یک تجربه واقعی شوکآور از بورس
در پایان معاملات امروز از نظر تعداد نمادهایی که در محدوده منفی آخرین معاملات خود را به پایان رساندند تقریبا شرایط مساوی را داشتیم.
حدود ۵۲ درصد نمادها با آخرین قیمت منفی و مابقی مثبت به کار خود پایان دادند. امری که نشان میدهد با توجه به افت سنگینتر شاخص کل، سهمهای بزرگتر بیشتر در جبهه منفی حضور داشتند. نکته جالب توجه آنکه نیمی از سهمها صف تجربه میکردند؛ ۲۰۰ نماد صف خرید و کمتر از ۱۵۰ سهم صف فروش داشتند. البته ارزش صفهای فروش در پایان بازار کاهش یافت و به کمتر از ۲ هزار میلیارد تومان رسید.
همدستی حقوقیها در پیش است؟
هجوم سهامداران حقوقی به صفهای فروش طی روزهای معاملاتی اخیر بارها مشاهده شده است؛ امری که در نهایت نمیتواند از فشار فروشهای روزهای بعد بکاهد و مجدد شاهد شکلگیری صف فروش هستیم. نخستین مظنونی که این وضعیت را رقم زده، فروشهای سنگینی است که در روندهای صعودی به برخی حقوقیها نسبت داده میشد. این ذهنیت فارغ از درستی یا نادرستی نوعی بیاعتمادی را به خریدهای فعلی حقوقیها ایجاد کرده است. هرچند فروشهای سنگینی در مسیرهای صعودی اخیر قابل رصد بود، اما تعمیم آن به کلیت بازار شاید چندان منطقی نباشد و به نظر میرسد نوعی جوسازی رسانهای در چنین وضعی بیتاثیر نبوده است.
فرمان شلیک حد ضرر تکنیکال
یکی دیگر از متهمانی که در این روزها مورد توجه فعالان است، فعال شدن حد ضررهای تکنیکال است. به این معنا که قیمتها با توجه به نزدیک شدن به کفهای حمایتی خاص و شکستن آنها، فرمان فروشی را مستقل از وضعیت بنیادی شرکتها صادر میکنند. یعنی اینکه هنگام کف قیمتی قبلی، وضع دلار یا قیمت آن کالا چقدر بوده و اکنون چه عددی است، اهمیتی ندارد، صرفا رسیدن به آن محدوده فرمان فروش را صادر میکند.
حقیقیهای تودهای در صعود و نزول
برای بسیاری از تحلیلگران بازار سهام، رشدهای بیسابقه اوایل سال محل پرسش بود؛ جایی که جز قدرت نقدینگی، عنصر دیگری نمیتوانست آن صعودهای پرشتاب را توضیح دهد. در آن زمان، فروشهای سنگین حقوقی نیز جلودار رشد قیمتها نبود و بارها مشاهده میشد با خروج سهامداران حقوقی، قیمت سهم موج تازهای از صعود را تجربه میکرد. اکنون نیز به نظر میرسد در مسیری معکوس، فروشندگانی که توجهی به تحلیل و اخبار ندارند نقش موثری پیدا کردهاند. نگرانیهای ذهنی و عدم تحقق سودهای رویایی در بازه کوتاهمدت، عرضه سهام را تقویت کرده است.
یک مثال عینی را در یک مصاحبه کاری داشتیم؛ از فردی که فعال بازار سرمایه بود و از آن کسب روزی میکرد چند سوال پرسیده شد و وی حتی مشهورترین تحلیلگران و رسانههای خبری (مثلا بتاسهم) را نیز نمیشناخت. فرد مدعی بود که همه اخبار در قیمتها هست و نیازی نیست من اخبار را رصد کنم. اگر مشت نمونه خروار باشد، میتوان یکی از دلایل سنگین شدن فروشهای اخیر را به این مسئله نسبت داد.
ارسال نظر