نواقص پرونده اولین قاتل زن سریالی ایران پس از ۱۴ سال رو شد!
بازخوانی پرونده مهین قدیری به بهانه ساخت مستندی از این فیلم، پرده از نواقص و ناگفتههای این پرونده برمی دارد.
پاییز سال ۸۷ دستگیری مهین قدیری پرده از راز جنایت هولناک شش قتل برداشت و رسیدگی به پرونده قتل سریالی قزوین در دستور کار قضایی قرار گرفت.
مهین غدیری
مهین که در زمان وقوع قتلها ۳۲ سال داشت، طعمههای خود را از میان پیرزنانی که در اماکن زیارتی حضور داشتند، انتخاب میکرد و به بهانه رساندن آنها به مقصد؛ قربانیان را سوار خودروی رنو ۵ کرم رنگ خود میکرد.سپس با خوراندن آبمیوه مسموم آنها را بیهوش میکرد و پس از خفه کردن قربانیان، اموال و طلاهایشان را سرقت کرده و اجساد را در حاشیه شهر رها میکرد.او بعد از دستگیری انگیزه خود را از این قتلها فقر و بیماری فرزندش عنوان کرده بود.
قربانیان مهین قدیری
پنج زن میانسال و یک مرد بودند و نخستین کسی که مهین قدیری او را به قتل رساند مرد صاحب خانه بود.
مهین قدیری پاییز ۸۹ به دار مجازات آویخته شد و به این ترتیب مهر پایان به این پرونده خورد.
حالا با گذشت چهارده سال از وقوع این قتلهای سریالی هولناک، مهدی ابراهیمی که در آن زمان خبرنگار این پرونده بود، به بهانه انتشار مستند مهین، ناگفتههای این پرونده را بازخوانی میکند.
مهین به اتهام قتل بازداشت شده بود اما آزاد شد
مهین قدیری قبل از ارتکاب به پنج فقره قتل زنان مسن قزوینی، در ابتدا پیرمرد صاحبخانه خود را به قتل رسانده بود.بعد از قتل صاحبخانه مهین به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد اما با فرار از اعتراف توانست از دست قانون رهایی پیدا کند و این بار با بازگشت به بدنه جامعه مرتکب پنج فقره قتل دیگر شد.
مهدی ابراهیمی با اشاره به تماشای مستند مهین در توضیح این پرونده گفت: "در زمان وقوع این قتل، خبرنگار این خبر بودم و با اعزام به قزوین تحقیقاتی آغاز کردم.اما نسبت به این خبر بایکوت خبری وجود داشت که این حالت تا روز اعدام هم ادامه داشت.»
در ادامه گفت: «اگر تحقیقات در این پرونده درست انجام میشد شاید تعداد این جنایتها به شش قتل نمیرسید.و خانواده هایی که الان داغدار از دست دادن عزیزشان هستند، می توانستند هنوز هم در کنار عزیز خود زندگی کنند.ناگفتههای این پرونده نشان میدهد که از منظر پلیسی و قضایی اگر اقداماتی خاص انجام میشد، حالا شمار این قتلها به شش قتل نمیرسید.»
مهدی ابراهیمی با اشاره به نخستین قتلی که مهین قدیری مرتکب شد، اینطور توضیح داد: «مهین قدیری قبل از ارتکاب به قتلهای زنجیره ای، پیرمرد صاحب خانه خود را کشته بود.او روز حادثه قتل پیرمرد با وی به بانک رفته بود و فرم بانک را با دستخط خود پر کرده بود.بعد به خانه برگشته بود و در درگیری با پیرمرد او را به قتل رسانده بود. مهین انگیزه خود را از قتل پیرمرد انگیزه ناموسی مطرح کرده و گفته بود صاحبخانه به او نظر داشت و میگفت از شوهرت طلاق بگیر تا با هم در کرج زندگی کنیم.که البته صحت ادعای مهین محرز نیست.مهین بعد از قتل موضوع را به همسرش گفت و تنها قتلی که شوهر مهین از آن با خبر بود همین قتل بود.مهین به همسرش گفته بود صاحبخانه به من نظر داشت و شوهرش در جابهجایی جسد در کانال آب کمک کرده بود. مهین با ماشینی که در صندوق عقب آن جسد پیرمرد وجود داشت، دنبال دخترش از مدرسه رفته بود.به خانه دوستش هم سری زده بود و برایشان شیرینی خریده بود.سپس جسد را به کانال آب انداخته بود که چند روز بعد زیر پل جسد کشف شد.مهین از گاو صندوق خانه پیرمرد مبلغی پول هم سرقت کرده بود.
مهین بعدها در اعترافات خود گفته بود فراموش کردم عینک صاحبخانه را از خانه بردارم چون او بدون عینک بیرون نمیرفت.حال سوال این است که چرا ماموران پلیس به وجود عینک در خانه دقت نکردند که نشان میداد صاحب خانه در خانهاش به قتل رسیده بود.و همچنین چرا دقت نکردند همان روز صبح مهین با پیرمرد به بانک رفته بود؟ مهین رد آن زمان با خودروی پراید خود در آموزشگاه رانندگی کار میکرد و درست چند روز بعد از حادثه خودروی او چپ کرده بود و مبلغ ۲ میلیون تومان برای ماشینش هزینه کرده بود که همه این نکات قابل تامل بودند.»
یکی از مقتولان خاله شوهر مهین بود
مهین بعد از به قتل رساندن پیرمرد صاحبخانه خاله شوهر خود را در خانه وی به قتل رساند.و این دومین قتل زنی بود که مهین مرتکب شد در توضیح این قتل گفت: «بعد از پیدا شدن جسد خاله شوهر مهین در خانه اش، با توجه به اینکه آثار شکستگی قفل روی درب منزل مقتول دیده نمیشد، مشخص بود که قاتل با مقتول آشنا بوده است و ماموران میتوانستند به راحتی با تحقیق در مورد اقوام نزدیک مقتول سرنخی از مهین پیدا کنند که شوهرش خواهرزاده مقتول بود و اعتیاد شدید داشت.همین میتوانست حساسیت را برای تحقیق در مورد خانواده آن مرد زیاد کند و با توجه به اینکه مهین قبلا مظنون به قتل صاحبخانه بود، بار دیگر تحت بازجویی قرار بگیرد که این کار هم نشد.حتی در قتل نخستین زن مهین، دو جوان به پلیس گفته بودند دو زن را در جاده خاکی در یک رنو ۵ دیده بودند.ماموران میتوانستند با زیر نظر گرفتن خودروهای رنو ۵ که راننده آن زن بود به راحتی به سرنخی از مهین برسند.مگر چند خودروی رنو ۵ با راننده زن در شهر قزوین وجود داشت؟ضمن اینکه ماشین مهین به نام خودش هم بود.»
برگه جریمه مهین قدیری او را به دام انداخت
مهدی ابراهیمی با اشاره به اینکه از قتل سوم به بعد نقص دید رسانهای مسئولان باعث تکرار جرایم مهین شد اینطور توضیح داد: «از قتل سوم تا ششم شیوه کار مهین به این صورت بود که در مقبره امامزاده معروف شهر پرسه میزد و سعی میکرد پیرزنانی را که طلاجات همراه داشتند، به بهانه کمک به آنها و رساندن به مقصد، سوار خودروی خود کند.در این مرحله ضعف دیدگاه رسانهای مسئولان سبب تکرار جرم شد.چرا که باید با اطلاع رسانی مردم را آگاه میکردند.تا پیرزنان به هوش باشند که طلاهای خود را نمایش ندهند یا سوار خودروی غریبه نشوند.بالاخره یکی از پیرزنان که بعد از رسانهای شدن قتل سریالی پیرزنان از ترس مسمومیت، از خوردن آبمیوه مرگبار امتناع کرده بود، توانست از چنگ مهین فرار کند.او مشخصات مهین قدیری و خودروی او را ماموران اطلاع داد.در این مرحله پلیس با ساخت این فرضیه که قاتل، قربانیان را در مقبره امامزاده شکار میکند اقدام به نصب دوربین در محل مقبره امامزاده کرد.یک روز یکی از مسئولان برای رسیدگی به عملکرد دوربین به مقبره رفت و وقتی برگشت متوجه شد خودروی او جریمه شده است.بنابراین احتمال داد که مهین هم در رفت و آمد به این مکان شاید یک بار جریمه شده باشد.بررسی این موضوع سبب شناسایی خودرو مهین و به دام افتادن او شد.»
ارسال نظر