یک رودخانه دیگر خشک شد/ انتقال آب خوزستان چه آثار اجتماعی دارد؟
بروز بحران آب در خوزستان دلایل متعددی دارد، اما برخی کارشناسان تاکید دارند که انتقال آب خوزستان از جمله مهمترین عوامل بروز این بحران است.
دکتر اردشیر گراوند، جامعه شناس درباره آثار اجتماعی ناشی از انتقال آب خوزستان به استان های مرکزی کشور عنوان کرد: انتقال آب خوزستان به فلات مرکزی ایران منجر به ایجاد صنایعی در این استان ها شده است که نیروی انسانی مورد نیاز خود را از استان های دیگر جذب می کنند؛ همین مساله بالا رفتن تعداد مردان نسبت به زنان را در برخی شهرستان ها به همراه داشته و زمینه بروز فساد اجتماعی را فراهم کرده است. این در حالی است که هم اکنون رودخانه کشکان در استان خوزستان خشک شده است و حتی یک قطره آب ندارد.
بروز بحران آب در خوزستان دلایل متعددی دارد، اما برخی کارشناسان تاکید دارند که انتقال آب خوزستان از جمله مهمترین عوامل بروز این بحران است. پروژه انتقال آب خوزستان به استان های مرکزی ایران البته پیش از انقلاب اسلامی آغاز شد، اما کشیده شدن خطوط لوله انتقال آب خوزستان در دوران سازندگی و دولت اصلاحات سرعت بیشتری به خود گرفت. البته در دولت احمدی نژاد و دولت روحانی نیز پروژه های انتقال آب خوزستان ادامه پیدا کرد و با وجود تبعات زیست محیطی و اجتماعی فراوان انتقال آب خوزستان، هنوز هم برخی مسئولان به دنبال تداوم اجرای این پروژه هستند.
قلب تمام ایرانیان این روزها برای مردم خوزستان می تپد، مردمی که در شرایط طبیعی باید بیشترین سهم از منابع آبی کشور را داشته باشند، اما سوء مدیریت، خشکسالی و البته انتقال آب مورد نیاز آنها به استان های مرکزی کشور، موجب تشدید بحران آب در خوزستان، تشنه ماندن برخی مردم، دام ها و حیات وحش این استان شده است.
به نحوی که آمارهای استانداری خوزستان از این حکایت دارد که تا پیش از تنش آبی امسال، حدود ۷۰۰ روستا در این استان با تانکر آبرسانی می شدند، اما کاهش ۳۵ درصدی متوسط بارندگی ها و افت ۴۴ درصدی میانگین آورده رودخانه های خوزستان در سال آبی جاری نسبت به شرایط نُرمال و البته فقدان وجود خطوط لوله آبرسانی در بسیاری از مناطق خوزستان، منجر به آن شده است که اکنون بیش از هزار روستا در این استان نیاز داشته باشند که با تانکر آبرسانی شوند.
آن هم در شرایطی که با وجود خشکسالی امسال، خوزستان دو سال قبل را با ترسالی مواجه بود، اما سهل انگاری مدیران در ایجاد نظام جامع جمع آوری و ذخیره سازی منابع آبی ناشی از سیلاب، منجر به بروز سیل های شدیدی در سال های ۹۸ و ۹۹ در این استان شد و حالا کشاورزانی که در دو سال آبی گذشته سیل به زمین های آنها زده بود، امسال با کمبود شدید آب مواجه شده اند.
البته در یکی دو هفته اخیر افزایش شدید دبی خروجی دو سد کرخه و دِز تا حدودی مشکل کشاورزان را برای کشت تابستانه حل کرده است، اما کارشناسان مدیریت منابع آبی هشدار می دهند افزایش حجم برداشت آب از این دو سد، عملا به معنای مصرف ذخایر استراتژیک آنهاست و اگر همین روند برداشت شدید آب از دِز و کرخه ادامه داشته باشد، مخزن این دو سد بین ۵۰ تا ۶۰ روز دیگر خالی خواهد شد و آب آنها به کشت پاییزه نخواهد رسید.
معضلات اجتماعی انتقال آب خوزستان برای استان های مرکزی کشور
بخشی از مردم خوزستان که در روزهای اخیر به دلیل کمبود آب دست به اعتراض زده اند، تاکید دارند که انتقال آب از سرچشمه های دِز و کارون به فلات مرکزی ایران که با وجود خشکسالی در سال آبی جاری نیز تداوم پیدا کرد، منجر به تشدید بحران آب این استان شده است. این موضوع را البته بسیاری از کارشناسان مدیریت منابع آبی نیز تایید می کنند و اساسا موضوع انتقال آب خوزستان به استان های مرکزی کشور به یکی از پرچالشترین موضوعات مورد بحث در روزهای اخیر تبدیل شده است.
این نکته ای است که دکتر اردشیر گراوند، کارشناس علوم اجتماعی نیز در گفت و گو با رکنا روی آن دست گذاشت و عنوان کرد: ما از ۲۰ سال پیش به موضوع انتقال آب خوزستان اعتراض داشتیم و در سال ۸۱ گزارشی را به شورای اجتماعی کشور ارائه دادیم مبنی بر این که انتقال این حجم آب از خوزستان به یزد و کرمان بخصوص وقتی برای مصارفی غیر از شرب استفاده شود، می تواند معضلات اجتماعی عدیده ای را به همراه داشته باشد.
وی در توضیح بیشتر گفت: وقتی آب خوزستان به استانی مانند یزد منتقل می شود، با توجه به این که در این استان کشاورزی رواج ندارد، طبیعتا این آب در صنایع استفاده خواهد شد. حال، با توجه به این که همه نیروی انسانی مورد نیاز این صنایع نیز ساکن خود استان یزد نیستند، طبیعتا کارخانجات باید نیروی انسانی مورد نیاز خود را از استان های دیگری وارد کنند.
به هم خوردن نسبت جنسی یزد بعد از انتقال آب خوزستان
گراوند با بیان این که ورود نیروی انسانی از استان های دیگر به یک استان، موجب به هم خوردن نسبت جنسی خواهد شد، اظهار داشت: وقتی صنایع موجود در یک استان ناچار به استفاده از نیروی انسانی استان های دیگر می شوند، طبیعتا تعداد مردان آن استان بیشتر از زنان می شود و همین مساله می تواند زمینه بروز فساد جنسی را افزایش دهد؛ به طور مثال در یکی از شهرستان استان یزد، هم اکنون بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ مرد به ازای هر ۱۰۰ زن وجود دارد، این در حالی است که در یک جامعه سالم، اساسا به ازای هر ۱۰۰ زن، نباید بیشتر از ۱۰۳ مرد وجود داشته باشد.
این جامعه شناس ادامه داد: آن شهرستان به دلیل برخوردار بودن از صنایع مختلفی در حوزه های سیمان، کاشی و سرامیک، فولاد و... دارای زنجیره های صنعتی بسیاری است و به همین دلیل به جاذب جمعیت بخصوص به جاذب نیروی انسانی مرد تبدیل شده است. به همین دلیل، در حال حاضر تعداد مردان آن شهرستان به صورت غیرطبیعی بیشتر از تعداد زنان است.
خاتمی در انتقال آب خوزستان به یزد عاطفی عمل کرد
این کارشناس علوم اجتماعی با اشاره به آلودگی های ناشی از فعالیت صنایع مختلف در کویر مرکزی ایران عنوان کرد: متاسفانه با توجه به این که تکنولوژی های ایران بهروز نیست، در برخی صنایع استان یزد که فعالیت آنها موجب ایجاد گرد و غبار می شود، به جای استفاده از فیلترهای مخصوص مکانیکی، از آب برای کاهش میزان گرد و غبار این صنایع استفاده می شود. این در حالی است که اکنون تقریبا تمام ایران دچار بحران آب است.
وی با غیرکارشناسی دانستن انتقال آب خوزستان به فلات مرکزی ایران تاکید کرد: اساسا کشیدن شدن خطوط لوله آب در دولت اصلاحات از خوزستان به استان یزد، بدون مطالعه کافی صورت گرفت و دولتمردان وقت، اصلا به پیامد اجتماعی و فرهنگی این انتقال آب توجه نداشتند. در واقع، به نظر می رسد که آقای خاتمی در دوره ریاست جمهوری خود، در زمینه انتقال آب خوزستان به یزد کاملا عاطفی عمل کرد.
گراوند ادامه داد: این اتفاق در شرایطی در ابتدای دهه ۸۰ رخ داد که ما از همان زمان هشدار می دادیم که انتقال آب خوزستان به یزد قطعا نسبت جنسی یزد را به هم خواهد زد و می تواند منجر به بروز فساد اجتماعی در این استان شود. ضمن این که اساسا ایجاد صنایع در استان های مرکزی، ساز و کارهایی را به وجود می آورد که نیاز به آب مجدد دارد و نحوه تامین این آب مجدد، هم برای مبدا انتقال آب مشکل ایجاد می کند و هم برای مقصد.
مسئولان هنوز به دنبال انتقال آب خوزستان هستند
این جامعه شناس با بیان این که برخی مسئولان ارشد همچنان از اشتباهات گذشته درس نگرفته اند و هنوز هم به دنبال افزایش خطوط لوله انتقال آب هستند، گفت: متاسفانه اکنون برخی مدیران برای تامین آب مجدد صنایع استان یزد به دنبال آن هستند که بازهم آب سرچشمه های کارون را از چهارمحال و بختیاری به یزد انتقال دهند.
وی در ادامه تاکید کرد: گویی این مسئولان در یک سیکل دروغ گفتن گرفتار شده اند و حالا که یک بار آب خوزستان را به صنایع یزد انتقال داده اند، بازهم به صورت غیرکارشناسی می خواهند برای تامین آب مجدد صنایع، به انتقال آب بپردازند و در واقع، می خواهند اشتباه خود را با اشتباه جبران کنند.
چرا صنایع آب بر در کنار خلیج فارس تاسیس نشده است؟
گراوند درباره تبعات ناشی از تداوم انتقال آب کارون به استان های یزد و کرمان گفت: این کار اولا منجر به کاهش هرچه بیشتر سهم آب مناطق پایین دست کارون در استان خوزستان خواهد شد و ثانیا می تواند خشک شدن هرچه بیشتر زاینده رود را نیز به همراه داشته باشد.
وی با طرح یک سوال اساسی مطرح کرد: چرا آقایان همچنان می خواهند آب شیرین خوزستان را به یزد و کرمان انتقال دهند تا در این استان ها سیمان و سرامیک و فولاد تولید کنند؟ این در حالی است که بسیاری از کارشناسان تاکید دارند که ما باید این صنایع را در خلیج فارس توسعه دهیم تا کارخانجات از آب دست دومی که مصرف شده و به پایین دست رسیده است، برای تولید محصولات مختلف استفاده کنند.
افزایش زمینه های بروز فساد اجتماعی در استان یزد، بعد از انتقال آب
این کارشناس علوم اجتماعی با تاکید بر این که هدف از انتقال آب خوزستان به یزد، تامین آب شرب مردم یزد نبوده است، تصریح کرد: مهمترین هدف این انتقال آب، آبرسانی به صنایعی بوده که بخش زیادی از کارکنان آن هم یزدی نیستند و از مناطق دیگر به این استان آمده اند؛ مساله ای که منجر به افزایش زمینه های بروز فساد اجتماعی و گرفتاری های فرهنگی در این استان شده است.
گراوند ادامه داد: برخی مسئولان اظهار می کنند که انتقال آب خوزستان برای تامین آب شرب مردم استان یزد بوده است، اما حتی در این شرایط نیز باید توجه داشت که ما نباید جمعیت یک استان را بیش از توان اکولوژیک آن افزایش دهیم تا برای تامین آب شرب ناچار به انتقال آب از استانی به استان دیگر شویم.
وی در ادامه تاکید کرد: بنابراین وقتی توان اکولوژیک یک منطقه دیگر پاسخگوی جمعیت موجود در آن نیست، ما باید به جای انتقال مکرر آب، برای جابهجایی جمعیت مازاد سیاست مناسبی را اتخاذ کنیم، نه این که با انتقال آبی که برای یک منطقه دیگر است، جمعیت مازاد را در منطقه مقصد تثبیت کنیم و به بروز عوارض اجتماعی متعددی در هر دو منطقه مبدا و مقصد دامن بزنیم.
انتقال آب خوزستان به نفع مردم یزد نبود
این جامعه شناس با تاکید بر این که انتقال آب خوزستان به یزد به هیچ وجه به نفع مردم یزد نشده است، تصریح کرد: مدیرانی که آب خوزستان را به یزد بردند، چون هیچ گونه مطالعات اجتماعی لازم درباره این مساله انجام ندادند، اصلا نفهمیدند که این کار به نفع مردم یزد نیست و می تواند عوارض اجتماعی متعددی را برای اهالی این استان به همراه داشته باشد.
این کارشناس علوم اجتماعی با اشاره به این که این انتقال آب، معضلات اجتماعی مشابهی را نیز برای استان اصفهان ایجاد کرده است، تاکید کرد: بدون شک مردم استان اصفهان نیز خیر زیادی از این انتقال آب ندیده اند و هم اکنون شاهد آن هستیم که در شهری مثل شاهین شهر، فقط حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد مردم، متولد خود این شهر هستند و اساسا انتقال آب منجر به ایجاد اختلال در ساختار اجتماعی اصفهان شده است.
وی با اشاره به مضرات انتقال آب خوزستان به یزد برای مردم خوزستان گفت: در زمان اجرای این پروژه همچنین هیچ مطالعه ای انجام نشد که این کار غیرکارشناسی می تواند چه عوارض خطرناکی برای اهالی پایین دست کارون به همراه داشته باشد. اکنون هم که آب کارون به صنایع فولاد، سیمان و... یزد و اصفهان منتقل شده است، هم زاینده رود خشک شده و هم بسیاری از مزارع استان خوزستان که در طول تاریخ در آن کشاورزی انجام می شد، بدون آب مانده است.
احداث سد گتوند بخش زیادی از آب کشور را نابود کرد
گراوند با تاکید بر این که انتقال آب کارون به فلات مرکزی ایران، این رودخانه بزرگ را از حیز انتفاع ساقط کرده است، عنوان کرد: جانمایی بسیاری از سدهای ساخته شده روی کارون به جهت انجام پروژه های انتقال آب نیز کاری غیرکارشناسی بوده است؛ به طور مثال، هیچ کس در هنگام ساخت سد گُتوند به این نکته توجه نکرد که این سد بزرگ به گنبدی نمکی برمیخورد که منجر به نابود شدن حجم عظیمی از آب کشور می شود.
وی در ادامه کشت محصولات آب بر در پایین دست سد دز را نیز از دیگر عوامل تشدید بحران آب خوزستان در شرایط کنونی دانست و گفت: متاسفانه اکنون شرایط به گونه ای است که نه تنها آب کارون به جای این که به مناطق پایین دست خوزستان بیاید، به کویر مرکزی می رود، بلکه بخش زیادی از آب رودخانه دِز نیز صرف آبیاری زمین هایی می شود که به صورت غیرکارشناسی، محصولات آب بر نظیر برنج در آن کاشته شده است.
تبخیر شدید آب کرخه به دلیل جانمایی اشتباه سدها
گراوند در بخش دیگری از صحبت هایش درباره مشکلات حوضه آبریز کرخه نیز توضیح داد: وسعت حوضه آبریز کرخه حدود ۵۶ هزار کیلومتر مربع است که شامل حوضه های کوچکتر آبریز دو رودخانه سیمره و کشکان به عنوان سرشاخه های اصلی رودخانه کرخه و بخشی با وسعت کمتر به نام کرخه کوچک می شود. اما متاسفانه جانمایی سدهای ساخته شده روی رودخانه های این حوضه آبریز نیز با مشکلات زیادی مواجه بوده است.
این جامعه شناس در توضیح بیشتر گفت: جانمایی سدهای کرخه قاعدتا باید در ارتفاعات یک هزار و ۲۰۰ تا یک هزار و ۳۰۰ متر بالاتر از سطح دریا در استان لرستان یا ایلام انجام می شد؛ اتفاقی که البته فقط برای سد سیمره رخ داده است و با وجود این که باید بالاتر از این سد، سدهای سازگون و کران بزان احداث می شد و روی رودخانه کشکان نیز باید سد معشوره را می ساختند، اما متاسفانه پروژه ساخت هیچ کدام از این سدها به جز سیمره، اجرایی نشد.
وی درباره مهمترین علت اشتباه بودن جانمایی سدهای ساخته شده در حوضه آبریز کرخه عنوان کرد: متاسفانه آقایان به بهانه این که به مردم خوزستان لطف کنند، به جای ساخت سد در ارتفاعات بالادست، در ارتفاع صد متر از سطح دریا که دمای هوا در آن بعضا به بالای ۵۰ درجه سانتی گراد می رسد، سد کرخه را در حوالی اندیمشک و دزفول ساخته اند. این کار نیز موجب تبخیر حجم عظیم آب از سد کرخه می شود و عملا بخش زیادی از آب حوضه آبریز کرخه به همین صورت به هدر می رود.
تشدید سیل های اخیر با جانمایی اشتباه سدهای کرخه
این کارشناس علوم اجتماعی با بیان این که باید برای تنظیم آب حوضه آبریز کرخه و جلوگیری از وقوع سیل، به جای ساخت سد عظیم کرخه باید ۵ تا ۶ سد کوچکتر در بالادست ساخته می شد، تاکید کرد: مخالفت با ساخت این سدهای کوچک در بالادست از سوی نمایندگان وقت استان خوزستان در مجلس رخ داد و در سیل سال های اخیر خوزستان نیز دیدیم که همین اقدام کارشناسی منجر به بروز خسارت های عظیمی در حوضه آبریز کرخه شد.
وی افزود: البته در زمان وقوع همان سدها نیز مشاهده کردیم که وجود سد سیمره موجب شد که از بخش زیادی از حجم سیلی که می توانست وارد حوضه آبریز کرخه شود، جلوگیری شد. اما متاسفانه عدم ساخت سد معشوره روی رودخانه کشکان، منجر به ورود آسیب های زیادی به زیرساخت های بخش وسیعی از استان خوزستان بر اثر وقوع سیل شد.
مشکل سدسازی نیست، بلکه بی فکری در مدیریت منابع آبی است
گراوند با انتقاد از مدیریت منابع حوضه آبریز کرخه در دهه های اخیر تصریح کرد: اولین اشکال در مدیریت منابع آبی حوضه کرخه این است که سد کرخه در پایین دست احداث شده و دومین اشکال نیز عدم احداث سدهای کوچکتر در بالادست است. این در حالی است که اگر آن سدها وجود داشت، امروز هم آب بیشتری در شرایط خشکسالی در اختیار مردم خوزستان بود و هم در سال های قبل از وقوع سیل های شدید جلوگیری می شد.
وی با اشاره به این که شیب تالاب هورالعظیم به سمت بخش عراقی آن است، عنوان کرد: وقتی سد کرخه در پایین دست احداث شده است، عملا مسئولان ناچارند که به محض بارش باران های شدید، حجم زیادی از آب را برای جلوگیری از وقوع سیل رهاسازی کنند و همین مساله باعث می شود که بخش زیادی از آب کرخه با وجود این که ابتدا وارد بخش ایرانی هورالعظیم می شود، عملا بخش عراقی هورالعظیم را پر کند.
این جامعه شناس با بیان این که مشکل اصلی کشور ما سدسازی نیست، بلکه بی فکری در مدیریت منابع آبی است، تاکید کرد: اساسا فلسفه احداث سد، مدیریت صحیح منابع آب است، اما متاسفانه مدیران ما این مدیریت را بلد نیستند و به جای این که از سدها برای مدیریت منابع آبی استفاده کنند، بیشتر توجهشان به تولید برق با استفاده از سدسازی است و به همین دلیل در پایین دست سدسازی می کنند تا بتوانند از انرژی مکانیکی حرکت آب برای تولید برق استفاده کنند. این بی فکری ها نیز در حال حاضر بلای جان کشورمان بخصوص خوزستان شده است.
فشار زیاد برنج کاری ها بر منابع آبی کرخه
این کارشناس علوم اجتماعی همچنین بی توجهی به لزوم اجرای الگوی کشت مناسب در حوضه آبریز کرخه را از دیگر عوامل بی آبی این روزهای خوزستان توصیف کرد و گفت: متاسفانه اکنون چه در استان لرستان و در کنار سرشاخه های کرخه یعنی سیمره و کشکان و چه در خود خوزستان و در پایین دست سد کرخه، بسیاری از کشاورزان بدون در نظر گرفتن شرایط خشکسالی مانند سال های قبل اقدام به برنج کاری کرده اند و همین مساله فشار زیادی را بر منابع آبی حوضه کرخه وارد کرده است.
وی با تاکید بر این که وزارت جهاد کشاورزی باید از این برنج کاری ها ممانعت جدی می کرد، تصریح کرد: متاسفانه مدیریت منابع آبی در کشورمان کاملا رها شده و هیچ کس توجهی به لزوم اجرای الگوی کشت مناسب ندارد. البته در این شرایط نمی توان برنج کاران را مقصر دانست، چراکه عملا دولت نتوانسته است اشتغال این افراد را تامین کند و آنها نیز ناچار شده اند که برای امرار معاش خود، دست به هر اقدامی بزنند.
رودخانه کشکان حتی یک قطره آب ندارد
گراوند با اشاره به خشک شدن رودخانه کشکان گفت: متاسفانه همین چند روز پیش که به لرستان رفتم، دیدم که بخشی از این رودخانه حتی یک قطره آب ندارد، این در حالی است که در بیش از ۵۰ سال گذشته که به لرستان رفت و آمد دارم، هیچ گاه ندیده ام که رودخانه کشکان به عنوان یکی از سرشاخه های کرخه به دلیل توسعه ناپایدار کشاورزی و دامداری در حوضه آبریز کرخه به طور کامل خشک شده است.
این جامعه شناس ادامه داد: علت اصلی خشک شدن یکی از سرشاخه های کرخه در سال جاری نیز همین است که ما در سال های گذشته سدهای کوچکی را که باید در بالادست ساخته می شد، نساختیم و عملا هیچ توجهی به مدیریت منابع آبی نداشتیم.
راهکارهای عاجل برای رفع بحران آب خوزستان
این کارشناس علوم اجتماعی با اشاره به برخی راهکارهای پیشنهادی برای رفع بحران آب خوزستان عنوان کرد: اکنون نیز برای رفع عاجل بحران آب خوزستان، مسئولان چاره ای ندارند جز این که اول از انجام تمام کشت های آب بر در بالادست حوضه آبریز کرخه جلوگیری کنند، دوم سدهای بالادست کرخه را هرچه زودتر بسازند تا آب در یک آب و هوای خنک تر نگهداری شود، سوم حقابه رودخانه های پایین دست را رعایت کنند و چهارم تمام کشت های آب بر در پایین دست کرخه یعنی در خوزستان را تعطیل کنند تا کشور از این بحران نجات پیدا کند.
وی در پایان تصریح کرد: اگر آب از حوضه آبریز کرخه به اندازه کافی وارد خلیج فارس نشود، اساسا بسیاری از گونه های مهمی از آبزیان خلیج فارس نیز از بین خواهند رفت، زیرا مواد آلی که از کرخه به خلیج وارد می شود، بخشی از مواد غذایی این ماهیان را تامین خواهد کرد.
تو هم يكفي به نعل زدي ويكي به مي