|

علت نابسامانی حمل و نقل در کشور چیست؟

امیرحسن کاکایی - عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

حمل‌ونقل موضوعی است که اکثر ما هر روز با آن سر و کار داریم. حتی در این دوران کرونایی، وقتی در خانه به‌سر می‌بریم، اکثر آنچه که در دور و بر ما است، به این صنعت بزرگ و همگانی وابسته است. اما متاسفانه در ایران نگاهی جامع به موضوع وجود ندارد و به همین خاطر روز به‌روز اوضاع حمل‌ونقل کشور و به‌خصوص شهرهای بزرگ بدتر و بدتر می‌شود. چرا؟ برای درک این موضوع من چند مثال ساده می‌آورم.

کاکایی

من بعضی از روزها از خیابان اسفندیار، روبه‌رو بزرگراه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی میگذرم. واقعا آدم تعجب می‌کند از مجوزهایی که در این خیابان کوچک و مهم گلوگاهی داده شده است. دو بیمارستان مهم در آن خیابان هست که خودش به‌تنهایی می‌تواند ترافیک یک منطقه را به‌هم بریزد. چندین اداره بزرگ در کنار شرکتهای متعدد در این خیابان کوچک ساخته شده است. شهرداری به‌خاطر تامین اعتبار، چنین مجوزهایی را صادر می‌کند. اما یک سوال: آیا شهرداری نمی‌توانست این شرکتها و بیمارستانها را از ابتدا مجبور کند که پارکینگهای مناسب بر این حجم از مراجعه‌کننده را بسازند. چند تا از این ساختمانها و مجوزهای مربوطه را می‌شناسید که فاتحه شهر ما را خوانده‌اند؟ البته برخی از این مراکز مربوط به بخش خصوصی هستند. اما حتی در ساختمانهای جدید دولتی، چرا طراحان و مسئولان به این موضوع توجه نکرده‌اند؟ براحتی می‌توانم بگویم که وقتی شهرداری می‌خواهد به ساختمانی مجوز بدهد، عملا، هیچ چیزی جز پول برایش مهم نیست. البته قوانین را هم به اجبار و نه از روی آگاهی اجرا می‌کنند. اما مفهومی مانند حمل‌ونقل و موضوع رفت‌وآمد، قطعا در هیچ آیین نامه‌ای دیده نشده است. البته مدیران و متخصصان به من خرده نگیرند که اگر یک بندی، ماده‌ای، چیزی در قانونی پیدا کردند و آن را به‌رخ بکشند. واقعیت این است که در همین شهر تهران آن‌قدر می‌توانم مثال در همین دو دهه اخیر بزنم که در ساخت و سازها، به‌هیچ‌وجه به مسائل حمل‌ونقل توجه نشده است. همین ایران مال یا دریاچه چیتگر را نه الان در دوران کرونایی، که در یک روز عادی آفتابی تعطیل، بررسی کنید. آدم در نبوغ طراحان مسیرها می‌ماند که چگونه می‌توانند اینگونه ترافیک یک محل را قفل کنند.

از موضوع شهرسازی بیاییم بیرون. برسیم به موضوع مکانیزمهای حمل‌ونقل عمومی در شهرها. تا حالا دقت کرده‌اید که خیلی از خودروهای دولتی، دودزا و فرسوده هستند. آیا می‌‌دانید که ده‌ها هزار اتوبوس فرسوده در شهرها در حال تردد هستند؟ به‌نظر شما در قرن بیست و یکم، با این همه ادعای پیشرفت، خجالت‌آور نیست که اتوبوسها سر وقت نمی‌آیند و نمی‌روند؟ خجالت‌آور نیست که هنوز باید چشم انتظار اتوبوس باشیم و نمی‌توانیم به‌عنوان یک شهروند روی رفت‌وآمد خود مبتنی بر حمل‌ونقل عمومی و رسیدن به سر کار یا جلسه، حساب باز کنیم.  باز خدا را شکر که فناوریهای جدید به کمک آمد و ما امروز چیزی به نام اسنپ داریم. بماند که همان هم کپی ناقصی از نرم‌افزاری غربی بدون انتقال بسترهای حقوقی، قانونی و فرهنگی است.

در مورد حمل‌ونقل باری در شهرها هم که اوضاع خیلی بدتر از این حرفها است. حتما می‌دانید که نمی‌توان روی رسیدن به موقع یک بار کوچک حساب باز کرد. تا حالا چقدر شاهد حمل‌ونقل بارهای غیرمجاز و نا ایمن توسط موتورسیکلت و وانت و حتی خودروی سواری بوده‌اید؟ چرا اینقدر کامیون و خودروی راهسازی و ساختمان‌سازی دودزا، کهنه و خطرناک در شهر تردد می‌کنند؟ آیا دقت کرده‌اید که خیابانها و بزرگراه‌ها دائما تجدید آسفالت می‌شوند، اما عملا کیفیت ندارند؟ عجیب است، من تقریبا هر روز از بزرگراه همت می‌گذرم، نرسیده به صیاد، چند سال است که در خط سرعت آن چند چاله ایجادشده توسط انسان وجود دارد و کسی به فکر آن نیست. تا حالا دیده‌اید که گاردریلی حذف می‌شود و مسیر تغییر می‌کند، اما هنوز نوک تیز آهنهای بریده‌شده در بزرگراه دیده می‌شود و تایر خودروها را نوازش می‌کند. تا حالا دقت کرده‌اید که جداول کنار خیابان ما استاندراد نیستند و هر کدام سازی می‌زنند؟ تا حالا شده است در محلی غیر از محل خودتان در جایی مانند تهران، بخواهید از روی تابلوهای راهنمای شهری، مسیر خود را در بزرگراهها پیدا کنید. باز هم خدا خیر دهد گوگل و نشان و ... را. این اوضاع شهر است. وای به‌حال اوضاع راههای بین شهری. همه از اوضاع بد هواپیما، اتوبوسها، و قطارها و بی‌برنامگی‌ها، کیفیت پایین و ... خبر دارند.  

می‌توانم دهها مثال دیگر از نابسمانی حمل‌ونقل در کشور، ارائه دهم که شما را خسته می‌کند. اما ترجیح می‌دهم کمی در مورد دلیل آن صحبت کنم. مهمترین دلیل این همه نابسامانی این است که مسئولان موضوع حمل‌ونقل را موضوعی دست دوم و یا دسته چندم می‌دانند. در حالی که حمل‌ونقل باید موضوع رده یک هر دولت و حکومتی باشد؛ همانطور که بهداشت، آموزش و امنیت موضوع درجه یک است. مسئولان متاسفانه همانطور که در موضوع سلامتی مردم، عمدتا به فکر درمان هستند، تا بهداشت، در مورد حمل‌ونقل هم نگاهی موضعی و موردی و درمانی دارند. یعنی مثلا ترافیک در یک منطقه زیاد می‌شود، بعد می‌روند دنبال ایجاد یک بزرگراه جدید با صرف هزاران میلیارد تومان پول. این سوال را نمی‌کنند که اصولا چرا این ترافیک ایجاد شده است؟ همچنین وقتی حمل‌ونقل عمومی شهری مشکل دارد و قابل اطمینان نیست، به‌فکر تولید بیشتر خودروی سواری هستند. واقعیت این است که در زمینه حمل‌ونقل ما نیازمند یک نگاه جدید مبتنی بر دانش هستیم. دانشی که پیچیدگی موضوعات حمل‌ونقلی را از حد شهرسازی تا حد یک تابلوی راهنمایی رانندگی را در بر بگیرد. موضوع حمل‌ونقل بسیار گسترده است و حتی موضوع حامل انرژی را در بر می‌گیرد. به همین دلیل، نیازمند یک نگاه جامع و دانش‌مدار به این موضوع در تمام ارکان نظام هستیم. تا نگاه خود را از این کوته‌نظری بر نداریم و کل منظره را نبینیم و یا باور نکنیم که موضوع پیچیده‌تر از این حرفهاست که بتوانیم با تجربیات شخصی آن را هضم کنیم و برایش راه حل بدهیم، نمی‌توان به موضوع بهبود اوضاع حمل‌ونقل امیدوار بود. مسئولان باید باور کنند که نیازمند پژوهش و فناوری در این زمینه، آن‌هم به‌طور گسترده هستند.

 

نویسنده: امیرحسن کاکایی
کدخبر: 142742

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین