پیش بینی مهم از آینده بورس در کوتاه مدت
با بررسی روند بازار و عوامل تاثیرگذار بر آن، دو سناریو برای بورس ایران می توان متصور بود؛ با در نظر گرفتن تولید و فروش شرکتها، چشماندازی مثبت به بازار وجود دارد اما در صورت ادامهدار شدن روند اتفاقات عجیبی چون قطعی گاز و برق در صنایع مختلف، قیمتگذاری دستوری و یا تصمیمات خلقالساعهای که پی در پی رخ می دهد، نااطمینانی و ریسک در بازار را افزایش داده و موجبات فرار سرمایهگذاران از بازار را فراهم کرده است.
مهدی سوری، کارشناس و فعال بازار سرمایه روند بازار را تحلیل کرده و گفت: با توجه به تولید و فروش شرکتها چشم اندازی مثبت نسبت به کلیت بازار وجود دارد؛ اما نامشخص بودن تصمیمات دولت و اعلام ناگهانی، پیاپی و غافلگیرانه تغییرات، فضای کسب و کار را ناامن کرده است.
وی افزود: مطابق با آن بازار سرمایه را نیز دچار نااطمینانی شده و مانند هر بخش دیگری از اقتصاد، با پیش بینیناپذیری مواجه است؛ زیرا در چنین شرایطی نمیدانیم مسئولین چه تصمیمی خواهند گرفت بنابراین با وجود اینکه فعالین بازار متوجه ارزندگی بازار هستند، اما پیرامون تخمین زمان رشد بازار شک دارند و سرمایه گذاری در آن را ریسکی میدانند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به وعده وعیدهای مسئولان گفت: وقتی صحبتهای امیدبخشی زده میشود و حرف از جاماندگی بازار به میان میآید، به یکباره تقاضا در بازار افزایش یافته و بازار با سبزپوشی همراه میشود. اما بلافاصله بعد از اینکه خبر متناقضی منتشر میشود، بازار تغییر روند داده و سرخپوش میشود.
این مدرس سرمایه گذاری ادامه داد: این تفاوت فاصله زمانی کم در سفارش خرید و فروش، تفاوت سفارشات و تفاوت رفتارها، نامتقارن بودن اطلاعات مالی را نشان میدهد. که فعالان در اکثر موارد همسو و همجهت نیستند و این موضوع، رفتارهای هیجانی را چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی همیشه تشدید میکند.
سهامداران به ارزنده بودن بازار اطمینان ندارند
سوری تشریح کرد: قاعدتا در شرایط نااطمینانی، نمیتوان به صورت مطلق از ارزنده بودن و سوددهی سهام صحبت کرد؛ اگر مسئولان و دولتمردان تصمیم جدیدی نگیرند و شرایط به همین شکلی که امروز شاهدش هستیم باقی بماند، میتوان گفت قیمتها نسبت به تولید و فروش شرکتها شرایط خوبی دارند. اما اگر همانند این روزها که خبر قطعی گاز سیمانیها و فولادیها منتشر شده، اخبار ضد و نقیض دیگری به گوش برسد، قاعدتا در ارزندگی بازار تردید بهوجود میآید.
وی از شرایط کنونی صنایع کشور انتقاد کرده و گفت: با وجود اینکه ایران بزرگترین منابع گازی جهان را داراست، اما قادر به تامین گاز مورد نیاز کارخانههای خود نیست! چنین شرایطی موجب اختلال در تولید شرکتها شده و در ارزندگی آنها نیز تردید ایجاد میکند، دقیقا از همین نقطه، ریسک به بازار وارد میشود.
ارز ۴۲۰۰ تومانی ابدی نیست!
سوری همچنین از مشکلات صنعت خودرویی نیز یاد کرد و گفت: از طرفی دیگر خودرو نصف قیمت بازار در کارخانه معامله میشود. در صورتیکه اگر خودروساز بتواند، محصول خودرو به قیمت بازار یا حتی کمی کمتر از آن به فروش برساند، به سودآوری میرسد.
این کارشناس ادامه داد: همه ما میدانیم نهایتا ارز ۴۲۰۰تومانی و قیمتگذاری دستوری در بخشهای مختلف اقتصاد از بین خواهد رفت؛ زیرا مشخصا مسیر اشتباه را نمیتوان تا ابد ادامه داد. تا زمانیکه به این شرایط مطلوب برسیم، رانت توزیع و شرکتها و سهامداران نیز متضرر خواهند شد. به همین خاطر سهامدار حق دارد اعتماد نکند، در صورت تداوم شرایط فعلی، اگر قیمتها ۱۰درصد دیگر نیز افت کنند، به پایینترین P به E فورواردی که بازار سرمایه تاکنون به خود دیده، میرسیم.
سوری افزود: به همین خاطر برای من تحلیلگر اینگونه نیست که فکر کنم، شاخص کل زیر یک میلیون و ۲۳۰هزار واحد نخواهد آمد ولی از نظر من و در صورت عوض نشدن المانها، بازار نهایتا تا همین حد افت خواهد کرد. در طرف مقابل در صورت ثبات شرایط، شاخص دو میلیون واحدی بازار سرمایه در نیمه اول سال ۱۴۰۱، همانند شاخص یک میلیون و ۴۰۰هزار واحدی کنونی است. به همین خاطر سودآوری بازار سرمایه را محتملتر میبینم.
این تردیدها تا هر کجا که ادامه داشته باشد، نوسانات نیز ادامه خواهند یافت و بازار نیز در همین رنج درگیر و ماندگار خواهد شد. اما اگر برنامه مشخصی درکلیت اقتصاد وجود داشته باشد، اول از همه فعال فضای کسب و کار و سرمایهگذار بداند که برای مثال تا چهار سال آینده سیاستها به چه صورتی خواهد بود. در چنین شرایطی افراد برنامهریزی کرده و تکلیف همه روشن میشود. بنابراین میتوان گفت، عدم شفاف بودن در اقتصاد کشور، تولید را نابود کرده است.
تزریق پول از صندوق توسعه ملی؟
چندین بار درباره تزریق پول از صندوق توسعه ملی به بازار سرمایه قول داده شده ولی عملی وجود نداشته است. این بدعهدیهای مسئولان، به نااطمینانی سهامداران دامن میزند.
مهدی سوری در این باره گفت: با تزریق منابع به بازار سرمایه موافق هستم اما با نحوه مدیریت این منابع حمایتی از ابتدا مشکل داشتم. بارها گفتهام صندوق تثبیت خود به تنهایی مصداق دستکاری در قیمت است. بارها گفتهام دست اندرکاران چنین امری به جای خریداری سهمهای بزرگ و ایجاد فرصت خروج برای سهامداران آنها که سرخط فروش هستند، میتوانند این منابع را پشتوانه اوراق تبعی اختیار فروش کنند.
سوری افزود: من حتی طرحی هم پیرامون اوراق تبعی اختیار فروش ارائه کردم که قیمت در یک ریال ثابت بماند و با این اوراق تبعی که منتشر شد خیلی متفاوت بود، حتی اوراق تبعی بازارگردانی هم خود محلی برای سوزاندن منابع شدند. پس اینکه اگر در زمان کنونی منابع حمایتی در بازار تزریق شود، تاثیر روانی آن بیشتر از تاثیر واقعی آن خواهد بود، اما به نحوه مدیریت این منابع مثل خیلی از منابع دیگر در کشور، انتقاد جدی وجود دارد.
او ادامه داد: اگر سازمان بورس و هر مرجع دیگری اعلام تمایل کند، حاضرم به صورت عامالمنفعه این موضوع را به آنها ارائه کنم. در شرایط هیجانات شدید منفی همچون سال گذشته که به بازار رسما به خاک و خون کشیده شد، میتوان منابع حمایتی را به درستی مدیریت کرد تا سرمایهگذاران خرد احساس حمایت کرده و نسبت به حفظ دارایی خود اطمینان داشته باشند.
سوری با مرور وضعیت بازار در سال گذشته گفت: اگر پارسال عوامل بازار به جای اینکه اقدامات بیفایدهای چون رنج مثبت کشیدن در بازار، گفتار درمانیها، جلسات و بازارگردانیهای بیفایده، به توصیهها گوش میدادند، خیلی از مشکلات بعدی ایجاد نمیشد.
گفتنی است در حال حاضر نیز ما به تزریق منابع نیاز داریم، زیرا تعهد داده شده و بسیار مهم است که به وعده وعیدها عمل شود. اما بازار به حمایت دستوری، حمایت خرید و رنج مثبت کشیدن نیازی ندارد. اگر مسئولان بلاتکلیفیهای متعدد را رفع کنند، بازار مسیر خود را پیدا میکند.
قطعی برق و گاز؛ بلای جان صنایع
سوری با یادآوری قطعی گاز در صنایع پتروشیمی و فولادی گفت: وقتی در یک صنعت دائما تصمیمات ضد و نقیضی گرفته میشود، جذابیت سرمایهگذاری در آن به طور کامل از بین میرود.
با بررسی روند قطع شدن و جیرهبندی گاز صنایع پتروشیمی و فولادی از دو ماه گذشته و اعلام نشدن آن، وزیر نفت، در برنامه تلوزیونی اعلام کرد در زمستان سال جاری مشکل قطعی گاز نخواهیم داشت! اما با توجه به روند فعلی، معضل قطعی برق صنایع و حتی برق خانگی را نیز تجربه خواهیم کرد. در صورت قرار گرفتن در چنین شرایطی بازار به شدت تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
سوری ادامه داد: برای مثال برای پتروشیمیهای خوراک گازی در تحلیلهای سال جاری خود، حدود دو ماه تعطیلی در نظر میگیریم، ولی اگر قرار باشد این تعطیلی افزایش یابد، قاعدتا در تحلیلهای ما نیز تجدیدنظر خواهد شد.
مشکل از کجا شروع شد؟
سوری گفت: به طور کلی وقتی تصمیمی اشتباه گرفته میشود، مثل لولهکشی کردن گاز که ۴۰درصد گاز مصرفی را به مصارف خانگی محدود کرده است. در صورتیکه میتوانستیم به جای آن میادین گازی خود را توسعه دهیم و گاز را در مبدا تبدیل به برق یا محصول کرده و بعد توزیع کنیم، چنین تبعاتی گریبانگیر ما خواهد شد.
پس شرایط کنونی تبعات تصمیمات اشتباه اولیه است. اما چون تصمیمات اشتباه اولیه، بسیار هزینهبر بوده و نمیشود از آن نقطه به گذشته برگشت. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که به عنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ انرژی در دنیا، در حوزه ایجاد زیرساختهای انرژی سرمایهگذاری کنیم.
در پی این اقدام صنایع کشور شکوفا شده و درآمد مردم گسترش مییابد. در چنین شرایطی که مردم درآمد قابل توجهی خواهند داشت و دیگر نیازی به توزیع سبد کالای یارانهای و یا طرحهای توزیع مسکن نخواهند بود.
سوری ضمن اشاره به مشکل اصلی کشور، خاطرنشان کرد: در شرایط کنونی معضل اصلی، گران بودن خیلی از کالاها نیست، بلکه معضل این است که مردم درآمد ندارند. علت درآمد نداشتن مردم نیز این است که جایی که افراد در آن کار میکنند، قادر به سودسازی از نیروهای خود نیست.
در صورتیکه اگر کسبوکارها سودمند شوند، دیگر نیازی به سیاست های حقوق دستمزد و اقدامات دستوری نخواهیم داشت. در چنین شرایطی رقابت بهوجود میآید و به صورت خودکار حقوق و دستمزد افزایش مییابد. این کارشناس در پایان گفت: امیدوارم از این به بعد سرمایهگذاری در توسعه میادین گازی، توسعه برق و انرژی در اولویت قرار بگیرد. واقعا جای تاسف دارد و طنزی تلخ است که کشور ما، دومین دارنده منابع گازی جهان است اما توان تامین گاز صنایع خود را ندارد. در صورتیکه اگر در بخش انرژی به درستی سرمایهگذاری شود میتوانیم کشورهای همجوار و حتی اروپایی را به خود وابسته و نقطه قوت برای خود ایجاد کنیم.
ارسال نظر