به صف شدن کاندیدهای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰
سردار حسین دهقان مشاور فرمانده کل قوا در صنایع دفاعی از شخصیتهایی است که کاندیداتوری خود برای انتخابات ۱۴۰۰ اعلام را کرده است.
دهقان در ۴ آذر ۱۳۹۹ با اعلام کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اظهار کرد: خودم را یک عنصر کاملا ملی و انقلابی و فردی میدانم که آنچه تا به امروز برایم مهم بوده، در اختیار گذاشتن ظرفیت فکری، اجرایی و ذهنی خودم برای پیشبرد اهداف و منافع نظام و انقلاب بوده است.
علی مطهری ، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی روز پنجشنبه ۷ اسفند در یک نشست خبری به صورت رسمی اعلام کرد که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به عنوان نامزد ریاست جمهوری نامنویسی خواهد کرد و گفت: من با توجه به شرایط داخلی و خارجی کشور احساس کردم و با توجه به تجربه و توانایی که در خودم احساس میکنم لازم دیدم وارد این میدان بشوم و تصمیم گرفتم نامزدی خود را برای انتخابات اعلام کنم. برای انسانی که برای انجام وظیفه به میدان آمده باشد، شکست معنی ندارد. هر اتفاقی بیفتد برای ما خوشایند است. من صرفا احساس کردم در اینجا کسی مثل من باید وارد شود. به خدا توکل میکنیم و هر چیزی که پیش آید خوب است.
به جز این دو نفر هنوز کس دیگری به صورت قطعی اعلام نکرده که میخواهد در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم نامنویسی کند، اما در جناحهای مختلف سیاسی کشور نامهای متفاوتی هستند که اعمال و گفتار خودشان یا اظهارات نزدیکانشان این احتمال را تقویت میکند که ممکن است بخواهند شانس خود را در انتخابات ۱۴۰۰ امتحان کنند.
محمود احمدینژاد یکی از اشخاصی است که با جنجالهای همیشگیاش، خود را کاندیدای محبوب این انتخابات میداند و به همین دلیل از طرفی رسانههای مرتبط با او به صورت متداوم در حال انتشار اخباری مبنی بر دعوت مردم نقاط مختلف از وی برای حضور در انتخابات هستند و از سوی دیگر خودش با اظهارات و مصاحبههایش تلاش میکند در کانون توجهات قرار گیرد. جدال لفظی او با حدادعادل که احتمال داده بود صلاحیت احمدینژاد باز هم تایید نشود و ضدحمله سریع احمدینژاد و پیش کشیدن ماجرای دستبوسی فرح پهلوی نشان داد که او همچنان قابلیت جنجالسازی را دارد.
از اصولگرایان چه خبر؟
در جناح راست نظرات مختلفی وجود دارد و اصولگرایان که از هم اکنون خود را پیروز انتخابات آینده میدانند با تعدد گزینهها مواجهند. شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) که تقریبا توانست کاندیداهای لیست خود را در انتخابات مجلس یازدهم به بهارستان بفرستد به ریاست غلامعلی حدادعادل و دبیر کلی پرویز سروری هنوز به جمعبندی نهایی برای انتخابات ۱۴۰۰ نرسیده و با ائتلاف لحظه آخری خود در انتخابات ۹۸ با جبهه پایداری نشان داد که چندان هم مورد وثوق همه جناح راست نیست.
از طرفی برخی اطرافیان محمدباقر قالیباف بر کاندیداتوری او اصرار دارند و از سوی دیگر برخی نزدیکان سیدابراهیم رئیسی، وی را کاندیدای اصولگرایان معرفی میکنند. این در حالی است که هر کدام از این دو نفر ریاست یکی از قوای کشور را در دست دارد. به گفته علی مطهری، کاندیداتوری قالیباف به عنوان رئیس مجلس به نوعی بیاحترامی به رای مردم تهران که به او به عنوان نماینده مجلس رای دادند به حساب میآید و بنا به اعتقاد برخی نیروهای حزباللهی، کاندیداتوری رئیسی، بیتوجهی وی به حکم ریاست قوه قضاییه خواهد بود.
سردار سعید محمد فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء دیگر شخصیتی است که در برخی رسانهها و فضای مجازی تبلیغات زیادی برای حضورش در انتخابات میشود. او هنوز به صورت رسمی اعلام نامزدی نکرده اما به نظر میرسد کمپین بزرگی برایش تدارک دیده شده است.
از محسن رضایی هم نباید غافل شد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که از سال ۱۳۸۴ سودای ریاست جمهوری در سر دارد و هر بار به دلیلی نمیتواند مسافر پاستور شود گویا این بار تلاش دارد خود از اصولگرایان فاصله گرفته و به عنوان کاندیدایی مستقل آماده انتخابات ۱۴۰۰ شود.
اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
در جناح مقابل هم هنوز تکلیف اصلاحطلبان مشخص نیست. به نظر میرسد آنها که در انتخابات ۱۳۹۲ با حمایت از کاندیدای نیابتی خود یعنی حسن روحانی در انتخابات به پیروزی رسیدند قصد دارند این بار به گفته خودشان با یک کاندیدای اصیل اصلاحطلب وارد انتخابات شوند، اما شورای نگهبان و احتمال رد صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب برایشان یک مشکل جدی است. به همین دلیل برخی از اصلاحطلبان از ائتلاف با کاندیدایی اعتدالگرا مثل علی لاریجانی سخن گفتهاند. موضوعی که بسیاری از فعالان جناح چپ به علت امکان رایآوری پایین لاریجانی و همچنین اصلاحطلب نبودن او و احتمال تکرار تجربه روحانی مخالفت کردهاند. اما به گفته برخی اصلاحطلبان شاید اگر کاندیداهای مورد نظر جناح چپ در انتخابات تایید صلاحیت نشود، مجبور شوند باز هم به کاندیدای حداقلی خود رضایت دهند. دوگانه لاریجانی-ظریف از جمله راهکارهایی است که اصلاحطلبان به آن فکر میکنند.
سید حسن خمینی تولیت حرم امام خمینی (ره) هم از دیگر چهرههای محبوب اصلاحطلبان در این انتخابات به حساب میآید که خیلیها روی سرمایه اجتماعی او حساب کردهاند. هرچند نداشتن سابقه اجرایی میتواند به نقطه ضعف بزرگی برای او بدل شود. برگزاری اولین جلسه نهاد اجماعساز اصلاحطلبان که فعلا بهزاد نبوی به ریاست سنی آن رسیده است در جماران یکی از سیگنالهایی بود که ذهن بسیاری را به سمت خمینی جوان برد.
از سوی دیگر اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف به عنوان دو گزینه که ممکن است از فیلتر شورای نگهبان بگذرند برای اصلاح طلبان مطرح هستند. هرچند کارنامه ناامیدکننده سه سال اخیر دولت روحانی و وضعیت اقتصادی کشور، ممکن است جهانگیری را به عنوان عضوی از دولت دوازدهم دچار ریزش رای شدید کند. شاید وضعیت جهانگیری یا ظریف با برجام و چیدن هرچه سریعتر میوههای آن گره خورده باشد.
محمد عارف هم که به عنوان نفر اول تهران وارد انتخابات مجلس دهم شده بود با عملکرد و به خصوص سکوتهای معروفش در چهار سال نمایندگی، با انتقادات زیادی حتی در میان اصلاحطلبان مواجه است، اما به هر حال به عنوان کسی که با کنار کشیدنش به نفع روحانی در سال ۱۳۹۲، کمک زیادی در انتخاب رئیسجمهور کرد توقع دارد مورد حمایت اصلاحطلبان قرار گیرد.
محسن هاشمیرفسنجانی رئیس فعلی شورای شهر تهران دیگر گزینهای است که حزب کارگزاران و بسیاری از تکنوکراتهای جناح چپ و اعتدالی، او را کاندیدای خود میدانند، اما هاشمی هم در آخرین اظهار نظرهای خود فعلا نامزدیاش را تایید نکرده است.
در این میان حزب مردمسالاری که تاکید شدیدی روی لزوم حضور اصلاحطلب خالص در انتخابات دارد قرار است دبیر کل خود یعنی مصطفی کواکبیان را به عنوان نامزد معرفی کند. او که سابقه نمایندگی مجلس را دارد پیش از این دو بار در انتخابات ریاست جمهوری رد صلاحیت شده است.
مسعود پزشکیان وزیر بهداشت دولت دوم سیدمحمد خاتمی و نماینده ادوار مجلس که در مجلس دهم نایبرئیس بود از گزینههایی است که به گفته برخی کارشناسان میتواند پدیده انتخاباتی اصلاحطلبان باشد. او اخیرا هم در یک برنامه تلویزیونی احتمال کاندیدا شدن خود را رد نکرد و با ادبیات خاص خود نشان داد در صورت تایید صلاحیت ممکن است بتواند در جذب آرای بخشی از مردم موفق باشد.
سعید جلیلی که نتوانست در انتخابات ۱۳۹۲ به پاستور راه یابد یکی از گزینههایی است که از سوی برخی جریانات در جناح راست به عنوان کاندیدای اصلح مطرح شده است. جلیلی در این چند سال با دولت در سایه معروف خود و انجام سفر به نقاط مختلف کشور تلاش کرد بیشتر به معرفی خود بپردازد اما همچنان بخشی از اصولگرایان برای اجماع بر کاندیداتوری او توافق ندارند.
رستم قاسمی وزیر نفت دولت دو سال پایانی دولت دوم احمدینژاد که سابقه نظامی بودن و فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء را هم در کارنامه دارد از جمله کاندیداهای احتمالی اصولگرایان به حساب میآید.
عزتالله ضرغامی رئیس اسبق سازمان صداوسیما از دیگر شخصیتهایی است که با رفتارهای اخیر خود گمانهزنیهایی را درباره کاندیداتوریاش مطرح کرده است. او که در سال ۱۳۹۶ هم اعلام حضور کرد، اما مجبور به کنار رفتن شد، این بار تلاش دارد با نشان دادن شخصیتی متفاوت و فارغ از جناحهای سیاسی، خود را کاندیدایی خاکستری نشان دهد.
حمیدرضاحاجی بابایی وزیر آموزشوپرورش دولت دوم احمدینژاد و نماینده شش دوره مجلس شورای اسلامی که اکنون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس هم اخیرا در گفتوگو با یک رسانه محلی همدان از کاندیداتوری خود در انتخابات ۱۴۰۰ خبر داده است، اما واکنش چندانی از سوی اصولگرایان دریافت نکرده است. او در انتخابات ۱۳۹۶ هم کاندیدا شد ولی نتوانست در جمع کاندیداهای نهایی حاضر شود.
سید صادق خرازی دبیر کل حزب ندای ایرانیان از دیپلماتهای باسابقه جناح چپ که در دولت خاتمی سفیر بوده و با جناح راست هم مناسبات دوستانهای دارد، دیگر سیاستمداری است که مدتی است به برخی شهرهای کشور سفر کرده و برای نامزد شدن در انتخابات ۱۴۰۰ خیز برداشته است.
همچنین عباس آخوندی وزیر مسکن دولتهای روحانی و هاشمیرفسنجانی که خود را از دولت دوم روحانی کنار کشید از دیگر گزینههایی است که ممکن است در روز نامنویسی انتخابات سر از ساختمان وزارت کشور دربیاورد. رضا اردکانیان وزیر نیرو، محمدجواد آذریجهرمی وزیر ارتباطات، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و سورنا ستاری معاون علمی و فنآوری رئیسجمهور از دیگر اعضای فعلی دولت هستند که نامشان در برخی رسانهها و فضای مجازی مطرح شده، اما مثل سایرین هنوز حضورشان را تایید یا تکذیب نکردهاند.
با این حال شاید نهاد اجماعساز اصلاحطلبان بتواند تا پیش از انتخابات تکلیف نامزد یا نامزدهای مورد توافق جناح چپ را مشخص کند. اصلاحطلبانی که این روزها با حضور سرتان خود در حصر خانگی حتی با سیدمحمد خاتمی هم سر ناسازگاری دارند و هر از چندی به خاطر برخی اقدامات و اظهاراتش از او انتقادات شدیدی میکنند.
به هر حال در هفتههای آینده و با نزدیک شدن به انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، تعداد کسانی که به طور قطع نامزدی خود را برای ریاست جمهوری سیزدهم اعلام خواهند کرد مشخص شده و آرایش دقیقتری در بین جریانات سیاسی کشور شکل خواهد گرفت. انتخاباتی که با توجه به اتفاقات گذشته ممکن است به محلی برای شگفتیها بدل شود.
ارسال نظر