بی احتیاطی کار دست نوجوان مازنی داد +‌عکس

 درحالی که پدر و مادر آرزوهای فراوانی برای تنها پسر خود داشتند،در ۱۳ سالگی به دلیل انفجار مواد محترقه در جیب دچارنقص عضو شد.

 روزهای پایانی سال برای نوجوان ۱۳ ساله و رفقایش از حال و هوای خاصی برخوردار بود،در آن زمان شرایط کرونایی هنوز حاکم نبود و مدرسه ها هر روز میزبان دانش آموزان بودند،احمد با همکلاسی هایش رابطه خوبی داشت،با خیلی ها دوست بود،با کسانی که رفاقت نداشت بالاخره سلام و علیکی وجود داشت،همه دوستش داشتند،به همین دلیل هرچی که می خواست به وی می دادند.

در روزهای پایانی سال با نزدیک شدن به سال نو که حال و هوای خاصی برای بچه ها وجود داشت،احمد از دوستان خود چند تا نارنجک دستی گرفت تا هنگام غروب در جمع دوستان با ترکاندن آنها به قول خودش با صدای آنها حال کند،طی یکی دوروز چند باری انفجار نارنجک دستی را داشت که همین قضیه سبب شد تا برای ساخت این نارنجک دستی ها کنجکاو شود،مقداری اکریل و سورنگ و....را تهیه کرد تا نارنجک دستی بسازد،احمد با اینکه می دانست پدرش از این رفتار وی نارحت ویا عصبی خواهد شد،تصمیم گرفته بود تا آن را مخفیانه و هنگامی که هنوز پدر از اداره به منزل نیامده انجام دهد.

پدر معولا ساعت ۴بعداز ظهر به منزل می آمد،احمد ساعت ۳ و ۱۵دقیقه در حال درست کردن نارنجک دستی داخل پارکینگ بود،دو عدد از این نارنجک ها را با مواد اولیه ای که داشت درست کرد و همچنان غرق در کار بود که صدای باز شدن درپارکینگ آپارتمان نظرش را به خود جلب کرد،به محض اینکه پدر را از دور دید از ترس از جایش برخواست و برای مخفی کردن نارنجک دستی های ساخته شده از نظر پدر،هردوی آنها را در جیب شلوارش قرار داد و با بقیه وسایلی که بر روی زمین بود به گوشه ای دوید تا مخفی شود.

پدر با گام های آرام و خسته وارد منزل شده بود که از پشت انباری های آپارتمان صدای مهیبی را شنید،همزمان صدای احمد را شنید که فریاد زد و گفت: آآآآآخ.

با احتیاط و سریع به سمت صدا دوید.احمد را فرش بر زمین دید،شلوارش سوخت و احمد مثل مرغی در حال جان دادن دست و پا می زد و می سوخت.

احمد را پدر سریع به بیمارستان برد،احمد به دلیل انفجار نارنجک دستی ای که با راهنمایی دوستان ساخته بود، از ناحیه کشاله ران و زیر شکم سوخت و آن اتفاقی که نباید برایش رخ داد.از نظر پزشکان معالج احمد،وی به دلیل شدت سوختگی دچار نوعی نقص عضو شده بود.