دولت روحانی یا دولت از خودمچکرها!
یکی از عجایب اعضا و نزدیکان دولتهای یازدهم و دوازدهم این است که همواره معتقدند عملکردشان، نه خوب؛ که بینظیر(!) بوده و طوری سخن میگویند که گویی مردم باید منتدار این عملکرد باشند.
یکی از عجایب اعضا و نزدیکان دولتهای یازدهم و دوازدهم این است که با وجود چالشهای متعددی که درنتیجه عملکردشان برای کشور پدید آمده است همواره معتقدند عملکردشان، نه خوب، که بینظیر بوده و طوری سخن میگویند که گویی مردم باید منتدار این عملکرد باشند.
این افراد در جریان غلو و بزرگنمایی عملکرد حسن روحانی گاهی حرفهایی میزنند که برق از سر آدم میپرد که چطور یک مسئول مملکتی ممکن است بهخود اجازه دهد چنین توصیفی از وضعیت کشور و مردم داشته باشد.
برای مثال اینکه میگویند اگر ما نبودیم در کشور قحطی میشد! یا اینکه ما نگذاشتیم صف طولانی کالا برای مردم ایجاد شود یا حتی اینکه ما سایه جنگ را از سر کشور برداشتیم. اینها همه حرفهای عجیبوغریبی است که از یک سو با واقعیات جامعه همخوانی ندارد و از سوی دیگر با عملکرد دولت و نتیجهای که اقدامات آنها داشته است.
این موضوعات البته علاوهبر این مسئله است که در میان اظهارنظرهای همین افراد اعترافهای بزرگی هست (مانند اظهارنظر جهانگیری درمورد غافلگیرشدن در جریان خروج امریکا از برجام) که اگر در کنار ادعاهای دیگرشان قرار گیرد تناقضات بزرگی آشکار شده و بهاصطلاح دم خروس نمایان میشود.
اهداف انتخاباتی یا تلاش برای تغییر نظر مردم نسبت به عملکرد ۸ساله؟
در تحلیل و ریشهیابی این سخنان که نمونههایی از آنها در جدول آورده شده است، برخی در پیش بودن انتخابات را عنوان میکنند و انگیزه حضور در این چالش سیاسی را علتالعلل میدانند و برخی دیگر رو به پایان بودن دولت و تلاش برای تغییر نظر مردم نسبت به عملکرد ۸ساله آن را. عدهای دیگر هم اساسا جنس و خلقوخوی کارگزاران دولت روحانی را دلیل اصلی میدانند و میگویند این دست مدیران بهعلت فاصلهداشتن از مردم چنین تصوراتی را نزد خود ایجاد و پرورش دادهاند.
در این میان هرکدام از این علل یا موضوعات دیگری که دلیل اصلی ایندست اظهارنظرها باشد، موجب تغییر واقعیات کشور نشده و نمیشود و بعید هم هست که اینچنین اظهاراتی بتواند در نظر عموم مردم تغییری ایجاد کند.
صحتسنجی هرکدام از این ادعاها البته به فرصت دیگری نیاز دارد، اما شاید با اشاره به تنها یک نکته درمورد برخی دیگر بتوان با سرعت بیشتری به آنها پاسخ داد. برای نمونه درباره اظهارنظر اخیر عباس آخوندی، بدون هیچ کندوکاو خاصی میتوان به نامه استعفای وی اشاره کرد، جایی که او انتقادات زیادی به دولت و نحوه کار آن ارائه میکند و حتی پیشنهادهای جایگزینی میدهد که از دید کارشناسان، اجرای آنها بهمراتب میتوانست خطرناکتر از آن چیزی باشد که امروز اجرا شده و کشور را با چالش مواجه کرده است.
یا در حوزه کاری خود او، یعنی مسکن که افتخار! نساختن حتی یکخانه در آن ثبت شده و آخوندی آن را برای خود یک رزومه مهم میداند، نمونه دیگری است که اساسا همه رفتار و اقدامات یک دولت را میتواند بهتنهایی زیر سوال ببرد و نیازی به تحلیل و بررسی بیشتر نداشته باشد.
آمارها نشان میدهد دولت روحانی در این ۸ سال با کشور چه کرده است!
نهایتا اینکه اگر به همه اینها آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار را اضافه کنیم بهسادگی میتوانیم بفهمیم دولت روحانی در این ۸ سال با کشور چه کرده است.
میانگین رشد صفر درصدی، افزایش سرسامآور نقدینگی تا مرز سه هزار و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان، سقوط چندصد درصدی ارزش پول ملی، تورم بیسابقه و بیش از ۵۰ درصدی، افزایش ضریب جینی و دهها شاخص دیگر که همگی ناامیدکننده هستند حکایت دقیقتری ارائه میکنند.
ارسال نظر