|

فرصت‌های از دست‌رفته برای صادرات

خودرو فرصت‌های از دست‌رفته برای صادرات

چند روز پیش در جلسه‌ای بودم که مدیرعامل محترم شرکت سایپا ادعا کرد چند قرارداد بسته‌اند که بالای ۴۰۰ هزار خودرو صادر شود. ایشان می‌فرمودند که این‌ها قرارداد هستند، نه تفاهمنامه و سایپا در حال برنامه‌ریزی برای سرمایه‌گذاری و افزایش تیراژ است. اما ناگهان یک هفته پیش در روز ملی استاندارد، رئیس سازمان ملی استاندارد در نطقی غرا فرمودند که خودروهای ایرانی نمره کیفی بسیاری پایینی دارند و به تعبیری بسیار بی‌کیفیت هستند. همین سخنرانی به‌ظاهر ساده، باعث شده فردای آن روز، طرف خریدار قرارداد، تماس گرفته و قرارداد را لغو کند. چرا؟ "چون‌که ما نمی‌خواهیم آشغال‌های شما را ببریم". شاید این جملات عین جملات ردوبدل شده نباشد. به بزرگی خودتان ببخشید. اما اصل ماجرا دقیقا این طوری بوده است. جالب است بدانید که معمولا وقتی یک قرارداد بین‌المللی در زمینه خودرو بسته می‌شود، تاکید می‌شود که استانداردهای خاص مقصد رعایت شوند و منوط به یک سری آزمون‌های استاندارد و ارزیابی‌های کیفی می‌شود. مثلا وقتی یک کشوری خودرویی مانند نیسان آبی را می‌برد، چشم‌بسته عمل نمی‌کند. می‌داند که سطح ایمنی آن چیست و براساس قیمت آن و نیاز مشتریان در کشور مقصد، این خرید را انجام می‌دهد. ما ایرانی‌ها هستیم که همچنان فکر می‌کنیم ثروتمندیم و همیشه در آرزوی بهترین‌های دنیا می‌سوزیم و می‌سازیم. اما اکثر کشورهای دنیا، با واقعیت کنار می‌آیند و بر مبنای اقتصادشان متناسب‌ترین خودروهای را انتخاب می‌کنند.متأسفانه مسئولان ما درک درستی از مفهوم صادرات کالاهای صنعتی و حتی می‌توانم ادعا کنم، غیرصنعتی ندارند. در سال‌های گذشته در این زمینه صحبت کرده‌ام که صادرات خودش فناوری است و یک ثبات رویه می‌خواهد. اولا وقتی که می‌خواهیم خودرو صادر کنیم، باید خودرویی متناسب با نیاز مشتری در آن کشور داشته باشیم که همزمان استانداردهای آن کشور را رعایت کند، با سوخت آن کشور همخوانی داشته و متناسب با سلیقه مشتریان آن کشور باشد. همزمان قیمتش هم قابل‌رقابت باشد. یا اگر رقیبی ندارد، خودرو در تناسب مالی با جیب مشتریان باشد. این اول راه است. وقتی یک خودرو در سطح انبوه می‌خواهد به کشوری صادر شود، معمولا باید وارانتی خدمات ده ساله فراهم شود. یعنی نیاز به سرمایه‌گذاری روی زیرساخت‌هایی همچون شبکه خدمات پس از فروش و تامین قطعات یدکی به‌اندازه کافی در سراسر آن کشور است. بدین‌ترتیب باید افرادی برای تعمیر و نگهداری در آن کشور تربیت شوند. برای این منظور باید یک قرارداد خوب بست و در آن تعهدات خوبی به خریدار داد. درباره خودرو، که یکی از استراتژیکی‌ترین بازارهای هر کشور است، باید روابط سیاسی هم برای عقد قرارداد فراهم باشد. بحث‌های مالی و بانکی و حتی لیزینگ هم جزء بدیهیات کار است.

 وقتی قرارداد منعقد شد کار تازه شروع می‌شود و معمولا در ابتدای کار به‌هیچ‌وجه خودروساز سود نمی‌کند، بلکه در طی زمان است که فروش در آن کشور به حد مناسب می‌رسد و سرمایه‌گذاری‌ها پاسخ می‌دهد و نهایتا سودآوری آغاز می‌شود. البته برای این منظور باید تبلیغات گسترده کرد و همیشه مراقب برند بود؛ یعنی اگر طی زمان اتفاقی بیفتد که برند آن خودرو خراب شود، معمولا باید بی‌خیال ادامه راه شد و کل سرمایه‌گذاری روی هوا می‌رود. صادرات خودرو، مانند خود صنعت خودرو، کار خیلی سختی است و البته اگر نتیجه دهد، سود خوبی می‌دهد. اما این کار، کار کوتوله‌ها نیست، چراکه در میان غول‌ها از بین می‌روند. البته برخی کوتوله‌ها، با حمایت دولت‌هایشان، زیرپوستی و آرام با فشار حداکثری درونی رشد می‌کنند و ناگهان دیده می‌شوند و می‌توانند با غول‌ها رقابت کنند. البته غول‌ها هم بیکار نمی‌نشینند.حالا تصور کنید بخواهیم وارد چنین رقابتی شویم، در حالی‌که تحریم هستیم و همزمان نظام بانکی، ما را حمایت نمی‌کند و حتی برای انتقال پول مشکل داریم. یک شرکت رفته با هزار لطایف‌الحیل، توانسته چند قرارداد صادراتی ببندد. بعد یک‌دفعه یک مسئول مملکتی در رسانه‌ها و برای خودشیرینی جلوی مردم یک جمله بگوید که چنین آبروی یک صنعت را ببرد. شما درباره این مسئول چه فکر می‌کنید؟ واقعا این مسئول، به کشورش متعهد است؟ واقعا باید به چنین مسئولی چه گفت؟  امروز ما به‌شدت نیازمند تمرکز روی صادرات هستیم. اما به نظر می‌رسد به جای اینکه مسئولان به کمک تولید ملی بیایند که با صادرات موثر، درآمدی ارزی کشور را بالا ببرند و پول ملی را تقویت کنند و امکان سرمایه‌گذاری برای توسعه اقتصادی فراهم آورند، بر طبل واردات می‌کوبند و تا آنجا که می‌توانند صنعت و محصولات آن را سرکوب می‌کنند. نزدیک انتخابات مجلس، آنها که خود مسئول این وضعیت برای اقتصاد و صنعت هستند، برای معروفیت بیشتر با هم در تخریب صنعت مسابقه گذاشته‌اند و طوری رفتار می‌کنند که روزبه‌روز ناراحتی مردم از صنعت خودرو بیشتر و صنعت و صنعتگران ناامیدتر می‌شوند. به شما قول می‌دهم اگر همین وضعیت ادامه یابد، ایران‌خودرو و سایپا هم به‌تدریج داخلی‌سازی را بی‌خیال شده و تبدیل به واردکنندگانی تمام‌عیار می‌شوند. کما اینکه در همین روزها مشاهده کرده‌ایم که شاگرد اول واردات خودرو، سایپا بود. جالب اینجاست در عوض تخریب مسیر صادرات خودرو، به خودروسازان می‌گویند که برای تامین ارز خود صادرات میوه، خشکبار و مس و آلومینیوم انجام دهند. به عبارتی به جای آنکه دو خودروساز ما مشغول کار تخصصی خود باشند، مشغول کارهای غیرتخصصی هستند و در عمل چوب حراج به آن محصولات می‌زنند؛ یعنی نه‌تنها صنعت خودرو روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود، بلکه بازارهای دیگر محصولات صادراتی را به‌هم می‌زنند. واقعا آدم از این‌همه ابتکار در تخریب زیرساخت‌های اقتصادی انگشت‌به‌دهان می‌ماند./صمت

 

کدخبر: 310443

ارسال نظر

 

آخرین اخبار