اختصاصی گسترش نیوز؛
ریشه پرخاش گری نهفته مردم را بشناسید
عوامل بسیاری در شکلگیری خشونت افراد در جامعه نقش آفرینی میکنند. در این گزارش به بررسی عوامل موثر بر افزایش خشونت پرداخته است.
پرخاشگری در جامعه، تبدیل به امری عادی شده و روزانه شاهد آن هستیم که افراد زیادی در اماکن عمومی، به صورت لفظی و فیزیکی با یکدیگر درگیر میشوند. پرخاشگری میتواند باعث آسیب رساندن به دیگران از نظر عاطفی و جسمی بشود. خشونت، مرزهای اجتماعی را نقض میکند و زیر پا میگذارد. در نهایت باعث ایجاد مشکل در روابط خواهد شد.
اگر در طول روز با شرایطی مواجه می شوید که مجبور به پرخاشگری هستید، به قول معروف، از کوره در رفته و دست به اقداماتی جبران ناپذیر بزنید. از این رو، اکثر روانشناسان و جامعه شناسان، در چنین شرایطی، افراد را دعوت به آرامش می کنند، چرا که امکان دارد در هنگام عصبانیت، اقداماتی را انجام دهیم که جبران آن سخت است.
شرایط امروز جامعه به سمتی پیش میرود که افراد باتوجه به مشکلاتی که ناشی از اقتصاد است به عصبانیت روی می آورند و به کوچکترین مسائلی واکنشهای بزرگ نشان میدهند. البته این مسائل فقط مربوط به شرایط اقتصاد نیست، بلکه اتفاقات و مشکلات خانوادگی هم بر تنشهای عصبی افراد تاثیر مستقیم دارد. شاید به دفعات در پیاده روهای شهر، افرادی را مشاهده کرده باشید که با یکدیگر درگیر شدهاند. این درگیری میتواند حاصل یک نگاه یا برخورد سطحی با یکدیگر باشد. در این شرایط زمانی که شخص درگیر فکر کردن به مشکلات اقتصاد یا خانوادگی خود است، یک نگاه و یا یک برخورد کوچک می تواند میزان عصبانیت او را تا حد بسیاری بالا ببرد.
شرایط اقتصادی و تاثیر آن بر خشونت
اگر از نظر اقتصاد، شخص دچار درگیری فکری نباشد، بسیاری از تنشهای روز جامعه اتفاق نخواهد افتاد. دولت موظف شرایطی را برای افراد موجود در جامعه فراهم کند تا از نظر مالی و رفاه، مردم در آرامش باشند. همین امر سبب میشود تا از بسیاری از درگیریها و در بعضی مواقع قتلها جلوگیری شود. یکی از مواردی که خشونت را در جامعه انسانی بالا میبرد، محدودیتها و کمبودها است. برای مثال وقتی قیمتها روز به روز افزایش پیدا میکند، بعضی از مسائل آسیب شناختی مانند خشونت و نزاع به دنبال آن به وجود میآید. در واقع بدون شک یکی از دلایل اصلی خشونت بین مردم همین افزایش بیرویه قیمتها و نابسامانی اوضاع اقتصادی است که باعث شده مردم ذهنشان درگیر شود.
مسائل سیاسی و اتفاقاتی کشور هم از این قضیه مبرا نیست. تصمیم گیریهای اشتباه برای برخورد با یک موضوع کوچک ممکن تبعات جبران ناپذیری را ایجاد کند و سبب خشم شهروندان و به خصوص افراد یک کشور شود. نمونه آن را در وضعیت کنونی جامعه شاهد هستیم. بسیاری از افراد جامعه بر این باور هستند که نحوه برخورد و ارشاد کاملا غیر اصولی و نادرست بوده است و همین امر سبب شده تا وضعیت حاکم بر جامعه یک جو متشنج و همراه با خشونت باشد. رفتار و تصمیمهای مسئولین که برای مسائل کشور برنامهریزی و تصمیمگیری میکنند گاهی با اشتباه همراه است و شرایط را بدتر میکند. افرادی که در اثر این تصمیمگیریها دچار ضرر شدهاند، قطعا خشمگین شده و تاثیرات این خشم را بر جامعه شاهد هستیم. همین امر سبب می شود تا نمای شهر یک نمای خشمگین جلوه کند و چهره شهر سرد و بی روح میشود.
کارشناسان معتقدند که خشم مانند حسهای دیگر یک احساس درونی در افراد است. کمک گرفتن از روشهای تمدد اعصاب، عوض کردن شیوه تفکر، حل کردن مشکلات، تغییر دادن شرایط و محیط و استفاده از راهنماییهای مشاوران از جمله راههای است تا بتوان خشم را کنترل کرده و از بروز اتفاقات بدتر جلوگیری کرد.
خشم در زندگی زناشویی تعریف دیگر دارد
خشونت قرار نیست همیشه به شکل جار و جنجال ظاهر شود، گاهی خشونتهای عاطفی و خاموش مخربتر و کشندهتر از خشونتهای بارز هستند.
در روابط بین زن و شوهر، خشم حتما نباید به صورت فیزیکی باشد. بلکه خشم عاطفی میتواند به مراتب بسیار سنگینتر و مخربتر از خشم فیزیکی باشد. اگر بخواهم برایتان مثالی بزنم، میتوان به این اشاره کرد که در صورت ایجاد اختلاف بین زن و شوهر، مدت ها با یکدیگر صحبت نمیکنند و در اصطلاح بی محلی میکنند. چنین رفتاری علاوه بر اینکه احساسات را مورد آزار و اذیت قرار میدهد، به مرور زمان می تواند تبدیل به یک جنگ بزرگ و درگیری فیزیکی درون خانواده شود.
اگر خانواده دارای فرزندی باشند و جلوی او اقدام به درگیری کنند حتی اگر کلامی باشد نه فیزیکی، ممکن است تاثیرات بدی را روی بگذارد و از این رفتار الگو برداری کند. پس این رفتار در خانواده میتواند برای آینده خطرناک باشد. چرا که این رفتار ممکن است توسط فرزندشان در محیط بیرون از خانه و در ادامه، در زندگی مشترکی که قرار است تشکیل دهند نمایان شود.
ارسال نظر