نقش شایستهسالاری در توسعه پایدار شهری بررسی شد
گرد سوءمدیریت بر پیکره شهر
اولویت اصلی در طراحی فضای شهری و شهرسازی انسان است و شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش مهمی در شهرسازی دارد و بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر مدیریت شهری اثرگذار است.
شهر فضایی است که از نظر اجتماعی پیوسته در حال توسعه است و نیاز اجتماع از قبیل سکونت، حملونقل، کار و فراغت را برطرف میکند. در طول تاریخ به دلایل مختلف، کارکرد شهرها بهطورمداوم تغییر یافته است. شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در هر زمان نقش مهمی در فرآیند تغییر شهرها داشته و این شرایط بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر شکل مدیریت شهری، نحوه استفاده از مکان شهری و نوع ارتباط شهرنشینان با یکدیگر اثرگذار و بهبود کیفیت زندگی، همواره کانون اصلی توجه برنامهریزان بوده است. در این میان، شاخصهای کیفیت مسکن بهعنوان مهمترین عوامل موثر بر کیفیت زندگی تلقی میشود، از اینرو شناخت این شاخصها و بررسی تاثیر آنها بر کیفیت زندگی ضروری است.اصولا کیفیت زندگی شهری و ارتقای آن مهمترین رویکرد در برنامهریزی شهری است. مسکن شهری بهعنوان نیاز اولیه انسان با ابعاد وسیع اقتصادی، اجتماعی ،فرهنگی و زیستمحیطی تاثیر بسزایی در کیفیت زندگی و توسعه پایدار شهری دارد. صمت در رابطه با شایستهسالاری در مدیریت ساختوساز و عواقبی که سوءمدیریت در موضوع شهرسازی دارد، با سعید ساداتنیا، عضو هیات اجرایی شورای هماهنگی فنی ، مهندسی و عضو هیاتمدیره انجمن صنفی مهندسان مشاور کشور به گفتوگو پرداخته است.
نقش شهرسازی در بهبود کیفیت زندگی
در کنار ابعاد مختلف کیفیت زندگی، توجه به شهرسازی یکی از مهمترین این ابعاد تلقی میشود، زیرا دارای یک نقش اساسی در بهبود وضعیت ساکنان شهرها و تامینکننده حس رضایتمندی برای افراد است، همچنین تاثیر عمیقی بر سلامت، کارآیی، رفتار اجتماعی، رضایتمندی و رفاه عمومی جامعه خواهد داشت.
موضوع شهرسازی یکی از مهمترین مسائل کشورهای در حال توسعه از جمله ایران است، زیرا اگرچه سرعت گسترش و سرعت در ساختوسازها تا حدودی جوابگوی نیازهای مادی شهروندان است، اما بیتوجهی به جنبههای کیفی، چالشهای فرهنگی و روانی را در پی خواهد داشت. اگرچه تقسیمبندی کیفیت زندگی و در نظر گرفتن مسکن و مسائل مرتبط با آن از نظر کارشناسان و صاحبنظران مخلتف، متفاوت است، اما این موضوع انکارناپذیر است که یکی از عناصر کلیدی کیفیت زندگی افراد در محیط شهری همان کیفیت مسکن است. سرپناه مناسب تنها بهمعنای وجود یک سقف بالای سر هر شخص نیست، بلکه آسایش مناسب، فضای مناسب، دسترسی فیزیکی و امنیت مالکیت، امنیت و دوام سازهای، بهداشت، آموزش و مکان مناسب است که باید موردتوجه قرار بگیرد. صمت در این گزارش، چگونگی تاثیرگذاری کیفیت مسکن بر کیفیت زندگی شهروندان را موردبررسی قرار داده است.
باتوجه به تجربه شما در علم معماری و همچنین سالها فعالیت در حوزه زیباسازی شهری، چرا هنوز ساختار شهری ما با چالش روبهرو است و باوجود سیاستگذاریهای گوناگون هنوز ضعفهای زیادی در بحث شهرسازی و ساختمانسازی داریم؟
بخش قابلتوجهی از افزایش نرخ مسکن در شهرهای بزرگ ناشی از سیاستهای مدیریت شهری از جمله فروش تراکم است. متاسفانه در کشور ما بیشترین هزینه را نرخ زمین در ساختوساز ایجاد کرده و در کنار این پدیده نامطلوب، عوارض ناشی از تراکم بر این نرخ افزوده است.
باید بهصراحت بیان کنم که شایستهسالاری در هر نهاد یا ارگانی یکی از شاکلههای اصلی در سعادت و توسعه است و هیچ جای تردیدی در این موضوع وجود ندارد. از همینرو رعایت نکردن این اصل مهم میتواند تمام برنامهریزیهای یک مجموعه را بر هم بزند و خط اعتباری آن سازمان را با خاک یکسان کند.
بنده ۳۰ سال است که در سازمان زیباسازی شهری مشغول فعالیت هستم و متاسفانه در این مدت تعداد مدیران کارآمد و متخصصی که بتوانند در راستای مثبتی گام بردارند، به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد و این موضوع جای تامل بسیار دارد که چرا مدیران بخشهای مختلف، هیچ تخصص مرتبطی با مسئولیتی که بر دوش آنها است، ندارند!متاسفانه بخش مسکن و شهرسازی ما سالها است که قربانی برخی مدیران رانتی شده که هیچ دانشی در ارتباط با موضوع معماری و شهری نداشتهاند. این اقدامات در نهایت به شهرفروشی و وقتکشی در پیشبرد پروژهها مبدل شد و چیزی جز اتلاف هزینه برای کشور به ارمغان نداشت.
اتفاقی که تهران را به یک پارکینگ بزرگ برای خودروها تبدیل کرده و مناطقی را که در گذشته به بکر بودن و خوشآبوهوایی معروف بودندُ با تراکم ساختوساز بهسمت نابودی کشانده است. اکنون سوءمدیریت در شهرسازی، جای بخشهای شمالی شهر تهران را که در گذشته محل کوهنوردی و تفریح شهروندان بودُ با برجهای مجلل عوض کرده و تراکم جمعیتی در این مناطق را بهحدی رسانده که برای طی کردن یک مسافت کوتاه با وسیله نقلیه ممکن است، ساعتها پشت ترافیک بمانیم.
نظر به صحبتهای شما، شهرسازی نیاز به مدیران کارآمد و متخصص دارد تا بتوانند درباره مشکلات بهتر تصمیمگیری کنند، بااینوجود، ادامهدار شدن این روند چه عواقبی برای صنعت ساختوساز و زیباسازی شهری ما در پی خواهد داشت؟
متاسفانه نبود شایستهسالاری در سازمان زیباسازی شهری ضربههای عمیقی بر پیکره شهر وارد کرده است. این روند سالها است که دیده میشود و در برخی از ادارات و سازمان ها هر جایی که اعتراضی از وضع موجود شکل میگرفت، بهجای اینکه مشکلات را رفع کنند، صورتمسئله را حذف و با شیوههای غلط مدیریتی شرایط را هر روز سختتر میکردند.مسئله شهرسازی کاملا موضوعی تخصصی است و نباید هنر معماری را مانند مهندسی دانست، چرا که مهندس به فردی گفته میشود که هندسه و محاسبات را بهخوبی فرا گرفته،اما معمار فردی است که هنر ساختوساز را میداند. در گذشته این موضوع باتوجه به اینکه تنها یک دانشگاه تخصصی به اسم جندیشاپور وجود داشت، بهخوبی تفکیک میشد و از آن دوره بناهای تاریخی ماندگاری به یادگار مانده است، چرا که برای ساخت بناها از متخصصترین افراد آن موقع بهره گرفته میشد.
چرا شایستهسالاری در معماری و شهرسازی تا این میزان اهمیت دارد؟
شایستهسالاری در ساختوساز درگذشته منجر به بروز قوانین طلایی زیباشناسی در سازههای عظیم کهن ایران شده است؛ موضوعی که تعجب تمام معماران و مهندسان غربی را با خود بههمراه داشته است و بارها این افراد سوالات زیادی را مطرح کردهاند که در زمانی که هنوز تمدن غرب شکل نگرفته بود و بیشتر کشورهای دنیا مشغول غارت و چپاول یکدیگر بودند، چطور شما ایرانیها به این همه دانش مختلف از جمله معماری بینقص دست یافتهاید؟
باید اینگونه به چنین پرسشهایی جواب داد که فرهنگ معماری ما ایرانیها بسیار غنی است، از اینرو در یکی از بزرگترین مراکز زیباشناسی دنیا که در شهر برلین آلمان قرار دارد، چندین دکتر و پروفسور آلمانی و ایرانی مشغول تحقیق بر شگفتیهای آثار ارزشمند کهن ایرانی بهویژه دوران هخامنشی هستند و بهطورماهانه مقالات زیادی داینباره برای تمام دنیا ارائه میدهند. اینکه ما ایرانیها زمانی در ساختوساز صاحب سبک و الگوی معماری جهانیان بودهایم، این سوال را در ذهن میآورد که چرا با گذشت هزاران سال، این فرهنگ اصیل روبهزوال رفته است و اکنون مدیران شهرسازی و ساختمانسازی ما قادر نیستند سادهترین بناهای موجود در دنیا را در مدتی که خودشان تعیین کردهاند، بسازند؟
شرایط زندگی در گذشته با اوضاع فعلی تفاوتهای زیادی کرده است، چرا که با گسترش شهرنشینی و افزایش تراکم شهرها بسیاری از پروژههای زیباسازی شهری و ساختوساز باتوجه به شرایط فعلی تنظیم میشوند؛ اتفاقی که منجر به انبوهسازی و برجسازی شده است. با این اوصاف آیا مقایسه شرایط کنونی با گذشته مقیاس درستی است؟
بدون تردید آپارتماننشینی بهعنوان یکی از شاخصههای مهم سبک زندگی در دنیای امروزی است که ناشی از تغییرات محیط اقتصادی و اجتماعی زندگی ما است. در واقع، این تعاملات که در کلانشهرها به انسانها تحمیل شده، گاهی گریزناپذیر بهنظر میرسد، اما در جامعه ما یکی از پدیدههای جدیدی که بهعنوان یک مسئله اجتماعی میتوان به آن پرداخت، بحث افزایش ساختوساز و برجنشینی است که متاسفانه اینگونه مجوزها هیچگونه برچسب اجتماعی ندارند و شهرسازی مناسبی برای این آسمانخراشها در نظر گرفته نشده است.
حوزه آپارتماننشینی جامعه ما با نوعی کمبود فرهنگی روبهرو است. در واقع، شهرنشینی برای خیلی از شهروندان درونی نشده، بهطوریکه انبوهی از مسائل و درگیریها و اختلافات را در آپارتمانها شاهد هستیم که بهعلت فقر فرهنگی و نبود الزامات زندگی آپارتماننشینی بهوجود آمده است، از اینرو خیلی از برجهای ساختهشده حتی با بافت اجتماعی منطقه همسازی ندارند و بهعنوان وصلهای ناجور در منطقه خودنمایی میکنند.
نکته دیگری که باید موردتوجه مدیران شهری قرار گیرد، این نکته است که آیا بسترهای فرهنگی، اجتماعی، تفریحی و زیرساختهای خدماترسانی برای افزایش جمعیت اینچنینی موردمحاسبه قرارگرفته است یا خیر؟ این محدودیتها باید بهشکل مدیریت متمرکز در مباحث معماری شهری مدنظر مدیریت شهری قرار گیرد. در واقع، با افزایش جمعیت ناگهانی در یک منطقه و محدودیتهای منابع زیرساختی، بهطورقطع ما با انواع مسائل و نارضایتیهای شهروندان روبهرو خواهیم شد که هرچه سریعتر باید موردتوجه قرار گیرد.
چنانچه کاربرد مفاهیم اقتصاد شهری در مدیریت شهرها پررنگتر شود، چه تاثیری بر توسعه شهر و وضعیت شهروندان خواهد گذاشت؟
آنچه لازم است در اینباره بیان شود، این است که باید برای درمان درد، نزد طبیب رفت و اگر بپذیریم که یکی از مشکلات اساسی شهرداریها تامین منابع مالی مناسب و کارآمد برای اداره شهر است، باید پذیرفت که صاحبنظران اقتصادی و بهویژه اقتصاد شهری میتوانند در این زمینه راهگشا باشند. امروز دنیا را متخصصان پیش میبرند و پیشرفت حاصل در دنیای پیشرفته ناشی از حادثه و تصادف نیست و فقط با کار کارشناسی و دقیق حاصل میشود.
سخن پایانی
رفع مشکلات شهرها بهدلیل گستردگی مسائل و پیچیدهتر شدن آنها دشوارتر شده است. امروزه دیگر نمیتوان یک شهر را بدون توجه به تاثیر کنشها و واکنشها در سطح کلانتر و حتی خردتر، مدیریت کرد. شهرهای امروز بهشدت تحتتاثیر مجموعه عواملی هستند که مربوط به آنها نیست، اما بر روندهای شهری و کیفیت زندگی شهروندان اثرگذار است. شناخت این عوامل و مدیریت آنها ضروری است تا بتوان برنامهریزی متناسبی برای هر شهر داشت. مشکلات شهری ابعاد گستردهای را شامل میشود که در حوزههای بسیار تنگاتنگ و در سطوح مختلف مرتبط با یکدیگر هستند.در این میان، مسئولان و متصدیان نیز از ساختوسازهای شبانه و غیرمجاز در حاشیه شهرها، توسعه سکونتگاههای غیررسمی و خانهسازیهای غیراصولی ابراز نگرانی میکنند. در این شرایط ممکن است خریداران کمبنیه از روی شتابزدگی و برای عقب نماندن از کورس قیمتها بهناچار دست به خرید واحدهای مسکونی بیکیفیت زده و سرمایههای خود را در مناطقی که از شهرسازی هیچ بهرهای نبردهاند، هدر دهند.سیاستهای تامین مسکن روشن و شفاف نیست و قشر ضعیف جامعه اکنون در تامین مسکن با مشکل جدی روبهرو شدهاند و در این شرایط امکان رشد و توسعه سکونتگاههای غیررسمی، ممکن است بخشی از نیازها را برای مسکن بهشکل نادرستی بهسمت این سکونتگاهها هدایت کند. در این راستا، ضرورت دارد ساخت مسکن باکیفیت، باتوجه به نقش حیاتی و مهمی که در زندگی افراد ایفا میکند، موردتوجه قرار بگیرد و فقط جنبههای کمی ساختوساز در اولویت قرار نگیرد.تمام موارد گفتهشده، بدون در نظر گرفتن مدیریت صحیح و شایستهسالاری در تکتک سازمانها و نهادهای ذیربط بیفایده است، چرا که حتی اگر بهترین برنامهریزی برای پیشرفت شهرنشینی ارائه شود، بهدلیل دانش کم و بیتوجهی به تخصصگرایی اجرایی نمیشود و باید هر سال در حل کوچکترین چالشها بهطوردائم در جا بزنیم.
ارسال نظر