مقصر اصلی حال این روزهای بورس کیست؟
سفتهبازان و ذینفعان بورس در ایران که رونق بورس را مبتنی بر عوامل درونی و بنیادی بازار میدانستند، از زمان شروع روند نزولی شاخص بورس آن را همواره به عوامل بیرونی نسبت دادند. اما به راستی مقصر کیست؟
آلکساندر هرتسن نویسنده روسی قرن نوزدهم در داستانی به نام «مقصر کیست» نشان میدهد که چگونه افراد در دوره افول ارزشهای اخلاقی، هنگام مواجهه با ناکامیها و شکستها به فرافکنی اشتباهات خود میپردازند. این جمله بیشباهت به موضع گیری ذی نفعان در بازارهای ایران نیست. وقتی اوضاع بر وفق مراد آنان است روندها را ناشی از عوامل درونی بازار میدانند و بر حرکت طبیعی بازار تاکید دارند و به محض آنکه ورق بر میگردد زمین و زمان را مقصر میدانند و خواهان حمایت هستند.
نمونه اخیر و دست به نقد آن اتفاقات بازار سرمایه است، روزی که شاخص سر مست کانال شکنی میکرد صدای معدود کارشناسان نگران شنیده نمیشد. سفتهبازان و ذینفعان بورس رونق بورس را مبتنی بر عوامل درونی و بنیادی بازار میدانستند و برخی هم متوهمانه اتفاق بورس را ناشی از پرشدن تورم گذشته میدانستند. اما از زمان شروع روند نزولی شاخص بورس بیشتر این گروهها ریزش را به عوامل بیرونی نسبت دادند. اما به راستی مقصر کیست؟
سقوط ۳۲ درصدی بورس از قله
بورس تهران پس از آن که در نیمه مرداد به قله ۲ میلیون واحدی رسید روندی نزولی پیدا کرد. اگر از نوسانهای کوتاه مدت چشم پوشی کنیم روند کلی بورس رو به پایین بود تا جایی که در هفته سوم آبان ماه تا رقم یک میلیون و ۲۱۱ هزار واحد پایین رفت و افت ۴۰ درصدی را ثبت کرد. شاخص کل بورس در هفته سوم دی ماه در نیمه کانال ۱.۳ میلیونی قرار دارد که نسبت به قله تاریخی ۲ میلیونی افت ۳۲ درصدی داشته است.
ورود تودهای به بازار سرمایه
در دوره رونق بورس که شاخص کل شتابان بالا میرفت و تابلوی بورس هر روز سبز رنگ بود، افراد زیادی دسته دسته وارد بورس میشدند بهطوری که دفاتر پیشخوان دولت و کارگزاریها مملو از جمعیت خواهان ثبت در سامانه سجام و دریافت کد بورسی بود. برخی برای ثبت نام از صبح زود در مقابل دفاتر صف میکشیدند هسته معاملاتی هنگ میکرد و به هسته خسته معروف شده بود.
در نیمه اول سال ۱۳۹۹ بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی وارد بورس شد که حدود ۷۰ هزار میلیارد تومان آن در بازه ابتدای تیرماه تا نیمه مرداد روانه بازار سهام شد. ورود تودهای مردم و تزریق حجم عظیمی از نقدینگی نیروی لازم برای صعود شاخص بورس به رقم ۲ میلیونی را تامین کرد. اما بهار بورس خیلی زود به خزان نشست، شاخص از هفته آخر مرداد ماه شروع به نزول کرد و بسیاری از سهامداران که شناخت اندکی از قواعد بازار سرمایه داشتند و با سودای سودهای نجومی وارد بورس شده بودند دچار زیان شدند و سرمایههایشان دود شد و به هوا رفت.
مظنه ضرر سهامداران بورس
از هفته سوم مرداد ماه تا به امروز افت شاخص کل بورس ۳۲ درصد بوده است، یعنی به طور متوسط ارزش سبد سرمایهگذاری سهامداران ۳۲ درصد کاهش یافته است. اما بسیاری از سهامداران بیش از میانگین بازار زیان کردند. برای مثال سهامداری که بخش عمدهای از سرمایه خود را به سهام شستا (شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی) اختصاص داده حدود ۶۵ درصد از ارزش سرمایهاش را از دست داده است. این رقم برای سهام ایران خودرو ۴۸ درصد است.
یعنی اگر کسی در نیمه مرداد ۱۰۰ میلیون تومان در سهام ایران خودرو سرمایهگذاری کرده باشد، ارزش سرمایه او به ۵۲ میلیون تومان کاهش یافته است. در این دوره ارزش سهام فملی (شرکت ملی صنایع مس ایران) ۶۰ درصد کاهش یافته و ارزش سهام فارس (صنایع پتروشیمی خلیجفارس) ۶۵ درصد افت کرده است. این رقم برای سایپا ۵۵ درصد و برای شپنا (پالایش نفت اصفهان) ۷۶ درصد است.
مقصر ریزش بورس کیست؟
از زمستان ۱۳۹۸ به دلیل افزایش ریسکهای بینالمللی و کاهش درآمدهای ارزی دولت دچار کسری بودجه شد و در نتیجه رشد متغیرهای پولی به افزایش نرخ تورم بیش از نرخ بلندمدت تورم اقتصاد ایران منجر شد. در این دوره همه بازارها از جمله بازار سرمایه رشد قیمت داشتند. اما خیلی زود رشد شاخص بورس از همه بازارها پیشی گرفت و از ابتدای سال ۱۳۹۹ حتی با محاسبه تورم افزایش قیمتها در بازار سهام از ارقام بنیادی بازار جلوتر بود. به طوری که شاخص در نیمه تابستان به رقم ۲ میلیون واحد رسید که این رشد بسیار بیشتر از رشد داراییهای موازی بود.
در این دوره تحلیلها و تبلیغات فعالان و ذینفعان بورس باعث شد که همه توجهات عمومی به بورس جلب شود. بسیاری از افراد با موج هیجانی ایجاد شده وارد بورس شدند در حالی که با ریسکهای این بازار آشنا نبودند. در این شرایط دولت نیز که به دلیل مشکلات اقتصادی مورد انتقاد عمومی قرار گرفته بود رونق بورس را در زمره دستاوردهای خود معرفی کرد و با تشویق مردم به ورود به بازار سهام بر ورود هیجانی جمعیت بزرگی از از مردم به بورس افزود.
از همان ابتدا بسیاری از اقتصاددانان معتقد بودند که رشد شاخص بورس با وضعیت بنیادی شرکتها همخوانی ندارد، در دورهای که قیمتها به بالاترین سطوح رسیدند، حتی ارزش بازاری شرکتهای خودروساز ایرانی از ارزش بازار شرکتهای خودروسازی فرانسه بالاتر رفت.
در نتیجه به وضوح یک عدم تعادل و جهش بیش از اندازه در قیمتها صورت گرفته بود و ارزش صنایع تولیدی با وضعیت واقعی آنها همخوانی نداشت. در چنین شرایطی بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان بازار سرمایه هشدار دادند که رشد قیمتها و رونق بورس چون به علت ورود نقدینگی به وجود آمده در یک نقطهای متوقف خواهد شد و رشدی پایدار نخواهد بود. رشد پایدار به واسطه تولید کالاها و خدمات و افزایش بهرهوری شرکتهای بورسی محقق خواهد شد، اما رشدی که فراتر از نرخ تورم بود تنها در اثر تبدیل سپردهها و پساندازهای مردم به سهام اتفاق افتاد و از ابتدا مشخص بود که با توقف ورود نقدینگی، ارقام شاخصهای بازار تعدیل خواهند شد.
حتی در دوره نزول بورس هم عدهای میگفتند که بورس ظرفیت رشد بیشتر دارد و برای تعدیل و نزولی شدن شاخص دنبال مقصر میگشتند. آنها نمیخواستند روند نزولی را بر مبنای عوامل داخلی بازار سهام تحلیل کنند و در هر بازه زمانی یک مقصر را معرفی میکردند. دورهای رئیس کل بانک مرکزی مقصر معرفی شد و دورهای دیگر وزیر اقتصاد باعث و بانی سقوط بورس قلمداد شد. چندی بعد جمعی از اقتصاددانان به دلیل انتشار یک نامه انتقادی در جایگاه متهم قرار گرفتند و پس از آن افزایش نرخ بهره بین بانکی علت اصلی افت شاخص بورس شناخته شد. در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی فضایی ایجاد شد که برای تحلیلهای علمی و منطقی گوش شنوایی پیدا نشود.
با ایجاد فضای رسانهای علیه دولت و نهادهای دولتی، دولت نیز سعی کرد که با تزریق نقدینگی و فشار به سهامداران حقوقی شاخص بورس را بالا بکشد، اما ایجاد مقررات مختلف و تزریق نقدینگی نتوانست مانع افول بازار شود و تنها بر حجم تورم افزود. مردمی که با انگیزه سود کوتاه مدت و به شکل تودهای وارد بازار سهام شده بودند، با کم شدن بازدهی بورس به شکل تودهای از بازار خارج شدند. به عبارت دیگر نزول بورس به دلیل عوامل درونی بازار اتفاق افتاد.
مقصر جدید
در هفتههای اخیر که بسیاری از عواملی که توسط سفتهبازان مقصر نزول بازار معرفی میشدند از بازار حذف شدهاند، روند نزولی شاخص بورس ادامه پیدا کرد. باید مقصر جدیدی پیدا میشد در نتیجه سفتهبازان و فعالان بازار سهام در بازارگردانها را مقصر جدید افت شاخص معرفی میکنند. اما آمارها نشان میدهد که در روزهای نزولی بورس حقیقیها عمدتا بیش از حقوقیها در سمت فروش حضور داشتند.
اقتصاددانان معتقدند میزان رشدی که بر پایه عوامل بنیادی باشد محقق شده و رشد بیش از آن باید تعدیل شود. بازار سرمایه نمیتواند فارغ از عوامل درونی آن رشد کند و رشدی که بیش از رشد متغیر پولی باشد در نهایت تعدیل خواهد شد. اما ذی نفعان بورس کماکان سعی دارند بازار سهام را بیش از آن چیزی که هست نشان دهند همچنان که در نیمه اول سال با ایجاد فضای هیجانی و بزرگنمایی درباره جنبههای مثبت بورس، مردم را به سرمایهگذاری در این بازار ترغیب کردند.
چشمانداز بورس
کارشناسان معتقدند در آینده میان مدت ممکن است بورس نزول کند یا اندکی هم صعود کند اما صعود به ابر کانالها دیگر اتفاق نخواهد افتاد چرا که نقدینگی قابل توجه تازهای وارد بازار نخواهد شد و بورس جذابیت سابق را ندارد. در نتیجه سهامداران باید در سودای سودهای نجومی نباشند و نگاهی بلندمدت به سرمایهگذاری در بازار سهام داشته باشند. علاوه بر این اعتماد عمومی به بورس از دست رفته است، سیاستگذار و نهاد ناظر بازار سرمایه باید در جهت بازسازی اعتماد عمومی و افزایش شفافیت در این بازار تلاش کند.
نمیدونم دلیل نوشتن این مقاله چی هست ولی اگر انصاف داشته باشید این حرفها رو نمیزنید دلیل ریزش حقوقی و بازار گردان هست به دلیل اینکه وقتی بازار شروع میشه حقوقی و بازار گردان با قرار دادن اردر ترس باعث میشه حقیقی که اعتماد نداره برای فروش حمله کنه چرا با این افت بازار سهامی مثل کدما شامل این فرایند ریزش نمیشه .و دلیلش هم این هست که حقوقی با کوچکترین حمایت این خبر را میرسانه که سهم ارزنده هست برای همین حقیقی را به وحشت نمیندازه امروز حقوقی شستا میتونست با یک اردر 10 میلیونی اول صبح سهم رو حرکت بده ولی بجای اون با یک اردر ترس سهم رو روی صفر تابلو نگه داشت در صورتیکه قدرت خریداران حقیقی حدود 10 روز هست که بالا هست ولی شستا بجایه بالا رفتن پایین میاد یک حساب کتاب کنی میبینیکه هیچ کدام از سهامداران حقیقی در شستا تو سود نیستند چون شناوری سهم تا الان 4بار دست به دست شده و 98درصد تو زیان هستند ولی حقوقی با یک اردر توسط الگوریتم نمیزاره سهم بالابره بجایه نوشتن این مقاله بهتر هست با مدرک نظر بدید
حسن روحانی خیانت به ملت با حقه و کلک
فقط دولت برای کنترل تورم و پر کردن جیب خ ودش برای هزینه انتخابات به پول کثیف نیاز داره