|

رزمی که در بزم «یلدا» نهفته است

قدمت جشن‌های کهن جوامع انسانی به قدمت عمر بشریت است. این جشن‌ها که خاستگاه آنها در ضمیر ناخودآگاه جمعی اجداد ما در دورنمای چندین هزاران ساله تاریخ نقش بسته و اجرا شده، بخشی از آن چیزی است که بشریت را در درازنای تاریخ بودنش،

به سوی «مدنیت» و کشف معنای «زیستن» و «مقاومت در برابر نیستی»، در زندگی اجتماعی رهنمون شده است. این جشن‌ها بیشتر از جغرافیای سرزمین‌هایی برخاسته که در تعریف و سپس بالفعل کردن نیروی نهفته «فرهنگ» و تبدیل آن به «تمدن» نقشی پررنگ داشته‌اند. ایرانیان باستان زمستان را نمادی از خشم و بدخواهی اهریمن می‌دانند که زندگی را برنمی‌تابد و با سرما درختان را ضعیف می‌کند، چراگاه‌ها را می‌خشکاند و تاریکی را طولانی می‌کند تا شب بر روز پیشی گیرد. در ایران باستان انسان که در راه پروردگار است همراه با پروردگار خویش بر اهریمن می‌تازد، چنانچه مسلمانان مومن نیز با رعایت فرمان‌های حضرت حق بر شیطان رجیم و خواسته‌هایش می‌تازند. جشن‌های آتش که برخی از آنها همچون «جشن سده» و «چهارشنبه سوری» همچنان پابرجاست، نشان از همراهی ایرانیان برای گرم کردن زمین در برابر حمله تاریکی و سرمای زاییده اهریمن و اعلام جهانی و کهکشانی همراهی با پروردگار در برابر اهریمن هستند. دو نشانه بارز «آتش» که در تفکر باستانی ایران به شدت قابل احترام است «گرما» و «نور» است که در برابر «سرما» و «تاریکی» قرار می‌گیرند. حال به این موضوع بیندیشیم که شاید اکنون این جشن‌ها برای ما فقط جلوه نمادین داشته و شادمانی داشته باشند؛ اما در هزاره‌های گمشده کهنسال تاریخ سرزمینمان که کشاورزی و دامپروری عامل حیات بوده‌اند و سرما و زمستان به راحتی می‌توانسته زندگی را به مرگ بدل کند، این جشن‌ها به نوعی ایجاد شور و هیجان و انگیزه برای غلبه بر اهریمن و عامل ایجاد انرژی مثبت و عملگرایی در راسخ بودن بر راه پروردگار بوده است. با این توضیح به سراغ «یلدا» می‌رویم. یلدا شب نخست زمستان و بلندترین شب سال است. واژه‌ای سریانی است به معنای میلاد... اینکه چرا بر «بلندترین شب سال» یا «بلندترین تاریکی سال» چنین نامی گذاشته‌اند، فرضیه‌های گوناگونی را مطرح می‌کند. فرضیه‌ای وجود دارد که تولد «ایزد مهر» که هم در میان آریاییان و هم بعد از آن در میان رومیان، البته با تفاوت‌هایی، محترم بوده است را در این روز می‌دانند. یعنی منظور از یلدا روز میلاد مهر است. مهرپرستی یا میترائیسم در دنیای باستان، تبدیل به آیینی جهانشمول شد که آیین «میترائیسم» رومی سال‌ها تا بعد از ظهور مسیحیت هم در اروپا برپا بود و بسیاری از آیین‌های مسیحیت بر اساس مدارک، برگرفته از میترائیسم رومی که آن هم خود، با تغییراتی، برگرفته از ستایش ایزد مهر در ایران باستان و پیش از آن در میان آریایی‌ها بوده است، دارد. جالب است بدانیم که در اوستا «ایزد مهر» پیش‌قراول خورشید (نور) و دارنده چراگاه‌های وسیع است. این نکته را هم متذکر شوم که ذکر نام ایزد در «اوستا» نه به عنوان خدا بلکه مترادف «فرشته» است و خدای متعال تنها اهورامزداست. به هر حال در اینکه یلدا جشنی از زمره جشن‌های آیینی ایران باستان است، شکی نیست که به هر روی در طول هزاره‌ها با ایجاد تغییراتی به ما رسیده است. خوب که می‌اندیشم و به تفکر ایرانی در کهن‌ترین روزگار تاکنون می‌نگرم، می‌بینم همانطور که در حماسه‌های ما به ویژه «شاهنامه» که داستان و روایت عهد باستان ایران است، «رزم» و «بزم» از پی یکدیگر آمده‌اند، حال نیز در این شب یلدای ایرانی «بزمی» برپاست که در حقیقت «رزمی» در آن نهفته است. بیداری تا صبحگاه و عبادت و نیایش خداوند در قالب ذکر نام وی به عنوان معشوق در غزلیات حافظ و پذیرایی با میوه‌هایی که سرخ هستند و پراز دانه که هم نشان از نور دارند و هم نشان از باروری و زندگی مانند انار و هندوانه. ندانسته و شاید دانسته این شب را در همراهی با روشنایی ابدی ماندگار طی می‌کنیم و نمادهای زندگی را در کنار خود و در اتحاد با خانواده خود در کنار داریم تا به اهریمن بفهمانیم که طولانی‌ترین تاریکی که بر ما آورده‌ای با اتحاد همه ما در راه پروردگار به طلوع صبح می‌انجامد و از فردا دوباره «تاریکی» که شکست خورده است، روز به روز کوتاه‌تر می‌شود و «روشنایی» و «نور» که در ذات پروردگار و مایه حیات و نشانه خرد و فرزانگی است فزونی می‌گیرد تا سرانجام «نوروز» این بزرگترین جشن باستانی ایرانیان با تبلور زندگی در تمام جغرافیا فرا رسد. البته آنچه در بالا آمد نگاهی است از زاویه‌ای از میان ده‌ها نگاه گوناگون به یلدا و جشن‌های ایرانی، یکی از بسیار فرضیه‌هایی که با مطالعه تاریخ و سنت‌های باستانی و اسلامی ملت ایران به ذهن پژوهشگر متبادر می‌شود.

اشکان تقی‌پور - کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی، مولف و مدرس دانشگاه

کدخبر: 282561

ارسال نظر

 

آخرین اخبار