دلنوشته اسطوره گرافیک برای شوالیه کاریکاتور
آیدین آغداشلو ـ نقاش معاصر کشورمان ـ در سوگ درگذشت کامبیز درمبخش نوشته است، «کامبیز درمبخش حیف شد… اگر صد سال هم عمر میکرد باز حیف میشد وقتی که از میان ما میرفت.»
در ادامه دلنوشته آغداشلو برای کامبیز درمبخش فقید آمده است:
«هیهات که دوباره طراحی به وسعت خیال و ظرافت روح و خلاقیت طبع او در میان ما پدیدار شود… و هیهات از این خیل جلیل و گرانقدری که چنین مفت و مسلم از میان ما ناپدید شدند و رفتند و میشوند و میروند.
روزی سه بار از دوست عزیزی جویای حال او میشدم که در بیمارستان خوابیده بود و برای بازدیدکنندههای پشت شیشه دست تکان میداد، و هر روز که گذشت، صحبت ما مختصرتر و تلختر شد تا امروز که تمام شد و ساکت ماندیم که چه بگوییم؟ و دیگر چیزی نگفتیم …
۵۰ سال بود که همدیگر را میشناختیم، در شادی و اندوه، در شهرت و در عزل، در امید و در نومیدی. نیازی به رد و بدل کلامی نداشتیم و میدانستیم هر چه را که میدانیم، دیگری هم میداند.
از خادمین بالابلند فرهنگ معاصر ایران بود و با چند خط و رنگ مختصر جهان اطرافش را چه آباد میکرد و جوهر معنایش را چه به سادگی به همه کس و همه جا میبخشید… سهل و ممتنع که میگفتند کار او بود: کاری که برای همه ممتنع بود و برای او سهل...
بسیار سختی کشیده بود در سالهای نوجوانی و بیپناهی، و در ایام دراز غربت ناخواسته… و دوام آورده بود و دوباره از هیچ شروع کرده بود و چند باره بالیده بود… هر چه که داشت از همت و نبوغ درونیاش برآمده بود و او خود ساخته بود همه چیز را. حکایتها داشت از نومیدی و اضطراب دوران کودکیاش و از دوران بازسازی شگفتانگیز سالهای در به دری و بیپناهی.
اما هیچ چیز نتوانست و نمیتوانست آن ذهن پر طراوت و آن دست بیهمانند را از کار بیاندازد و متوقف کند… و از همین رو بود که به مدت ۵۰ سال درخشانترین هنرمند حوزهاش باقی ماند و نه تنها باقی ماند، که هر سال چیرهتر و غنیتر و ماهرتر و شگفتانگیزتر و تازهتر شد.
و در انتها شد کامبیز درمبخش نازنین و یگانهی ما. و یگانهی روزگار ما. و ماند برای همه… و خواهد ماند برای تاریخ هنر.»
کامبیز درمبخش، هنرمند پیشکسوت کشورمان که تأثیر قابل توجهی بر هنر کاریکاتور در ایران داشت، روز شنبه ـ ۱۵ آبان ماه ـ به دلیل ابتلاء به ویروس کرونا در بیمارستان آتیه جان خود را از دست داد.
ارسال نظر