اختصاصی گسترشنیوز:
چرا دهه شصتیها به حال کسبوکار مفید هستند؟
مطالعات انجامگرفته در حوزه تجارت و دنیای کسبوکار نشان میدهد که نیروی کار معروف به «هزار سومی» بهشدت به حال هر فعالیت تجاری مفید است.
گسترشنیوز: این روزها توجه مدیران و کارآفرینان، گردانندگان کسبوکارها و بخش منابع انسانی شرکتها به هزاره سومیّها جلب شده است. هزار سومیها یا متولدین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ (دهه شصتیّها! ) ویژگیهای منحصربهفردی دارند که به حال دنیای تجارت مفید است. اما مدیر و کارفرما زمانی میتواند از نیروی ارزشمند بهخوبی استفاده کند که گرایشها و نیازهای آنها را بشناسند. موسسه گالوپ در جدیدترین مطالعه جهانی خود درباره دنیای کاری هزاره سومیها پژوهش کرده است. با گسترشنیوز همراه باشید.
هزاره سومیها بسیاری از ویژگیهای مثبت نسلهای قبل و بعد از خود را دارند بااینحال شماری از خصوصیات آنها که به حال دنیای کسبوکار مفید نیست را ندارند. بهعنوانمثال آنها همان نسل قبل از خود، فعال و کاری هستند اما کار را لزوما پشتمیزنشینی نمیدانند یا سرسختانه در برابر تغییرات و نوآوریهای جدید مقاومت نمیکنند. نگفته پیداست که یکی دیگر از خصوصیات مثبت آنان، داشتن سواد دیجیتال بالا و استفاده ابزاری ازآنجهت پیشبرد مقاصد تجاری است.
جدیدترین مطالعه گالوپ نشان میدهد که دنیای هزاره سومیها با نسلهای قبل از خود کاملا متفاوت است. برای درک این تفاوت قبل از هر چیز باید آنها و دنیای آنها را شناخت. یک محیط کار ایدهآل باید ۱۲ شرط لازم را داشته باشد اما پژوهشگران گالوپ دریافتهاند که برخی ابعاد کار برای هزاره سومیها از اهمیت بالایی برخوردار است.
هزاره سومیها چه میخواهند؟
هزاره سومیها فقط برای پول کار نمیکنند، آنها قبل از هر چیز هدف یا اهدافی را دنبال میکنند. بهعبارتدیگر بیشتر هزار سومیها کاری که معنادار ندانند را انجام نمیدهند. آنها هم مثل همه شاغلین معتقد هستند که حقوق و پاداش و مزایا باید منصفانه باشد اما انگیزه اصلی آنها انجام کار دلخواه است.
۲. هزاره سومیها دنبال رضایت شغلی نیستند، آنها به دنبال رشد و پیشرفت شخصی هستند. موتور محرکه این نسل، رشد و توسعه شخصی است. بهعبارتدیگر محیط کاری آنها باید فرصت یادگیری و رشد هر چه بیشتر را برای آنها فراهم آورد.
۳. هزاره سومیها رئیس نمیخواهند، آنها مربی میخواهند. هزاره سومیّها از مدیران خود انتظار دارند که آنها را هدایت و راهنمایی کنند و فردیت آنها را به رسمیت بشناسند. آنها مدیریت دستوری و کنترلی را دوست ندارند و دنبال روابط انسانی عمیق هستند.
۴ . هزاره سومیها به جلسات سالانه بسنده نمیکنند. هزاره سومی به گفتوگوی مستمر نیاز دارد. نسلهای قبلی ترجیح میدانند تا جایی که میشود با مدیریت سازمان یا شرکت سروکار نداشته باشند اما هزاره سومیها میخواهند بازخورد مدیران به عملکرد کاری که انجام میدهند را ببینند. بهعنوانمثال یک کارمند هزاره سومی چنانچه فکر کند که در عرض یک سال گذشته، عملکردش بهبود یافته است دوست دارد که مدیریت مجموعه از این واقعیت و تفاوت ایجادشده آگاه باشد.
۵. هزاره سومیها نمیخواهند نقاط ضعف خود را برطرف کنند. آنها میخواهند نقاط قوتشان را تقویت کنند. هزاره سومیها علاقه چندانی به برطرف کردن نقطهضعفهای خود ندارند.
۶. هزاره سومیّها شغل نمیخواهند؛ شغل خوب میخواهند. هزاره سومیها میخواهند به سازمان و شرکتی که در آن کار میکنند کمک کند و در مقابل، مدیریت برای عملکرد و نقاط قوت آنها ارزش قائل شود و به آنها فرصت انجام کاری که در آن بهترین هستند را بدهد. هزاره سومیّها، کار و شغلشان را زندگی خود میدانند.
انتظاراتی که مفید هستند
مدیران شرکتها و کسبوکارها ممکن است خواستههای هزاره سومیّها را نادرست و خودخواهانه بدانند اما واقعیت آن است که این خواستهّها و انتظارات به حال هر کسبوکاری خوب هستند؛ خیلی خوب. اجازه دهید با تکیهبر یافتههای بالا به دو مورد از یافتههای گالوپ نگاهی بیندازیم.
هدف : گالوپ دریافت که از هر سه کارمند یک نفر بهشدت با این جمله موافق است: «هدف داشتن سازمان باعث میشود احساس کنم که کارم مهم است».
توجه به این نکته ساده باعث میشود که به میزان ۳۴ درصد از غیبتهای کاری کاسته شود، سطح سلامتی پرسنل ۴۱ درصد افزایش یابد و کیفیت کار ۱۹ درصد بهبود یابد. اگر اعتقاد کارکنان به هدف و ماموریت سازمان و شرکت فقط بهاندازه ۱۰ درصد افزایش یابد به مقدار ۱۵ درصد از حوادث کاری کم میشود، تا ۸ درصد از تغییر شغلها کم میشود و بازده فرد ۴. ۴ درصد بیشتر میشود.
رشد و پیشرفت: نخستین دلیلی که افراد برای داشتن یک شغل بیان میکنند عبارت است از: « که فرصت رشد پیدا کنم». با رفتن هر کارمند ماهر ۱۵۰ درصد بر حقوق پرداختی کارفرما افزوده میشود.
ارسال نظر