آسیب های مهم جدایی مرکز ملی فرش از وزارت صمت
هنرمند فرشباف تبریزی فرشبافی را بیشتر هنر میداند تا صنعت و معتقد است با تفکیک مرکز ملی فرش از وزارت صنعت، معدن و تجارت این هنر اصیل ایرانی به خانه اصلی خود در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بازمیگردد.
در جغرافیای فرهنگی جهان، حتی در کسادی تجارت فرش ایران، برند فرش دستباف ایرانی همواره در صدر خوشرنگترین، خوش نقشترین و خوشنامترین بافتههای سنتی جهان قرار دارد. و همیشه در طول تاریخ قالی ایرانی از مهمترین نمادهای ملی، فرهنگی و هنری ایرانیان بوده است، این میراث ارزشمند ایرانیان در روزگاری نه چندان دور یکی از مهمترین اقلام و حتی نمادهای صادرات غیرنفتی این سرزمین به حساب میآمد. فرش آینه زیباشناسی فرهنگی ایرانی و بوم خیالات مردم ایران است که طرفداران زیادی در شرق و غرب جهان دارد. حتی گردشگرانی که از اقصی نقاط جهان به ایران میآیند، میدانند فرش ایرانی ارزشمندترین سوغات ایران زمین است؛ اگر بتوانند حتما قطعه ای از این بوم خیال انگیز ایرانی را در چمدانشان میگذارند تا به کشورشان ببرند.
این در حالی است که در ساختار جدید وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) که اخیرا رونمایی شده است برخی معاونتها حذف و برخی ادغام شدند که از جمله آنها میتوان به حذف مرکز ملی فرش از ساختار جدید این وزارتخانه اشاره کرد. در همین چارچوب سیدمهدی نیازی معاون طرح و برنامه وزارت صمت این تصمیم را نتیجه توافق وزارت صمت و وزارت میراثفرهنگی عنوان کرده و گفته است: اخیرا توافقاتی برای انتقال مرکز ملی فرش دستباف ایران به وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی انجام شده، ضمن اینکه پس از تشکیل و ایجاد این وزارتخانه (میراث فرهنگی) قرار داشتن مرکز ملی فرش دستباف در وزارت صمت اجحاف به صنایعدستی دیگر است و در ساختار جدید وزارت صمت نیز ممکن بود در حق مرکز ملی فرش ایران هم اجحاف شود.
از طرفی مجمع اتحادیهها و انجمنهای حوزه فرش دستباف سراسر کشور در خصوص انتقال مرکز ملی فرش از وزارت صمت به وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی معتقد است، این انتقال با منافع ملی در تضاد است و صادرات و اشتغال در این بخش را از بین میبرد. فرش دستباف ایرانی علاوه بر خصایص چشمگیر، غیر قابل انکار و قابل اعتنای فرهنگی- هنری، حائز وجوه بیبدیل اقتصادی و اجتماعی است.
اینکه مرکز ملی فرش ایران در ساختار دولت در کدام وزارتخانه یا سازمان و در چه جایگاهی قرار میگیرد، موضوعی است که کارشناسان صنعت فرش از تولیدکنندگان تا صادرکنندگان در دو هفته گذشته به آن پرداختهاند؛ در این میان هنرمندان قالیباف و فرش دستباف که به حفظ این هنر سنتی بیشتر توجه دارند، ضرورت صیانت از این هنر اصیل ایرانی را در وزارتخانهای که متولی حفاظت از هنرهای سنتی و صنایعدستی است، بیشتر ترجیح میدهند
یاشار ملفوظی هنرمند فرشباف تبریزی دارای مدرک کارشناسی طراحی فرش و کارشناسی ارشد تاریخ هنر ایران اسلامی، نسل چهارم از خانواده (ملفوظی) تولید فرش تبریز است، او معتقد است: مسئولان کشور چه در حوزه صنعت، تجارت و بازرگانی چه در حوزه فرهنگ، هنر و صنایعدستی باید به گونهای تصمیمگیری و برنامهریزی و از این هنر حمایت کنند، که اولا، هنر فرشبافی حفظ و ترویج شود و ثانیا، فرش ایرانی به جایگاه قبلی خود در بازارهای جهانی برگردد.
فرشبافی بیشتر هنر است تا صنعت
ملفوظی تاکید کرد: فرش گل سرسبد صنایعدستی است، جهان در وهله اول ایران و ایرانی را به هنر زیبا و فاخر فرش میشناسد، برند نام ایران در افکار عمومی با فرش ایرانی عجین است، اما این هنر اصیل و محصول فاخر کم نظیر، سالهاست در یک دوگانگی بین حوزه صنعت و هنر میان دو وزراتخانه باقی مانده است.
وی افزود: فرش به عنوان یک هنر سنتی فاخر و مرکز ملی فرش به عنوان نهاد متولی که مسئول هدایت حوزه فرش کشور است، در جایگاه واقعی خود قرار ندارد، این مرکز نباید فقط به اندازه یک حرف و یک عنوان باقی بماند، یا در میان ساختارهای دولتی دستبهدست شود، بلکه با یک تصمیم منطقی و درست به وزارتخانهای که متولی هنرهای سنتی است، بازگردد.
هنرمند فرشباف ۴۴ ساله تبریزی اظهار داشت: قالی و فرش ایرانی از تبریز تا کاشان و کرمان و هر جای ایران برای همه جهان شناخته شده است، اما متاسفانه در سالهای اخیر این نام بلندبالا، جایگاه خود را در بازار تجاری جهان از دست داده است، اما همچنان برند اصیل فرش ایرانی رویای هر کشوری است که وارد این عرصه شده، حتی گاهی محصول خود را برای اینکه بتوانند بفروشند، به نام فرش ایرانی حک میکنند.
هنرمند فرشباف، صنعتکار نیست که کار فرش را در زمان کوتاه در تعداد و تیراژ تولید کند، فرش، محصول ذوق و ایده هنری است و جایگاه آن در وزارتخانه ای است که متولی هنر اصیل و سنتی و گنجینههای میراث است. بیشتر مخالفان تفکیک مرکز ملی فرش گروههایی هستند که به فرشبافی صرفا تجاری و صنعتی نگاه میکنند، هنرمندان قالیباف با این جابهجایی مشکلی ندارند، برای من هنرمند فرقی ندارد که این مرکز در کدام ساختار دولتی قرار بگیرد، اما امیدوارم با انتقال این مرکز به وزارت میراثفرهنگی حداقل تغییر و تحولاتی در حمایت از هنر و هنرمند انجام شود
ملفوظی خاطرنشان کرد: در برخی نمایشگاههای صنایعدستی، فرش مهمترین بخش نمایشگاه بود. گاهی غرفه فرش ما برگزیده می شد، اما در هنگام اهدای جایزه میگفتند «نمیتوانیم به شما جایزه بدهیم، زیرا شما زیرگروه صنعت و معدن هستید» وقتی هم سراغ مرکز ملی فرش در وزارت صنعت، معدن و تجارت میرویم میگویند «بودجهای نداریم که از هنرمندان قالیباف حمایت کنیم». این مرکز اکنون نه تنها جایگاه مناسبی ندارد حتی منابعی برای حمایت از هنرمندان قالیباف و فرشباف هم ندارد.
وی گفت: به عنوان هنرمند تولیدکننده فرش، با انتقال مرکز ملی فرش به وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی موافق هستم، این مرکز باید به بخش معاونت صنایعدستی و هنرهایسنتی وزارتخانه برود یا حتی به عنوان مرکزی مستقل در جایگاهی که مستقیم زیر نظر وزیر میراثفرهنگی است، قرار گیرد، اگر چه این وزارتخانه هنوز جوان است، اما مطمئنم با بازگشت فرش به میراثفرهنگی در کنار سایر شاخههای صنایع دستی و هنرهای سنتی که آنجا وجود دارد، اتفاقات خوبی در این حوزه خواهد افتاد.
هنرمند فرشباف تبریزی اظهار داشت: به عنوان طراح و تولیدکننده فرش که گوشت و پوست و استخوانم از این حوزه است، تاکنون هیچ حمایتی از سوی مرکز ملی فرش دریافت نکردم. امیدوارم در رویکرد آتی این مرکز از هنرمندان فرشباف حمایت و مشکلاتمان رفع شود، مهمتر اینکه مدیریت این مرکز چه در سطح ملی و چه در سطح استانی باید در دست فردی متخصص حوزه فرش قرار بگیرد و جلوی سواستفاده های رابطهای هم گرفته شود.
ملفوظی وزارت میراثفرهنگی را خانه اصلی فرش دانست و خاطرنشان کرد: جزء به جزء فرش از نقطه شروع از طراحی و نقشهکشی تا بافت سرشار از هنر است، این هویت جدا از صنعت و معدن است. نام فرش باید در کنار هنر سنتی و میراثفرهنگی و صنایعدستی قرار گیرد. فرش که تیراژ و تعداد ندارد، ۱۰ نمونه از فرش را کنار هم بگذارید هر کدام متفاوت از دیگری است، زیرا روح و حس بافنده در این اثر حلول کرده و باعث این تفاوتها و تنوعهاست.
تبریز شهر جهانی فرش
ملفوظی درباره تبریز شهر جهانی فرش گفت: هنر فرشبافی در ایران به ویژه در تبریز موروثی، خانوادگی و نسلبه نسل است، فرشبافی هنری است که هر بخش آن از طراحی و نقشهکشی و نخریسی تا رنگرزی و بافت، حاصل ذوق و سلیقه ذاتی هنرمندانه است، هنری که هر بخش آن ریشه و سابقه خانوادگی دارد، من خودم از کودکی این هنر بینظیر را آموختم و عاشقانه و با همه مشکلاتی که سر راه بود در همین رشته، هم تحصیل کردم و هم از ۱۵ سالگی با ورود به بازار فرش تبریز در این بخش فعال هستم، تولیدات ما کاملا سنتی، تزیینی و هنری است.
امیدوارم فرش ایرانی به ویژه فرش تبریز به جایگاه قبلی خود در بازارهای جهانی برگردد؛ تبریز شهر جهانی فرش نباید فقط به اندازه یک حرف و یک عنوان باقی بماند، بلکه باید از نمادهای فرش تبریز دستبافته و برند آن در همه ورودی ها و خروجی های کشور نصب شود، در ورودی و خروجی شهر تبریز باید این عنوان و نمادی از فرش تبریز نصب شود
وی که از هنرمندان تولیدکننده و صادرکننده فرشهای فاخر تزیین است، تاکید کرد: معرفی شهر جهانی فرش باید به گونهای باشد که مردم تبریز از کودک تا کهنسال کاملا این احساس را داشته باشند در یک شهری به شکوه فرش و ظرافت و اصالت آن و با عنوان و اعتبار جهانی زندگی کنند. گردشگران هم باید وقتی وارد تبریز میشوند حس کنند به مهد فرش جهان وارد شده اند.
هنرمند فرشباف تبریزی خاطرنشان کرد: شهری با قدمت تبریز با تاریخچه و آوازهای که در صنایعدستی و اعتبار فرش دارد باید یک موزه جهانی فرش داشته باشد و نمونه آثار مطرح دنیا در این موزه نمایش داده و نگهداری شود. باید در همه سفارتخانههای ایران در خارج از کشور و هر جایی که میتوانیم معرفی کنیم، نمونهای از فرش تبریز به عنوان هنر جهانی نصب شود. باید مرتب در رسانههای داخلی و خارجی و محلی و ملی بیان و تبلیغ شود که فرش ایران جهانی است و تبریز شهر جهانی فرش است.
ارسال نظر