قصد شوم مرد معتاد برای فروش کلیه همسرش!
چند سالی است که همسر معتادم مرا مجبور میکند به مراکز خصوصی ناباروری بروم و با کمک به باردارشدن دیگران درآمدزایی کنم، اما اکنون در حالی سخن از فروش اعضای بدن بر زبان میراند که میترسم من و فرزندم را نیز اجبار کند.
اینها بخشی از اظهارات زن ۲۹ سالهای است که از ترس فروش کلیه به کلانتری پناه آورده بود. این زن جوان با بیان این که پول رهن منزل مسکونی ۵۰ متری در حاشیه رودخانه را اطرافیانمان پرداخته اند، درباره قصه تلخ زندگی خود به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: ۱۷ سال بیشتر نداشتم که با حیدر ازدواج کردم.
او از بستگان مادرم بود، اما شغل مناسبی نداشت من هم آخرین فرزند یک خانواده هفت نفره بودم و خانواده ام دوست داشتند هرچه زودتر ازدواج کنم. با آن که حیدر کارگری میکرد و درآمد اندکی داشت، اما پدرم معتقد بود همین اندازه که شناختی درباره خانواده او داریم، برای ازدواج و خوشبختی من کافی است، ولی هنوز چند ماه از زندگی مشترکمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم به مواد مخدر اعتیاد دارد و به همین دلیل یک ماه بیشتر در هر شغلی دوام نمیآورد.
با آن که باردار بودم، ولی با حالت قهر به منزل پدرم رفتم تا شاید همسرم استعمال مواد مخدر را ترک کند چرا که او نمیتوانست مخارج زندگی را تامین کند و من هم آن قدر از اطرافیانم پول قرض کرده بودم که دیگر خجالت میکشیدم از خانه بیرون بیایم. با آن که حیدر چندین بار به من قول داد اعتیادش را کنار میگذارد، ولی هیچ فایدهای نداشت و او نه تنها به وعده هایش عمل نمیکرد بلکه من و فرزندم را زیر مشت و لگد میگرفت به طوری که همواره بخشی از پیکرم کبود بود.
خلاصه روزگار ما به همین سختی میگذشت تا این که سه سال قبل، او از طریق فضای مجازی از درآمدزایی از طریق مراکز ناباروری مطلع شد و چندین بار مرا مجبور کرد به یکی از این مراکز خصوصی مراجعه کنم. هر بار مبالغی میگرفتم و آن را برای اجاره خانه هزینه میکردم تا صاحبخانه ما را از همین منزل نقلی کنار رودخانه در طبرسی شمالی بیرون نکند چرا که مبلغ ۱۰ میلیون تومان رهن آن را اطرافیانمان پرداخته اند.
با این همه باز هم من برای آینده پسر ۹ ساله ام سکوت میکردم، اما اکنون مدتی است همسرم ادعا میکند قصد فروش کلیه اش را دارد، اما خوب میدانم که او جرئت چنین کاری را ندارد و با طرح این مسائل برای فروش کلیه من و فرزندم زمینه سازی میکند.
حالا هم از ترس این ماجرا به کلانتری آمده ام تا مرا یاری کنید. شایان ذکر است تحقیقات مددکاران اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی با صدور دستوری از سوی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری) درباره ادعاهای این زن جوان آغاز شد.
ارسال نظر