در گفتوگوی صمت با یک فعال تجاری مطرح شد
توازن میان صادرات و مصرف منابع با کشاورزی هوشمند
دغدغه بهرهبرداری مناسب از الگوی کشت صحیح و اصولی از منابع آبی و خاکی کشور، طی دهههای اخیر با تشدید خشکسالی و بحران کمآبی کشور، بزرگتر شد.
باوجود اهمیت بسیار بالای این مسئله، در سالهای گذشته، همواره شاهد کشت محصولات کشاورزی آببر بودیم که نسبت به هزینههای مالی و معنوی آن، دستاوردهای ارزی چندانی برای کشور نداشتهاند. در چند مدت اخیر نیز، زنگ هشدار آب در کشور بهصدا درآمده و همین امر، ضرورت توجه به مصارف آب را چند برابر میکند.
با اعتراضات گسترده افراد نسبت به نامناسب بودن شیوه کشت محصولات کشاورزی، دولت تصمیم گرفته تا با اتخاذ سیاستهای جدی، الگوی کشت کشاورزان را تغییر دهد و آنها را در مسیر تولید محصولات اساسی جهتدهی کند. وزارت کشاورزی قصد دارد با اعمال تعرفه سنگین روی صادرات محصولات جالیزی، مزیت کشت این محصولات و خروج آنها را از کشور از بین ببرد، اما باید دید آیا این رویکردها برای حفاظت از منابع آبی کشور و در عین حال استفاده از ظرفیتهای صادراتی محصولات کشاورزی، کارآمد خواهند بود یا خیر؟ چرا که یکی از اهرمهای مهم تجارت ایران بهدلیل وجود مزیت رقابتی، صادرات محصولات کشاورزی است و اگر دولت رویکرد و عملکرد مناسبی داشته باشد، از ارزهای صادراتی این بخش بهره مناسبی خواهد برد. شناسایی بازارهای هدف، بررسی نیازهای داخلی و خارجی و در نهایت تدوین و اجرای برنامه صحیح میتواند مزایای مهمی را از جنبههای اقتصاد و همچنین محیطزیستی برای کشور بههمراه داشته باشد. صمت در این گزارش، با امیر شهریاری، فعال تجاری و کشاورزی در رابطه با اهمیت تدوین برنامه صحیح الگوی کشت و همچنین بهره بردن از فرصتهای صادرات محصولات کشاورزی به گفتوگو پرداخته است.
دست کوتاه ایران از بازار صادرات محصولاتکشاورزی
طبق آمارهای گمرک ایران، در ۸ ماه نخست امسال، صادرات بخش کشاورزی حدود ۴ میلیون و ۸۶۱ هزار تن به ارزش ۲ میلیارد و ۹۹۳ میلیون دلار رسید. بهگزارش تسنیم، بنا بر گفتههای رئیس کل گمرک ایران، در بخش صادرات غیرنفتی آبان امسال، محصول پسته مقام چهارم کالاهای صادراتی ایران را کسب کرده است. براساس اظهارات این مسئول، باتوجه به اینکه میانگین ارزش کالاهای صادراتی ایران بهطور میانگین هر کیلو حدود ۳۰ سنت است، پسته هر کیلو ۶ دلار و بالاتر صادر شده و این نشان میدهد که در اقلام عمده صادراتی، محصولات کشاورزی و در رأس آن پسته، سهم خوبی دارند. اهمیت صادرات محصولات کشاورزی تنها برای آبان نیست و آمار موجود نشان میدهد ۲۵ درصد کل صادرات محصولات کشاورزی طی ۷ ماه ابتدایی امسال را محصولات جالیزی از جمله هندوانه، خربزه، ملون، طالبی، خیار و کدوحلوایی تشکیل داده است. باوجود این آمار، ظرفیت بازارهای کشورهای همسایه و نیاز آنها به محصولات کشاورزی، بسیار بیشتر از این مقدار است و ایران سهم ناچیزی در بازار این کشورها دارد.
مسئولان وزارت جهاد کشاورزی اعتقاد دارند، کشت و صادرات محصولات جالیزی و آببر در کشور توجیهی ندارد. محمد قربانی، معاون وزیر جهاد کشاورزی در اینباره معتقد است: ارزآوری صادرات محصولات آببر نسبت به هزینههای تولید آنها در داخل کشور، رقم قابلقبولی نیست و لازم است برای صادرات آنها، محدودیتهایی در نظر گرفته شود.
باوجود این تفکر، بهدلیل کاهش ارزش پول ملی و افزایش مشکلات مالی کشاورزان و ساکنان مناطق محروم، شاهد فروش محصولات جالیزی و کشاورزی از طریق مبادی غیررسمی هستیم. مبادله شدن دلاری محصولات جالیزی و آببر در لب مرزهای مختلف کشور، نشان میدهد در سطوح مختلف مدیریتی و ساماندهیهای اقتصادی، دولت عملکرد مناسبی را از خود نشان نداده است. این ایراد، در کنار پایین بودن آمار صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه که فرصتهای بالقوه برای صادرات ایران محسوب میشوند، گویای شرایط نامساعد حاکم است.
بهعنوان سوال نخست، شیوه بهرهبرداری از منابع خاکی و آبی کشور بهمنظور کشت محصولات کشاورزی را چطور ارزیابی میکنید؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید به تشریح شرایط اقلیمی کشور بپردازیم. ایران کشوری ۴ فصل است که در بخشهای مختلف آن، ظرفیتهای گسترده کشت محصولات متعدد وجود دارد. وجود تنوع آبوهوایی و مزایای اقلیمی، ایران را از سایر کشورها بهویژه کشورهای منطقه متمایز میکند، اما تا به امروز از این فرصتهای خدادادی استفاده صحیح نشده است. رویکردهای مدیران و همچنین برخی افراد نسبت به کشت و کار، نامناسب بوده و همین امر سبب شده تا ضمن هدر دادن منابع آبی و خاکی، دستاوردهای چندانی را طی سالهای اخیر بهدست نیاوردهایم. از بین رفتن بسیاری از مراتع کشت، تغییر کاربری بخش زیادی از زمینهای شالیکاری به ویلاهای مسکونی، هدررفت منابع آبی، تامین نشدن صحیح نیازهای بازار داخلی، از دست دادن بازارهای خارجی و سایر موارد اینچنینی، همگی بهدلیل نبود برنامه مناسب کشاورزی و فروش آنها بهوجود آمده است، بنابراین نمیتوان عملکرد مدیران درباره بهرهگیری از منابع آبی و خاکی برای توسعه و ارتقای کشاورزی را مثبت ارزیابی کرد.
بهعبارت دیگر، تا به امروز تنها دستاورد جدی بخش کشاورزی برای کشور، از دست دادن منابع آبی و خاکی بوده و دلیل اصلی آن هم، ضعفهای مدیریتی در این امر است.
به نظر شما مهمترین ایراد در بخش کشاورزی کشور چیست و چطور میتوان آن را رفع کرد؟
ایران ضمن دارا بودن اقلیمی متنوع، از وسعت زیادی نیز برخوردار است. گستردگی و وسعت خاکی، همواره از مزیتهای مهمی محسوب میشود که متاسفانه در کشور ما به آن توجهی نشده است. مهمترین ایراد فعلی در بخش کشاورزی، هدررفت منابع آبی و بهرهبرداری نامناسب و غیراصولی از منابع خاکی است. با این میزان از وسعت خاک و منابع آبی موجود، ایران میتوانست تولیداتی بهمراتب بیشتر و متنوعتر داشته باشد. با این وجود، بهدلیل ضعفهای مدیریتی و نبود نگاهی اصولی و صحیح به امر کشاورزی، بخش زیادی از کشور زیرکشت محصولاتی نامناسب یا کمبازده قرار گرفته است. نبود تجهیزات مناسب برای کشاورزی بهروز جهانی، توجه نداشتن به مزایای تولید گلخانهای و تدوین نشدن برنامه مناسب برای صادرات از جمله مهمترین ایرادات بخش کشاورزی است. برای برطرف کردن هر یک از این مشکلات نیز، ابتدا باید نگاههای غلط موجود شناسایی و سپس از پایه، این کجرویها اصلاح شوند.
در میان صحبتهای خود به تولید گلخانهای اشاره کردید. در شرایطی که ایران توانایی کشتهای سنتی و معمول را دارد، چرا باید از کشاورزی مدرن و گلخانهای استفاده کند؟
ایران تا پیش از این از ذخایر آبی و خاکی مناسبی برای کشاورزی برخوردار بود، اما بهدلیل استفادههای غلط از این ذخایر طی دههها، شاهد پسرفت و آسیبهای محیطزیستی فراوانی بودهایم. غیر از این مسئله نیز، روش نوین کشاورزی جهانی حکم میکند تا با استفاده از روشهای پیشرفته موجود، از کمترین منابع، بیشتری بهرهبرداری را داشته باشیم. اگر از شیوههای نوین کشاورزی به نحو اصولی و صحیح استفاده میکردیم، با یکپنجم اراضی کشاورزی موجود در ایران و یکدهم مصرف فعلی آب در این بخش، میتوانستیم حداقل 2 برابر محصول بیشتری تولید کنیم.
شیوه کشت گلخانهای نیز در راستای بهبود مصرف و مدیریت منابع آبی و خاکی است و یکی از روشهای کشاورزی هوشمند بهشمار میرود. کشاورزی هوشمند بخشهای مختلفی دارد که همه آنها با هدف بهبود مصارف و افزایش کمی و کیفی تولید ایجاد شدهاند. استفاده از این روشها، نیازمند اصلاح نگرش مدیران و مسئولان بخش کشاورزی است؛ باید ابتدا اهمیت و کارآیی شیوههای نوین جهانی برای مدیران بهخوبی روشن و پس از آن، بسترهای لازم برای اجرایی شدن فراهم شود.
واردات تجهیزات و ماشینآلات ویژه کشاورزی هوشمند، یکی از الزامات اصلی عملیاتی کردن طرحهای مربوط به این بخش است. متاسفانه، هم نگاه مدیران نسبت به کشاورزی، سنتی و قدیمی است و هم بهدلیل تحریمهای بینالمللی علیه ایران، در واردات فناوری بهروز و پیشرفته ناتوان هستیم. تمامی این عوامل دست بهدست هم داده تا همچنان بخش زیادی از فعالیتهای کشاورزی و رویکردها به آن، قدیمی باقی بماند. با استمرار این رویکرد، نهتنها منابع آبی و خاکی را از دست میدهیم، بلکه در تجارت جهانی نیز محصولات ایران حرفی برای گفتن ندارند، در نتیجه نهتنها ارزآوری مناسب از صادرات محصولات کشاورزی نخواهیم داشت، بلکه منابع کشور بهراحتی از بین میروند.
به نظر شما، بومیسازی تجهیزات، تا چه میزان میتواند خلأ هوشمندسازی در بخش کشاورزی را برطرف کند؟
توسعه فعالیتهای گلخانهای با استفاده از تکنولوژیهای بهروز جهانی، یا بهبیان دیگر، حرکت بهسمت هوشمندسازی کشاورزی، خلأ بزرگ ایران در بحث تولید و صادرات بخش کشاورزی است. تامین این نیاز، بهبود روابط جهانی و حضور گسترده در بازارهای بینالمللی را میطلبد، چرا که فناوریهای مناسب و در اصطلاح امتحان پسدادهای در جهان وجود دارد که بسیاری از کشورها از آن بهرهمند هستند. تا زمانی که این نوع تکنولوژیهای کارآمد در جهان وجود دارد، میتوان با بهبود روابط، از آنها بهره گرفت. هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهیم همهچیز را از ابتدا بسازیم و خود را در مخمصه تولید بیندازیم.
از سویی دیگر، این روند زمانبر است و در شرایطی که کشورهای رقیب بهراحتی جای خالی ایران در بازارها را پر میکنند، تسریع در اصلاح رویکردها و برنامهها، اولویت بیشتری دارد. حمایت از تولید داخلی و خودکفایی در مسائل مختلف صنعتی، از اهمیت زیادی برخوردار است و هیچکس مخالف آن نیست، اما تا زمان رسیدن به خودکفایی و پاسخگو بودن تولیدات داخلی، نمیتوان کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی را معطل این موضوع نگه داشت.
از ابتدای امسال تاکنون، شاهد کاهش میزان صادرات محصولات کشاورزی بودیم، حتی در اواخر سال گذشته نیز با چالشهای برگشت خوردن محصولات صادرات مواجه بودیم. چقدر از این اتفاقات را متاثر از نبود هوشمندسازی در بخش کشاورزی میدانید؟
همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره شد، هوشمندسازی کشاورزی از نظر کیفی و کمی تولید محصولات این بخش را بهبود میدهد، اما کاهش صادرات یا برگشت خوردن محصولات ایران در برخی مقاطع زمانی، بهطور مستقیم بر این بحث استوار نبوده و دلایل دیگری دارد. در ابتدا نبود رویکرد و برنامههای درست برای کشت صحیح، مناسب با بازارهای هدف از نکات اصلی است. در این موضوع، هوشمندسازی کشاورزی کاربرد دارد و به تولید بیشتر محصولات کشاورزی با مقیاس بالاتر و صرف منابع آبی و خاکی کمتر میانجامد. پس از برنامهریزی برای تولید، باید زیرساختهای صادراتی اعم از ترانزیت و حملونقل، فراهم شوند. متاسفانه بهدلیل وجود ضعفهای جدی در این بخش، محصولات کشاورزی ایران با کیفیت مناسب و در زمان معقول به کشور مقصد نمیرسند.
بازگشت خوردن محصولات کشاورزی، بهدلیل رعایت نشدن استانداردهای کشور مقصد در مراحل تولید است که این ایراد نیز از نقصهای رویکردی در مدیریت کلان کشور سرچشمه میگیرد. مهمترین نکتهای که باید بهعنوان کشور تولیدکننده بدانیم، آن است که کشور مقصد و واردکننده محصولات ما، تابع چه استاندارد و قوانینی است و در تولید آن چارچوبها را رعایت کنیم. تنها با انجام تولید مطابق با استانداردهای کشور واردکننده، میتوان صادرات خود را توسعه داد و برای این کار، نیاز به تدوین آییننامه و شیوهنامههای قانونی مربوط به استاندارد محصولات داریم.
سخن پایانی
صادرات محصولات کشاورزی یکی از فرصتهای مهم برای تجارت غیرنفتی ایران محسوب میشود، بهدلیل نیاز بالای کشورهای همسایه و منطقه به محصولات کشاورزی تولید ایران، میتوان شرایط پیشآمده را شانس طلایی افزایش ارزآوری برشمرد، اما اگر در کنار این شرایط، بحران آب را قرار دهیم، میبینیم که نمیتوانیم مانند سابق بیتوجه به ذخایر آبی کشور باشیم. در حال حاضر دولتمردان همچنان به صادرات محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه که نیاز جدی به این تولیدات دارند، در قالب فرصت ارزآوری غیرنفتی نگاه میکنند، اما بهره نگرفتن از شیوههای مناسب کشت، منابع آبی و خاکی را بیشتر در معرض تهدید قرار میدهد که نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود.
ارسال نظر