ریزش دلار و گیجی بورس بازان
رفتار بورس بازان به مانند اقتصاد ایران همه را گیج و کلافه کرده است؛ گیج از آن جهت که معلوم نیست رفتار بعدی بازیگران چیست و کلافه از این منظر که بازیگران بی توجه و بی تفاوت به تحولات و رویدادهای اثرگذار بازار هستند.
شاخص بورس روز یکشنبه هم به مثابه شنبه بیش از ۱.۵ درصد افت کرد تا همچنان هر آنچه که پیش بینی تحلیلگران است، نقش بر آب شود. آنچه در روزهای گذشته، تحلیلگران اقتصادنیوز روی آن تاکید کردهاند مسئله نامشخص بودن و ابهام در دورنمای شرایط کنونی اقتصاد است. از این منظر، رفتار بورس در همین چارچوب و قالب قابل بررسی است و همسو با همین فضا و وضعیت، بورس هم بی اعتنا به تحولات و رویدادهاست.
رفتارهای سینوسی هیجانی که اساسا در یک سال گذشته تابعی از هیجان غیرمنطقی بوده تا رقتار عقلانی، ادامه خواهد داشت. بازار فعلاً نمیتواند تصمیم درستی بگیرد، چرا که از یک سو در انتظار و ابهام است که چه سرنوشتی برای مسائل مختلف اقتصاد و سیاست در ایران محتوم است و از طرف دیگر رفتارهای گذشته اشتباه سیاستگذار را فراموش نمیکند.
بی اعتمادی در بازار سهام ایران اکنون تنها به یک فاکتور نیازمند است و آن مقوله زمان است؛ در واقع باید صبور بود و با مشخص شدن و تعیین تکلیف اتفاقات و تحولات عرصه سیاست و اقتصاد، این فرصت را پیش آورد که بورس بازان دوباره به بازار اعتماد کنند.
اکنون بازار سهام به دور و بی توجه و بی تفاوت به تحولات و رویدادهای داخلی و بیرونی، مسیری را پشت سر مینهد که چندان موافق و باب طبع فعالان بازار سرمایه نیست. اگرچه راهکارهای کوتاه مدت فعالان بازار سرمایه از وجهی و به گمان آنان میتواند بورس را از این شرایط برهاند اما به نظر میرسد بازار نیازمند اصلاحات ساختاری و تغییر بنیادی در نوع نگاه ها به مقوله بورس است.
تا زمانی که اجازه ندهیم، دولت ها به هر نحو و در هر شیوه ممکن از بازارها برحذر نباشند و دخالتی در بازار نکنند، نمیتوان انتظار داشت تعادل خودکار در سمت بورس و فرابورس جای گیرد. نمیتوان دولت و سیاست گذار را وادار به تزریق پول و نقدینگی به بازار کرد اما انتظار نداشت که در بازار دخالت کند. روزهای آینده مفصل تر به این موضوع خواهیم پرداخت.
باید دوباره متذکر شد که رفتار بورس در این روزها تابعی از همین فضای کنونی اقتصاد و سیاست در ایران است. به همین خاطر نمیتوان به صورت بنیادی انتظار داشت بازیگران آماتور و حرفه ای بازار در این مختصات امیدوار بمانند، حتی اگر از لحاظ بنیادی وضع شرکتها اکنون در شرایط ایده آلی قرار داشته باشد.
بازارها این روزها بی تفاوت و بی توجه به تحولات و رویدادهای مهم و اثرگذار همچون تحولات احیای برجام و امیدواری به مذاکرات با عربستان و نرخ تسعیر ارز دارایی بانک ها، فعالان بازار سرمایه را حسابی کلافه کرده است.
همه فقط نظاره گر اوضاعاند
نرخ فروش دلار در صرافی بانک ملی روز یکشبنه به کانال ۲۱ هزار تومان رسید و عمده دلیل آن نیز به خبرهای بر میگردد که جسته گریخته از وین به گوش میرسد. سهامدارانی که سال گذشته دلار ۳۰ تا ۵۰ هزار تومانی را با شرط انتخاب مجدد ترامپ در تحلیلهای خود لحاظ میکردند، حالا دلار ۲۰ هزار تومانی را نیز دور از انتظار نمیبینند. اما آیا ریزش مداوم شاخصکل را باید متکی به نرخ دلار بدانیم؟
اواخر خردادماه انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود اما در فاصله کمتر از ۵۰ روز تا زمان برگزاری این انتخابات، هنوز نامزدهای پست ریاستجمهوری به طور کامل مشخص نشده است! در نتیجه سهامداران و سرمایهگذاران نمیتوانند چشمانداز منطقی از آینده اقتصادی کشور حتی تا پایان سال ترسیم کنند. در نتیجه عجیب نیست که «سردرگمی»، وضعیت فعلی همه بازارها در ایران باشد.
اما از یک زاویه دیگر هم میتوان به این ماجرا نگاه کرد. به نظر میرسد برخی از نامزدهای بالقوه برای پست ریاست جمهوری، این روزها نظارهگر شرایط سیاسی کشور هستند. مهمترین موضوع نیز به مسئله برجام باز میگردد.
به عبارت سادهتر برخی از نامزدها منتظر هستند که نتیجه مذاکرات وین مشخص شود تا بعد از آن وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شوند. اگر نامزدهای بالقوه این روزها نظارهگر شرایط سیاسی هستند، چرا انتظار داریم سرمایهگذاران و سهامداران دست به اقدام بزنند؟!
ارسال نظر