زورگیر خشن سرانجام به سزای اعمالش رسید

رسیدگی به این پرونده از تابستان سال ۹۸ به دنبال وقوع زورگیری خشن در خیابان اشرفی اصفهانی آغاز شد. مرد جوانی که در جریان زورگیری زخمی و به بیمارستان منتقل شده بود در توضیح ماجرا به مأموران گفت: در حال عبور از خیابان بودم که مرد جوانی راهم را بست و به رویم قمه کشید. از من خواست تا گوشی موبایلم را به او بدهم که مقاومت کردم اما با قمه به سینه ام زد و ریه ام به شدت آسیب دید، بعد هم در حالی که به شدت خونریزی می‌کردم گوشی تلفن همراهم را برداشت و فرار کرد.

در حالی که ردیابی برای شناسایی زورگیر خشن آغاز شده بود، مرد دیگری در غرب تهران مورد حمله زورگیر خشن قرار گرفت و شواهد نشان می‌داد که سارق زورگیر با زخمی کردن گردن و سر قربانی تلفن همراهش را به سرقت برده است. اظهارات شاکی دوم هم نشان می‌داد که هر دو مالباخته در دام یک زورگیر افتاده‌اند.

چند روز بعد نیز زن جوانی با مراجعه به اداره پلیس شکایت مشابهی را مطرح کرد و در ادامه نیز با شکایت‌های مشابه دیگر تعداد شاکی‌ها به ۵ نفر رسید. سرانجام چند روز بعد مأموران موفق شدند یک سارق سابقه دار را در منطقه کن ردیابی و او را بازداشت کنند. در حالی که متهم منکر سرقت‌ها بود اما شاکی‌ها به محض دیدن وی او را شناسایی کردند.

بدین ترتیب با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه شاکی‌های پرونده یک به یک به جایگاه رفتند و ماجرای زورگیری را شرح دادند و همگی برای متهم درخواست اشد مجازات کردند.

یکی از شاکی‌ها گفت: وقتی متهم به من حمله کرد تسلیم شدم و می‌خواستم موبایلم را به او بدهم. اما او به من امان نداد و با قمه به سرم ضربه زد که به شدت آسیب دیدم.

شاکی دیگری نیز عنوان کرد: حمله متهم به من باعث شد تاندون‌های کمرم به شدت آسیب ببیند به طوری که با گذشت یک سال هنوز نمی‌توانم به خوبی راه بروم.

شاکی دیگر که زن جوانی بود، گفت: در حال بازگشت از محل کارم بودم که متهم راهم را بست. من گوشی موبایلم را به او دادم و هیچ مقاومتی نکردم. اما هنوز چهره او و فریادهای خشنی که سرم کشید از ذهنم پاک نشده به طوری که ترس و وحشت آن روز موجب شده مشکلات روحی پیدا کنم و از ترسم جرأت نکنم تنها از خانه بیرون بروم. حتی مدتی هم در بیمارستان بستری شدم و هنوز هم تحت نظر روانشناس هستم.

پس از اظهارات شاکی‌های پرونده متهم به جایگاه رفت و با اظهار ندامت اتهاماتش را پذیرفت و گفت: من از سر تنگدستی دست به این کارها زدم. حاضرم خسارت شاکی‌ها را جبران کنم و درخواست بخشش از سوی آنها دارم.

در پایان جلسه، قضات وارد شورشدند و متهم را به زندان، شلاق، دیه، رد مال و جریمه محکوم کردند.