|

گزارش گسترش نیوز از وضعیت دستفروشان تهران؛

اینجا زمین متری ۳۰هزار تومان است / درآمد بالا از شغل بی دردسر

دستفروشی از آن دسته شغل هایی است که بی دردسر می شود از آن درآمد بالایی داشت. کارشان فصل خاصی ندارد و در معابر پر تردد بیشتر دیده می شود.

جامعه اینجا زمین متری ۳۰هزار تومان است / درآمد بالا از شغل بی دردسر

یکی از راه‌های کسب درآمد، به خصوص در شرایط فعلی اقتصاد جامعه، شغلی است که نیاز به پرداخت اجاره، قبوض سنگین نداشته باشد و همچنین مالیات پرداخت نکند. در چنین حالتی، روی آوردن افرادی که کسب و کاری ندارند به سوی دستفروشی زیاد می‌شود. حکایت دستفروشی، جدید نیست و از گذشته وجود داشته است.

کارشان فصل خاصی ندارد، در گرمای طاقت فرسای تابستان و یا در هوای بسیار سرد، همچنان مشغول به کار و کاسبی هستند و در هر شرایطی به کار خود ادامه می‌دهند.

 

صادقیه-دستفروش

دستفروشان مدعی هستند که بیکاری اذیتشان می‌کند و معیشت خانواده هایشان به مشکل برخورده است، یکی از مغازه داران می‌گفت که دستفروشی را می‌شناسم که گردش حساب میلیونی دارد و خودش صاحب چند مغازه در یکی از پاساژهاست، ولی دست از دستفروشی بر نمی‌دارد. او گفت که این کار به دلیل سود خوبی که دارد، بسیار اعتیاد آور است.

دستفروشی امروز دیگر کم کم مورد قبول همگان قرار گرفته‌ است. برخی از دست‌فروشان آنقدر در برابر فشارهای ایجاد شده از خود مقاومت نشان ‌داده‌اند که اکنون به نظر می‌رسد در بسیاری از معابر شهرها حق آب و گل داشته باشند.

بعضی از دستفروشان، اجاره اندکی به شهرداری یا صاحب مغازه‌ای که جلوی آن بساط خود را پهن کرده‌اند پرداخت می‌کنند. در اصطلاح موزاییک اجاره می‌کنند متری ۳۰هزار تومان. در همان محدوده بساط خود را پهن می‌کنند و اگر کوچکترین تجاوزی به حریم بغل دستی بکنند، امکان درگیری وجود دارد.

دستفروشی برای خود عالمی دارد. وقتی بار خود را به خیابان می‌برند و هنگام برگشت باری نداشته باشند، شاداب و خندان هستند.

رقابت با مغازه دار ها

در عین حال دستفروشان، به دلیل سرعت بالا در جابه‌جایی مکانی و سرعت در تغییر نوع کالای فروشی خود می‌توانند سطح رقابت در بخش خرده فروشی را افزایش داده و به تسهیل بیشتر مصرف کمک کنند. برای مثال مالکان بسیاری از مغازه‌های فروش لباس می‌دانند اگر نرخ فروش را بیش از حد بالا برده یا تنوع لباس‌های شان پایین بیاید، وارد رقابتی بزرگ با دستفروشان می‌شوند و ممکن است به مرور زمان، مشتری خود را از دست بدهند.

 

دستفروش-صادقیه

بعضی از این افراد که اجاره بهای خود را به شهرداری پرداخت نکنند، کارشان همیشه با خطر مواجه است و این امکان وجود دارد که بساطشان جمع آوری شود. بارها مشاهده شده، اکیپ‌های گشت شهرداری تحت عنوان(سد معبر) برخورد هایی را با دستفروشان داشته است و تمام اجناس آن هارا جمع آوری کرده.

اما روی دیگر، کسانی هستند که ار ازای محیطی که بساط خود را پهن کرده اند، اجاره‌ای به شهرداری پرداخت می‌کنند. می‌تواند به صورت فروش موزاییک باشد یا اینکه با قدم هایشان متراژ را مشخص می‌کنند. در واقع زمین را متری ۳۰هزار تومان به فروش می‌رسانند.

اکثر این افراد گوشه‌های خیابان، جلوی مغازه‌ها و همچنین ورودی مترو را برای پهن کردن بساط خود انتخاب می‌کنند که دارای تردد بالایی باشد.

برای فهمیدن کار دستفروشان و اینکه بیشتر چه چیزهایی به فروش می‌رسانند، به خیابان هایی رفتم تا از نزدیک شاهد کار آنها باشم.

گشتی در خیابان های تهران

یکی از پر تردد‌ترین خیابان ها، جنب ایستگاه تاکسی مترو صادقیه است. چیزی که نظرم را به خود جلب کرد، آویزان کردن لباس‌های رنگی از رگال هایی بود که در پیاده رو خود نمایی می‌کرد. تعداد بسیار بالایی لباس که مخاطبانش خانم‌ها بودند. طوری این لباس هارا زیر و رو می‌کردند که انگار مشابه آنها وجود ندارد و آخرین لباس‌های روی زمین است. کمی جلوتر رفتم تا دلیل را متوجه شوم. قیمتی که فروشنده به مشتریان می‌گفت، باور کردنی نبود. لباس فقط ۷۰هزار تومان. عجیب به نظر می‌رسید اما واقعی بود. دستگاه کارتخوانش لحظه‌ای آرامش نداشت و مدام کار می‌کرد. دلیل این قیمت ارزان چیزی به جز دست دوم بودن اجناس نمی‌تواند داشته باشد. اما کمی صبر کردم تا سرش خلوت شود.

 

تیاتر-دستفروش

سلام آقا. من مدتی اینجا بودم از قیمت پایین اجناس شما تعجب کردم. خواستم بدانم که این لباس‌ها دست دوم است یا نو؟ « حق داری تعجب کنی. نه دست دوم چیه داداش. به این لباس‌ها می‌خوره دست دوم باشه؟ من اینارو کیلویی از بندر می‌خرم. یعنی مثلا می‌رم سمت بندر و لباس هایی که از اونور آب میارن و کیلویی می‌خرم. هرچی باشه جمع می‌کنم توی گونی و آخرش هم وزن میکنن و میارم. برای همین قیمتش ارزون میشه.»

کمی جلو تر، پارچه‌ای روی زمین پهن بود و تعدادی کفش رنگ و رو رفته روی آن وجود داشت. صاحب این بساط تقریبا مردی ۷۰ ساله یا شایدم بیشتر بود که یک نخ سیگار گوشه لبش بود. روی پیشونی‌اش هم کلی چین و چروک داشت. پکی به سیگارش می‌زد و کفش هارا مرتب می‌کرد. از ظاهر کفش‌ها مشخص بود که دست دو است. کسی به او توجهی نمی‌کرد. دوست داشتم بدانم که این کفش هارا با این رنگ و روی رفته از کجا آورده. کنارش ایستادم و سوالم را اینگونه پرسیدم: حاجی چرا کفش‌های بهتری برای فروش نیاوردی؟ اینجوری مشتری نداریا. « پولم کجا بود؟ اینارو از گوشه و کنار خیابون جمع میکنم. بعدش میبرم خونه و یه دستی به سر و روش می‌کشم تازه این شکلی میشه. مشتری خودشو داره. خیلیا هستن که پول برای خرید کفش جدید ندارن. برای همین میان از من میخرن.» حالا چند هست؟« همش یه قیمته. جفتی ۴۰ هزار تومن.» مجبور بود از این راه خرج زندگی را دربیاورد.

 

آلبالو-فروش

فردای آن روز به خیابان تئاتر شهر رفتم. خیابانی که از ورودی پارک دانشجو تا جمهوری، دست فروشان زیادی بساط پهن کرده‌اند. انواع لباس، زیور آلات و مواد غذایی به چشم می‌خورد. کاملا مشخص است با چراغی که بالای سر خود روشن کرده اند، اجاره خود را به شهرداری پرداخت کرده و خیالشان راحت است. یک مامور شهرداری هم در آن جا بود که به نظرم مسئولیت دریافت پول را داشت.

شخصی برای اجاره بها مشغول چانه زدن بود.« متری ۲۵تومن حساب کن بذار کار کنم. جایی نمیرم که. تا آخر شب اینجام. الان ندارم بدم، آخر شب بقیه پول رو تقدیم می‌کنم.» مامور شهرداری کوتاه آمد و تقریبا نصف پول گرفت. در این مسیر، تا چم کار می‌کند دستفروش هایی دیده می‌شوند که اجناس متنوعی دارند. شاید بیشتر از مغازه‌ها حضورشان حس می‌شود. این خیابان مکان مناسب برای کسانی است که علاقه به خرید از دستفروشان دارند. اجناسی که در بساط این افراد دیده می‌شود، ممکن است در مغازه وجود نداشته باشد. اگر هم باشد قطعا با قیمت بالایی به فروش می‌رسد. اجناسی متنوع و با قیمت‌های پایین در بساط این افراد دیده می‌شود و همین امر سبب شده تا به یکی از مکان هایی تبدیل شود که افراد برای خرید به آن جا مراجعه کنند.

در بین جنس هایشان، کفش هایی با نرخ ۱۰۰ هزار تومان، لباس هایی با نرخ ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان و همچنین عطر و ادکلن که از ۱۲۰ هزار تومان تا ۲۳۰ هزار تومان دیده می‌شود. به دلیل تردد بالایی که در این خیابان است، مشتری زیادی دارند. یکی از دستفروشان می‌گفت درآمدش روزانه بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ تومان است که نصف آن پول جنس و الباقی سود است.

برای تکمیل این گزارش، به میدان آزادی رفتم. جایی که از سوی شهرداری برای ساماندهی دستفروشان مشخص شده است. فضای بسیار بزرگی برای این افراد تهیه شده است. هر طرف را که نگاه میکنی غرفه کفش و لباس است. از پهن کردن بساط روی زمین به داشتن یک غرفه رسیده‌اند. شاید روزانه چندین هزار نفر از این بازارچه بازدید می‌کنند. فروشندگان حال و روز خوبی دارند و از اینکه ساماندهی شده‌اند احساس رضایت می‌کنند.

در این جا بالای هزار مدل کفش همچنین انواع ساعت، عطر، شلوار، لوازم موبایل، کیف و... وجود دارد. درآمدشان هم بسیار زیاد است. یکی از فروشندگان کیف و کفش در پاسخ به وضعیت درامد گفت: « شکر خدا خوبه. نسبت به قبل وضعیت خیلی تغییر کرده. بعد از اینکه ساماندهی شدیم و اینجا بهمون غرفه دادن، مشتری بیشتر شده و درامدمون خیلی بالا رفته. اگه قبلا ماهی ۲میلیون داشتم، الان درماه ۱۰ تومن درامد دارم.»

یکی از غرفه هایی که صف بزرگی مقابل آن بود، توجهم را به خود جلب کرد. غرفه مربوط به ساندویچی بود که مردم مقابل آن ایستاده و منتظر سفارش غذا بودند. به راحتی می‌توان گفت ۵ نفر مشغول کار بودند و به سرعت مشتری هارا راه می‌انداختند. ساندویچ فلافل در اینجا ۲۰ هزار تومن به فروش می‌رسد و شاید در این مدت کوتاهی که در آن جا بودم چیزی حدود ۳۰ نفر در صف ایستاده بودند.

نتیجه گیری

تعدادی از دستفروشان، مغازه دارانی هستند که جلوی مغازه خود بساط پهن کرده و شخصی را برای فروش می‌گذارند. دستفروشی می‌تواند شغل دوم خیلی از کسانی باشد که نیاز به درآمد بیشتر دارند و یا حتی شغل اصلی برای افرادی که به دنبال کار پر درآمد هستند. این شغل یا چالش هایی از جمله مقابله با شهرداری، درگیری با سایر دستفروشان و یا حتی دزدیده شدن لوازمشان رو به رو است. یکی از مزیت هایی که دارد این است که بدون پرداخت مالیات و همچنین قبضوض آب و برق می‌توانند کسب درامد کنند. به گفته سید امیر فتاحیان مدیرعامل شهربان و حریم‌بان شهرداری تهران، بدون هیچ‌گونه درگیری فیزیکی و تقابل جدی با دست‌فروشان در موضوع سد معبر، تعداد دست فروشان از ۳۱ هزار نفر به پنج هزار و ۸۰۰ نفر رسیده و در برنامه مقرر شده که این تعداد را نیز کاهش دهیم.

کدخبر: 271270 امیرمحمد درویش

ارسال نظر

 

آخرین اخبار