آخوندی: مجلس آسایش روانی و ذهنی مردم را سلب کرده است
عباس آخوندی گفت: نتیجه این سردی انتخابات در تسریع در فروپاشی اجتماعی است. بنابراین، نقطهای که میتواند این روند را تغییر دهد فقط و فقط انتخابات است.
عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی که در لیست کاندیداهای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ است، انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را انتخاباتی مهم و سرنوشت ساز می داند و می گوید همانطور که سال ۹۲ ایران از یک مهلکه نجات پیدا کرد، در ۱۴۰۰ هم شرایط سخت تر است و باید ایران را از یک مهلکه دیگر نجات داد.
قطعی و صریح کاندیداتوری اش را تایید نمی کند اما این را هم می گوید که اگر تصمیمش بر آمدن باشد در جامعه روشنفکری و روحانیت و عالم اجرا آدم شناخته شده ای است. گلایه شدید از سالوس گری و ریاکاری دارد و می گوید یک زندگی متوسط دارد، دنبال لاکچری بودن نیست و ریگی به کفشش نیست که نگران باشد.
*آقای آخوندی! رئیس جمهور و دولت نظامی از نظر شما خطر است؟
دو بحث است؛ اولا دولت نظامی به مفهوم این نیست که باید حتما رئیس جمهورش نظامی باشد؛ از نظر من دولت نهم ۱۰۰ درصد نظامی بود و رئیس جمهورش هم نظامی نبود، دولت دهم ۱۰۰ درصد نظامی بود و رئیس جمهورش نظامی نبود.
دولت نظامی به مفهوم رئیس جمهور نظامی نیست
دولت نظامی یعنی دولتی که قاعده حکمروایی در آن قاعده نظامیگری است و قاعده مدنی نیست. مهم نیست که در راس آن نظامی باشند یا خیر و بالعکس هم است. یعنی دولتی که در راس آن نظامی باشد ولی دولت کاملا مدنی باشد مثل دوگل در فرانسه. اساسا دولت نظامی به مفهوم رئیس جمهور نظامی نیست. یک مغلطه ای که دارد انجام میشود این است که رئیس جمهور نظامی یعنی دولت نظامی. به نظر من این یک انحراف مفهومی است.
اگر رئیس جمهور نظامی سمبل قدرت سخت باشد، صددرصد مخالفم
*شما با رئیس جمهور نظامی موافق هستید یا نه؟
خیر. من اصلا به قدرت سخت اعتقاد ندارم و میگویم اداره ایران بر اساس قدرت نرم است. اگر رئیس جمهور نظامی به مفهوم سمبل قدرت سخت است، صد در صد مخالف هستم، چرا با آن موافق باشم؟ ولی میخواهم بگویم کسانی که میآیند و از رئیس جمهور نظامی بحث میکنند لزوما به نمایندگی از ستاد رسمی نظامیها نیست.
ممکن است در ستاد رسمی نظامیها برخی طرفدار این نظریه باشند ولی، آن نظر شخصی است و نه سازمانی. ولی عده ای که قدرتشان را در مردم نمیبینند ولی در هماهنگی با برخی از این افراد میبینند ممکن است بیایند و از این نظریه جانبداری کنند.
قدرت ناشی از اقلیت، راهکاری جز تندروی ندارد
*آقای مهندس مجلس ما به قول شما برآمده از یک اقلیت است، اگر دولتی بیاید که بر اساس همان اقلیت باشد و با مجلس مچ باشد به نظر شما فروپاشی اجتماعی رخ می دهد؟ چه اتفاقی می افتد؟
بله حتما چون قدرت ناشی از اقلیت جز تندروی هیچ راهکاری ندارد. قدرت برآمده از اکثریت دنبال حل و فصل مسائلشان میرود که به پشتوانه اجتماعی معتقد و متکی است. در نهایت با اقلیت جامعه بازار مسگری میشود و همهاش داد و فریاد میشود. همه به سندان میکوبند تا کسی نتواند بررسی کند و بفهمد. لذا، فروپاشی اجتماعی به شدت تشدید میشود.
آخوندی: دولت احمدی نژاد ۱۰۰ درصد نظامی بود /چیزی برای پنهان کردن ندارم
*مثلا ممکن است اعتراضاتی که ما نمونه اش را در آبان ۹۸ و دی ۹۶ داشتیم تکرار و بیشتر شود؟
آن را من نمیدانم. ولی من میفهمم که درواقع هم بستگی اجتماعی بهشدت کاهش پیدا میکند و نیروهای خارجی که از ایران مقتدر و ایران بزرگ به شدت کلافه هستند آنها طمع میکنند. علتی که من بحث ایدهی ایران را مطرح میکنم همین است، من میگویم الان اصلیترین مسئله ایران، حفظ یکپارچگی ایران، همبستگی اجتماعی و حفظ ایران است. لذا، کسی که میخواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود اول باید بداند که کاندیدای ریاست جمهوری کدام کشور دارد میشود و راجع به ایران چه حس و حالی دارد.
این حس و حال ما درباره ایران خیلی مهم است. اگر حس وحال من به ایران ضعیف باشد از فروپاشی اجتماعی و لطمه خوردن همبستگی اجتماعی خیلی نگران نیستم. اما، اگر واقعا به آیندهی ایران علاقهمند باشم آنوقت تمام مسائل فرهنگی، سیاست داخلی و بینالمللی، اقتصادی، اجتماعی و ... برایم مهم میشود و میگویم چکار کنم تا همبستگی اجتماعی ایران حفظ شود. علتی که من ایدهی ایران را بحث میکنم بخاطر این است که از نظر من الان اصلیترین بحث ما حفظ همبستگی ایران است.
*در بحث نگرانی ها درباره فروپاشی اجتماعی چقدر باید بحث نزاع های قومیتی را جدی گرفت؟
این موضوع بیشتر ناشی از فروپاشی دولت ملی است. دولت ملی یعنی دولتی که تمام اقوام در آن هستند، یک ملت در ایران سطحی فراتر از اقوام است هیچ قومی به تنهایی نمیتواند ملت شود ولی ملت میتواند دربرگیرندهی همه اقوام باشد. وقتی که دولت ملی تضعیف میشود در واقع هم بستگی اجتماعی دچار مخاطره جدی میشود. مشکل ما این است که الان دولت ملی به شدت تضعیف شده است. و این افرادی که یا آگاهانه یا نا آگاهانه دارند دولت ملی را تضعیف میکنند حواسشان نیست که دارند همبستگی اجتماعی و وحدت سرزمینی و یکپارچگی ملی را لطمه میزنند که آن نقطه بنیادین است.
*اینکه برگردیم به یک دولت ملی و دولت ملی تقویت شود و تصمیم گیری در این مورد شود باید از کجا رقم بخورد؟ یعنی این اصلاحاتی که قرار است انجام شود باید از کجا انجام شود؟
*وقتی مردم نسبت به انتخابات سرد شده اند و برخی هم نگاه تردیدآمیز دارند چطور میشود...
باید ملت انتخاب کنند. یک زمانی مردم به شکل عکسالعملی برخورد میکنند و بر سردیشان افزوده میشود. آن افراد رقیب کاملا تمایل دارند که این سردی افزایش پیدا کند ثمره آن را در انتخابات مجلس دیدند وقتی که مردم صندوق را رها میکنند آنها در واقع برنده هستند.
این مجلس آسایش روانی و ذهنی مردم را سلب کرده است
بنابراین، نتیجه این سردی انتخابات در تسریع در فروپاشی اجتماعی است. بنابراین، نقطهای که میتواند این روند را تغییر دهد فقط و فقط انتخابات است. به نظر من سیاستمداران و روشنفکران ایران خیلی مسئولیت مهمی دارند. من دلزدگیها را میفهمم، دلسردیها را میفهمم، این همه گرفتاری در جامعه را میفهمم ولی میگویم اینها آخر کار چگونه میخواهد اصلاح شود؟ فرض کنید در انتخابات شرکت نکردند چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟ فرض کنید دولتی شبیه به مجلس موجود که کلا آسایش روانی و ذهنی مردم ایران را سلب کرده است بیاید بعدش چه خواهد شد؟ دولت ملی را چه کسی تشکیل می دهد؟ ملت تشکیل میدهند. دولت ملی را دولت تشکیل نمیدهد در واقع ملت تشکیل میدهند.
اگر روند سال ۹۲ ادامه پیدا می کرد، الان قحطی تمام ایران را فراگرفته بود
ارسال نظر