پاسوربازی رفقا به قتل کشید؛ اشک فرزند در آغوش پدر اعدامی
نزاع چند جوان بر سر پاسوربازی منجر به قتل یکی از آنها شد.
در این پرونده جوانی متهم است در پی نزاعی که بر سر پاسوربازی دوستانش آغاز شده بود یکی از آنها را به ضرب چاقو به قتل رسانده است. بعد از اینکه درگیری چند جوان بر سر پاسور بازی به داخل خیابان کشیده شد، یکی از آنها بهدست فردی دیگر کشته شد.
متهمی با لباس زندان، دستبند بهدست و پا بند زنجیری به پایش؛ در راهروی دادگاه کیفری مشسته و منتظر است زمان انتقال به زندان رجایی شهر کرج فرا برسد.
پسربچهها روی پلههای دادگاه به مامور زندان اصرار میکند که اجازه بدهد به متهم نزدیک شود.اما مادرش چند پله پایین تر ایستاده و سعی میکند پسرک را متقاعد کند که باید برود.پسرک اما دست بردار نیست.اینقدر اصرار میکند که بالاخره مامور زندان از سر راهش کنار میرود و اجازه میدهد لحظهای متهم را ببیند.
پسر بچه که حدودا ۶ ساله است به آغوش متهم میپرد و او را در آغوش میکشد.بغضش میترکد و صدای گریه هایش در راهروی عریض و طویل دادگاه میپیچد. یک لحظه اطرافم را نگاه میکنم و میبینم همه حاضران از این صحنه چنان متاثر شدهاند که دارند اشک میریزند. سرباز زندان رویش را برمی گرداند که متهم متوجه نشود چشمهای او هم تر شده است. اما ناچار است متهم را به خودرو منتقل کند که به زندان رجایی شهر میرود. متهم کف دستان به هم زنجیر شده خود را به صورت پسرش میکشد و میگوید: «زود برمی گردم.»
هیچ امیدی در این کلام نیست. همین چند دقیقه قبل اولیای دم پرونده تقاضای قصاص او را کردند. شاید او دیگر هرگز نتواند نزد خانوادهاش بازگردد. شایددیدار با پسرک آخرین دیدار آنها یا لااقل آخرین باری باشد که آنها همدیگر را آغوش گرفتند.
قتل بر سر پاسور بازی
تیرماه سال ۹۹ رسیدگی به پرونده قتل جوانی به نام علی در جاده فرون آباد که به ضرب چاقو از پا در آمده بود در دستور کار پلیس قرار گرفت.دوستان علی که شاهد درگیری منجر به قتل بودند در نخستین اظهارات خود ضارب را به ماموران پلیس معرفی کردند و به این ترتیب متهم شناسایی و دستگیر شد.
با اعتراف متهم به قتل پرونده در روال قانونی قرار گرفت و متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفت.
او در دفاع از خود گفت: «شب حادثه یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت با عدهای از دوستانشان در خانه مشغول پاسوربازی بودند که بر سر بازی دعوایشان شده بود.دوستم گفت که طرف دعوا آنها را کتک زده و از خانه رفته برای همین میخواستند سراغ آنها بروند تا ضرب و جرح را تلافی کنند.از من خواست برای دعوا با آنها همراه شوم.من راهی محلی شدم که دوستم گفته بود و در مسیر به آنها برخورد کردم و دیدم در جاده فرون آباد در حال نزاع هستند.من هم چاقو از جیبم درآوردم و نمیدانم چه شد که در جریان دعوا چاقو به یک نفر اصابت کرد و همان باعث فوت او شد. اما من قصد به قتل رساندن نداشتم.»
بعد از دفاعیات متهم در حالی که اولیای دم پرونده تقاضای قصاص کرده بودند، قضات دادگاه برای صدور رای وارد شور شدند.
ارسال نظر