف و تایید ۲ حسابرس ( حسابرسی شرکت و حسابرسی ویژه) پذیرش میشود، حاضر میشود تا برای بدهیهای بانکی خود که قبلاً وثایق لازم را نزد بانکها تودیع کرده و پس از آن موفق به اخذ وام شده است، مجدداً بخش قابل توجهی از سهام خود را وثیقه کند اما از آنجایی که مشکلات ایجاد شده به واسطه ایجاد یک شائبه منطقی و نه برای رفع مشکل که برای ایجاد مشکل است، هیچ کدام از این تلاشها به نتیجه نرسیده و در نهایت عرضه لغو میشود.
چرا میخواهند سهام شرکت به دست مردم نرسد؟ یک دلیل دارد؛ این روزها اگر سهامی که ارزش کارشناسی آن با سودآوری مناسب،P/E پایین و ارزش دارایی های بالا ؛در بورس عرضه شود آیا مبنای مقایسه واقع نمی شود؟آیا بسیاری از سهامی که در جریان و در تلاطم بازار بی منطق چندین برابر شده اند ،حبابشان به چشم نمیآید؟
استراتژی تخریب با هیبت خیرخواهانه
معامله ای که این روزها در بازار سرمایه متداول شده است، ایجاد جریان رسانهای با استفاده از کانال های تلگرامی است که در خارج از کشور ثبت شده اند ( البته که نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داد که در بعد سیاسی حتی چنین افراد هم از عواقب تخریب نظام و مردم، قسردر نخواهند رفت) لیکن با ایجاد اخباری در شبکه های تلگرام خارجی خارجی در قدم اول نسبت به ارائه اطلاعات ناقص و نادرست اقدام می کنند و متعاقب آن نظرسنجی جهت دار با مرجع قرار دادن اطلاعات نادرست ارایه می دهند. در قدم سوم و و در نهایت با فشار آوردن به اشخاص تصمیمگیر با استفاده از تعداد بیننده های این خبرها که در کانالهای تلگرامی داخلی با زنشر داده می شود در قدم چهارم تصمیمگیران و دلسوزان نظام را در معرض تصمیمگیری سختی قرار میدهند و عملاً تصمیمگیران در چنین شرایطی با فرض حمایت از عموم مردم که بیننده چنین اخباری هستند ؛ تصمیمی می گیرند که بخش خصوصی را از بازار سرمایه محروم میکنند و جریان سازان رسانهای با موفقیت ،پیروزی خود را در اجرای پروژه طراحی شده جشن می گیرند.
حالا برخی می خواهند سنگ اندازی کنند. قصد دارند با حاشیه سازی بر روی ارزش گذاری سهم مقابل عرضه آن بایستند. اگر هم نتوانستند و موفق نبودند در آخرین قدم دست به دامان سیستمهای نظارتی و بانکی می شوند و می کوشند تا از حیث مسائل ترهین بانکی و غیره جلوی عرضه آن را بگیرند. مباحثی را مبنی بر بدهی این شرکت مطرح می کنند. حال آن که اکثر شرکت های بورسی به بانک ها بدهی دارند و اغلب این بدهی ها هم میزان قابل توجهی است. علی رغم وثیقه گذاری سهام شرکت برای رفع بدهی ها باز هم بهانه تراشی می کنند.
چرا می خواهند سهام این شرکت به دست مردم نرسد؟
ایجاد دلایل مختلف برای یک عرضه کاملا ارزشمند ؛ دلیل دیگری جز جلوگیری از واگذاریهای داراییهای با کیفیت بالاتر درمقایسه با دارایی های موجود در بازار ندارد. ظاهرا عدهای از رسانههای مجازی که برخی از آنها هم از خارج از کشور هدایت میشوند و مانند بسیاری از رسانههای معاند مطالب را منتشر می کنند به دنبال این هستند که نگذارند عرضه سهام این شرکت صورت بگیرد.
تحمل توسعه بازار ما را ندارند
توسعه و رشد بازار سرمایه برای رسانه های معاند که خارج از کشور فعالیت دارند قابل درک نیست. لذا با دریافت مبالغی اقدام به نشر مطالب کذب می کنند تا بتوانند به اهداف خود که ممانعت از رشد بورس است، دست یابند. پیروی کانالهای تلگرامی داخلی هم که بدون اطلاع یافتن از صحت و سقم ماجرا این اخبار را بازنشر می کنند مزیدی بر علت شده است. می کوشند تا مانع سودآوری مردم شوند. تلاششان بر این است که سرمایه گذاری در بخش تولید از سوی مردم رفته رفته کاهش یابد.
ارسال نظر