آشنایی بیشتر با بابک خرمدین + اعترافات قاتلین

آنگونه که سرپرست دادسرای جنایی تهران گفته است بقایای جسد بابک خرمدین در داخل یک چمدان بوده و پدر و مادر او به قتل فرزند خود اعتراف کرده‌اند.

پدر بابک خرمدین در اعترافات خود گفته «پسرم مجرد بود. به خاطر اختلافاتی که داشتیم صبح یک‌شنبه او را با خوراندن مواد بیهوشی، بیهوش کردم و سپس با ضربات چاقو به قتل رساندم و برای خارج کردن جسدش از خانه، آن را تکه تکه کردم و در نزدیک‌ترین سطل آشغال خیابان انداختم.»

طبق گفته محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران، در حال حاضر علاوه بر پدر، مادر بابک خرمدین نیز در بازداشت هستند و تحقیقات درباره جزییات و انگیزه قتل ادامه دارد.

بابک خرمدین و سوگنامه یاشار

بابک خرم‌دین سال ۵۳ در تهران متولد شده و مدرک کارشناسی ارشد سینما از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد. او سال ۸۸ فارغ‌التحصیل شده بود. یک سال بعد و در سال ۸۹ او به لندن رفت. اما به زودی به ایران برگشت. او گفته بود دلتنگی برای خانواده باعث شده که به ایران برگردد.

بعد از بازگشت او فیلم «سوگنامه‌ای برای یاشار» را ساخت. فیلمی که تحت تاثیر زندگی مهاجران ایرانی بود و زندگی جوان ایرانی به نام یاشار را روایت می‌کرد که با ویزای دانشجویی وارد لندن شده است. بسیاری همان زمان گفتند که این زندگی خود کارگردان است که روایت می‌شود.

دی ماه سال ۹۴ سوگنامه‌ای برای یاشار در سینمای هنر و تجربه اکران شد. خود بابک خرم‌دین گفته بود که این فیلم را بدون هیچ امکاناتی و به صورت چریکی ساخته است. در همان مراسم اکران بود که او از پدر و مادر خود خواست تا روی صحنه بیایند.

اما ماجرای قتل بابک خرم‌دین نکته دیگری هم دارد و آن هم نزدیکی زندگی بابک خرم‌دین کارگردان با چهره تاریخی به همین نام است. نکته‌ای که امروز در فضای مجازی بارها به آن اشاره شد.

بابک خرم‌دین کیست؟

بابک خرمدین، نام سرداری ایرانی بود که بر ضد خلافت عباسی شورید. او لشکری بزرگ فراهم کرد و به جنگ با خلیفه عباسی رفت. اما در نهایت او بازداشت شد و او را به سامرا فرستادند. گفته می‌شود که روایت مرگ بابک خرم‌دین بسیار دلخراش بوده است. کل خیابان پر از جمعیت بود. سواره نظام و پیاده نظام کل خیابان را گرفته بود که خلیفه عباسی دستور داد جلاد کارش را آغاز کند.

ابتدا دست‌ها و پاهای بابک قطع شدند و سپس با دستور خلیفه جنازه تکه‌تکه شده بابک در حومه شهر سامرا به دار آویخته شد. سرش برای نمایش به دیگر شهرها و به خراسان فرستاده شد.