عوامل برتری و پایداری بنگاههای بزرگ چیست؟
همایش بیستوچهارمین سال رتبهبندی شرکتهای برتر ایرانی با حضور مسئولان و مدیران ارشد شرکتهای برتر کشور در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما برگزار شد.
برخی از شاخصهای رتبهبندی شامل شاخصهای فروش، اندازه و رشد شرکت، سودآوری و عملکرد، بهرهوری، صادرات، نقدینگی، بدهی و شاخصهای بازار هستند. نتایج رتبهبندی امسال نشان میدهد سهم ۱۰۰ شرکت نخست از کل فروش ۸۶.۹رصد و ۱۰۰ شرکت دوم ۹.۵درصد است. ۱۰۰ شرکت اول ۷۱.۴درصد اشتغالزایی کل شرکتهای برتر را سهیم هستند. این نتایج مشخص میکند میزان صادرات ۱۰۰ شرکت نخست ۹۲.۵درصد از کل صادرات ۵۰۰ شرکت برتر است. همچنین مقایسه ارزشافزوده شرکتها با تولید ناخالص داخلی نشان میدهد ارزشافزوده ۱۰۰ شرکت نخست ۱۸درصد و ارزشافزوده ۵۰۰ شرکت ۲۰درصد است. فروش ۱۰۰ شرکت اول ۴۵درصد و فروش ۵۰۰ شرکت ۵۲درصد است.
برای ارتقای اقتصاد ملی، راهی جز حمایت از پیشرانان نیست
مهدی صادقینیارکی، معاون برنامهریزی و توسعه سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) در بیستوچهارمین دوره رتبهبندی شرکتهای برتر ایران گفت: در اقتصاد ملی راهی جز تقویت، حمایت، پشتیبانی و رفع موانع برای پیشتازان و پیشرانان اقتصاد ملی و توجه به مزیتهایمان نداریم. بهگزارش ایدرونیوز، وی افزود: آمار ۵۰۰ و ۱۰۰ شرکت برتر ایران نشان میدهد مجموع فروش ۱۰۰ شرکت برتر، حدود ۴۵ درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل میدهد در حالی که با در نظر گرفتن ۵۰۰ شرکت برتر این آمار به ۵۲ درصد بود. همچنین ارزشافزوده ۵۰۰ شرکت برتر ۲۰ درصد GDP و ۱۰۰ شرکت برتر ۱۸ درصد GDP کل کشور را تشکیل میدهد. وی گفت: در جهان، اقتصاد کشورها بهوسیله شرکتها ساخته میشود و این شرکتهای بزرگ هستند که اقتصاد ملی، منطقهای و فرامنطقهای را میسازند و تصویر بیرونی اقتصاد کشور را در جهان مشخص میکنند و در نهایت میتوانند شاخصهای زندگی افراد حاضر در آن جامعه را تغییر دهند. در اقتصاد ملی ما تقریبا به اندازه انگشتان دست یا حتی بیشتر، شرکت با فروش بیش از یک میلیارد دلار وجود دارد. در اقتصاد ملی راهی جز تقویت، حمایت، پشتیبانی و رفع موانع برای پیشتازان و پیشرانان اقتصاد ملی و توجه به مزیتهایمان نداریم. صادقینیارکی با بیان اینکه ایران جزو ۵ رتبه نخست فارغالتحصیلان دانشگاهی در جهان است، تصریح کرد: ناچاریم توجه بیشتری به صنایع ساختمحور داشته باشیم، زیرا چالش امروز کشور استفاده از متخصصان و فارغالتحصیلان است؛ بنابراین باید شکاف ۳۰ درصدی بین GDP و ارزشافزوده را به این سمت هدایت کنیم. معاون برنامهریزی و توسعه ایدرو با اشاره به قانون حداکثر استفاده از توان تولید اظهارکرد: مسئله رتبهبندی در این قانون به صراحت ذکر شده است. این امتیاز میتواند بهعنوان اعتباری برای این شرکتها در اقتصاد کشور شناخته شود.
ضرورت هوش نوآوری در مدیران
در ادامه ابوالفضل کیانیبختیاری، مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی درباره عوامل برتری و پایداری بنگاههای بزرگ، اظهارکرد: هوش نوآوری که توانایی شناختی انسان برای مشاهده مشکلات و فرصتها به شیوهای جدید و کشف راهحلهای جدید در پاسخ به چالشهای پیچیده است، یکی از عوامل برتری و پایداری بنگاههای بزرگ است، به عبارت دیگر، هوش نوآوری پاسخی به پیچیدگی و نیاز رهبران در محیطهای پیشبینیناپذیر است. بهگزارش روابطعمومی سازمان مدیریت صنعتی، وی افزود: محیطهای امروز محیطهای پر تغییر، با پیچیدگی بالا، پرابهام با عدمقطعیت است که عدماطمینان، تغییرات سریع، ابهام و پیچیدگی را به همراه دارد.
کیانیبختیاری، اشتباهات رایج در این محیط را شامل رویکرد دستوری به نوآوری، سادهانگاری مسائل پیچیده، محدود کردن سطح نوآوری به رهبران و مدیران ارشد، نداشتن استراتژی و برنامه نوآوری و ضعف دانشی رهبران درباره نوآوری و شیوه پیادهسازی آن عنوان کرد.وی در پاسخ به این پرسش که آیا هوش نوآوری برای محیط غیرقابل پیشبینی کافی است، اظهارکرد: رهبران علاوهبر هوش نوآوری به دو نوع هوش هوش هیجانی و هوش تحلیلی هم نیاز دارند. هوش نوآوری، شناسایی مسئله با رویکردی نوآوری و کشف راهحلهای جدید برای آن است. از سوی دیگر هوش تحلیلی استفاده از سواد و مهارتهای ریاضی برای شناسایی و حل مسئله، استفاده از حافظه برای حل مشکلات پیچیده و استفاده از منطق برای حل مسئله است. اما هوش هیجانی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط است. مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی، تفکر واگرا و تفکر همگرا را ابزارهای هوش نوآور دانست و گفت: تفکر واگرا تولید انبوهی از راهحلهای جدید برای یک مسئله از طریق ترکیب، تجزیه یا مرتب کردن ایدههای موجود و جدید است و تفکر همگرا اصلاح ایدهها و اکتشاف بهترین جنبههای هر ایده برای رسیدن به راهحل نوآورانه است. کیانیبختیاری، هنر رهبران را تفکر درباره تفکر نامید. آگاهی از اینکه در هر موقعیتی و در مواجهه با هر مسئلهای، باید از کدام هوش و تفکر استفاده کرد.
وی افزود: هوش نوآوری پاسخی برای مسائل پیچیده، غیرخطی و پیشبینیناپذیر است؛ بنابراین استفاده از این هوش برای مسائل خطی و تکرارشونده موجب اتلاف زمان برای رسیدن به راهحل مناسب، پیچیدگی راهحل و صرف منابع زیاد برای اجرای راهحل میشود. هوش نوآوری در صورت پرورش یافتن، به شکل تفکر نوآورانه بروز مییابد. تفکر نوآورانه فرآیند حل مسائل از طریق کشف، ترکیب و مرتب کردن ایدهها (تفکر واگرا) برای رسیدن به بهترین روش جدید حل مسئله (تفکر همگرا) است. کیانیبختیاری توجه به رویکردهای بینالمللی نوپدید فناورانه و صنعتی را از دیگر عوامل برتری و پایداری بنگاههای بزرگ دانست و انقلاب صنعتی چهارم (آلمان۲۰۱۱) و جامعه ۵.۰ (ژاپن ۲۰۱۶) را فناوریهای پیشرفته، در راستای منافع اقتصادی، اجتماعی و رفاه شهروندان نامید و افزود: نسل پنجم صنعت اهداف و گسترهای فراتر از تولید کالاها و خدمات و سودآوری دارد و بر ۳ عنصر انسان، پایداری و تابآوری بنا شده است. مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی، حرکت به سوی پارادایم حکمرانی هوشمند را در گرو اقتصاد چرخشی، اقتصاد گیگ، اقتصاد اشتراکی، اقتصاد سبز و اقتصاد دیجیتال دانست و سازمانهای دوسوتوان را عامل توسعه صنعتی و درآمدزایی و توسعه مناطق کمبرخوردار و انجام فعالیتهای زیستسازگار خواند. وی خاطرنشان کرد: سازمانهای هیبریدی از دیگر ابزارهای حرکت به سوی ایجاد سازمانهای نوپدید منطبق با ملاحظات اجتماعی و زیستمحیطی هستند. این سازمانها گونهای از سازمانهای دوسوتوان هستند که از یک سو دارای ماموریت فرهنگی اجتماعی و زیستمحیطی و از سوی دیگر، بهدنبال کسب سود و درآمدزایی هستند.
پارادایم دوناتی و حفظ پایداری
کیانیبختیاری افزود: در پارادایم سازمانهای دوناتی، هدف نخست حفظ پایداری محیطزیست و عدمتجاوز از سقف زیستمحیطی و هدف ثانویه کسب درآمد است. رهبران سازمانهای دوناتی، ملاحظات زیستمحیطی در تمامی تصمیمات خود وارد میکنند. این سازمانها مبتنی بر مسئولیت اجتماعی هستند. در نهایت سازمانهای شهروند شرکتی، نمونه دیگری از سازمانهای نوپدید هستند. ماهیت شرکتها در سراسر جهان در حال تغییر است. شرکتها دیگر فقط یک ماهیت حقوقی ندارند که هدف نخست آن سودآوری و پاسخگویی به سهامداران باشد. شرکتها به شهروندانی تبدیل شدهاند که در قبال جامعه مسئول هستند و باید به شهروند شرکتی خوب تبدیل شوند. کیانیبختیاری چهارمین عامل از عوامل برتری و پایداری بنگاههای بزرگ را توجه به رویکرد دولتها در صنعت سبز دانست. سبزسازی صنایع موجود به معنای اصلاح فرآیندهای صنایع موجود (صرفنظر از اندازه، بخش یا مکان) بهگونهای که در تمام مراحل پیش، هنگام و پس از تولید (محصول یا خدمت) کمترین آثار زیستمحیطی ممکن ایجاد شود. برخی از اقدامات اساسی در سبزسازی، استفاده کاراتر از منابع، استفاده از منابع تجدیدپذیر، حداقل استفاده از سوختهای فسیلی و تولید حداقل گازهای گلخانهای است. از سوی دیگر، توسعه صنایع سبز، توسعه کسبوکارها و صنایعی که هدفشان ایجاد پایداری در محیطزیست است. صنایعی مانند بازیافت مواد، مدیریت ضایعات، تصفیه آب، حملونقل ضایعات و... وی ادامه داد: دوگانهزدایی دیگر رویکرد دولتها در صنعت سبز است. در صنعت سنتی، فعالیت صنعتی به معنی «خیر» در رشد اقتصادی و «شر» برای محیطزیست است. اما در صنعت سبز، زوجیت خیر اقتصادی و شر اقتصادی از بین میرود و زوج جدید تشکیل میشود: خیر اقتصاد و خیر محیطزیست. تزویجزدایی توجه دولتها، سیاستگذاران و فعالان صنعتی به این موضوع است که نرخ رشد فشار بر محیطزیست همواره باید کمتر از نرخ رشد اقتصادی باشد. او در بیان چهارمین رویکرد صنایع دوستدار محیطزیست عنوان کرد: در این رویکرد، صنایعی از مواد اولیه پایدار برای تولید استفاده و محصولات دوستدار محیطزیست تولید میکنند. محصولات دوستدار محیطزیست محصولاتی هستند که هم در چرخه تولید، هم مصرف و هم بازیافت، آسیبی به محیطزیست وارد نمیکنند. رشد اقتصادی صنایع سبز نشاندهنده افزایش اقبال عمومی به این صنایع است. (توجه عمومی به مسئولیت اجتماعی) شاید در آینده صنایع غیرسبز، بهطور روزافزونی مورداقبال کمتر عمومی قرار گیرند. ایجاد الزامات قانونی درباره گازهای گلخانهای برای کشورهای در حال توسعه (توافقنامه پاریس و موارد مشابه) صنایع زیستسازگار را توجیه میکنند.
شرکتهای بزرگ و حکمرانی هوشمند
مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی در ادامه به مثالهایی از اقدامات شرکتهای بزرگ در حکمرانی هوشمند پرداخت. استفاده از زنجیره بلوکی در زنجیره تامین والمارت (استفاده از فناوریهای نوظهور) برچسبهای RFID یا کیوآر واحدهای نگهداری موجودی و استفاده از پهپاد برای سرشماری انبارها توسط آمازون (استفاده از فناوریهای نوظهور ایر بیانبی و اوبر (اقتصاد اشتراکی)، تامین آب آشامیدنی برای کشورهای کمبرخوردار و بازیافت قوطی و ظروف محصولات توسط پپسیکولا (دوسوتوانی سازمانی و اقتصاد چرخشی)، درج برچسبهای زیستسازگاری بر محصولات در کانادا، اتحادیه اروپا و امریکا (اقتصاد سبز) از این جمله هستند.
مهمترین اهداف رتبهبندی
کیانیبختیاری در ادامه به تاریخچه ۲۴ سال متوالی رتبهبندی شرکتهای برتر از سال ۱۳۷۷ پرداخت. در سال آغاز این رتبهبندی شرکتهای برتر ایران از نظر شاخص میزان فروش رتبهبندی و معرفی میشدند. میزان اثرگذاری یک بنگاه اقتصادی در ابعاد اقتصاد ملی با میزان فروش آن رابطه مستقیم دارد؛ بنابراین در رتبهبندی سال ۱۳۷۷ تعداد شاخصهای مورد ارزیابی یک شاخص و گزارش نتیجه رتبهبندی در یک بروشور ۴ صفحهای گنجانده شد اما مهمترین اهداف رتبهبندی شرکتهای برتر ایران تولید اطلاعات درباره بنگاههای اقتصادی کشور و شفافسازی فضای کسبوکار است. وی یادآور شد: رتبهبندی شرکتها از نظر میزان اثرگذاری در اقتصاد ملی، گسترش رقابت بین بنگاههای اقتصادی و استفاده از نتایج رتبهبندی برای کمک به برنامهریزی اقتصادی در کشور انجام میشود. رتبهبندیهای مشابه IMI-۱۰۰ در سطح جهان رتبهبندی Fortune ۵۰۰ است که ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا را رتبهبندی میکند. در سطح منطقه، رتبهبندی DS۱۰۰ که ۱۰۰ شرکت بزرگ کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی را رتبهبندی میکند. در سطح جهانی در کشورهای امریکا، کانادا، ترکیه، هندوستان و... انجام میشود. رتبهبندی IMI-۱۰۰ در سال ۱۴۰۰ شامل ۵۰۰ شرکت است. ۵۰۰ شرکت براساس بالاترین میزان فروش (درآمد) مشخص میشوند. ۵۰۰ شرکت براساس میزان فروش به ۵ دسته صدتایی تقسیم میشوند و شرکتهای هر دسته براساس ۳۲ شاخص دیگر با هم مقایسه و رتبهبندی میشوند. به این نحو شرکتهایی با هم مقایسه میشوند که از نظر اندازه تا حدودی به هم نزدیک هستند.
نحوه رتبهبندی شرکتهای برتر
در ادامه همایش مجید درویش، مدیر مرکز رتبهبندی شرکتهای برتر به سخن پرداخت و گفت: در این رتبهبندی، شرکتها براساس بالاترین میزان فروش (درآمد) مشخص میشوند. در فهرستهای عمومی IMI-۱۰۰، انواع شرکتها در رشتههای صنعتی مختلف حضور دارند. ۵۰۰ شرکت براساس میزان فروش به ۵ دسته صدتایی تقسیم و شرکتهای هر دسته براساس ۳۲ شاخص دیگر با هم مقایسه و رتبهبندی میشوند. به این نحو، شرکتهایی با هم مقایسه میشوند که از نظر اندازه تاحدودی به هم نزدیک هستند. تعداد شاخصهای موردارزیابی در فهرستهای عمومی، ۳۳ شاخص است. چین بیشترین تعداد شرکت در فهرست فورچون را دارد و کشورهای امریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه و بریتانیا در مقامهای بعدی قرار دارند اما سهم امریکا از نظر میزان درآمد در فهرست فورچون ۵۰۰ بالاترین و چین، ژاپن، آلمان، فرانسه و بریتانیا در رتبههای بعدی قرار دارند. مطابق آخرین آمار موجود، صنایع بزرگ ۴۷ درصد اشتغال را ایجاد کردهاند. طی ۱۰ سال (۹۳-۱۳۸۳)، سهم بنگاههای بزرگ در ایجاد ارزشافزوده حدود ۹۰ درصد بوده است. بنگاههای بزرگ اقتصادی در ایران شغلهایی ایجاد میکنند که در مقایسه با بنگاهای کوچک و متوسط، تاثیر بیشتری در رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی دارند.
وی درباره روششناسی رتبهبندی گفت: یک شرکت، در شاخصهای گوناگون، رتبههای متفاوتی میگیرد و به عبارت دیگر در این نوع رتبهبندیها، شاخصهای مختلف با هم ترکیب نمیشوند تا در مجموع، به یک شرکت، یک رتبه تعلق گیرد. باید توجه داشت هر فهرست رتبهبندی مربوط به چه شاخصی است، فهرست مزبور، فقط جایگاه شرکتها را از جنبه همان شاخص مشخص میکند و نه از تمام جنبهها. شاخصهای رتبهبندی، شاخصهای کمی (مقداری) هستند و مقادیر آنها از صورتهای مالی حسابرسی و تایید شده شرکتها استخراج میشود. رتبه شرکتها در شاخص موردنظر، براساس مقادیر عددی بهوسیله نرمافزار مشخص میشود و هیچگونه ارزیابی و قضاوتی از سوی اجراکنندگان رتبهبندی صورت نمیگیرد. از ویژگیهای رتبهبندی IMI-۱۰۰، شفافیت بالای آن است، به طوری که رتبه هر شرکت در هر شاخص، بهراحتی قابل بررسی و صحهگذاری است. درویش گفت: در سال ۱۳۹۹، اقتصاد ایران یک درصد رشد داشته است. رشد واقعی فروش ۵۰۰ شرکت برتر ۲۳.۶ درصد بوده است. پس میتوان گفت که شرکتهای برتر، نقش لوکوموتیو اقتصاد کشور را داشتهاند. فروش نخستین شرکت، ۱۴۶.۸۶۱ میلیارد تومان، فروش صدمین شرکت ۵.۲۰۱ میلیارد تومان یعنی ۸۵ درصد رشد نسبت به فروش صدمین شرکت سال قبل و جمع فروش ۱۰۰ شرکت برتر، ۲، ۲۸۳، ۳۸۲ میلیارد تومان یعنی ۷۶ درصد رشد (اسمی) نسبت به سال قبل از آن داشته است. مدیر مرکز رتبهبندی شرکتهای برتر گفت: در رتبهبندی IMI-۱۰۰ علاوهبر اینکه جایگاه هر شرکت در فهرستهای عمومی نشان داده میشود، جایگاه شرکت در گروه صنعتی مربوط نیز مشخص میشود. در رتبهبندی سال ۹۹، شرکتها در ۳۲ گروه صنعتی (رشته کسبوکار) قرار گرفتهاند. ردهبندی شرکتهای برتر در زمینه شرکتهای پیشرو (تعیین ۱۰شرکت دارای بالاترین رشد طی دوره ۴ ساله بین ۱۰۰ شرکت برتر)، شرکتهای برتر از نظر رشد سریع (تعیین ۵ شرکت دارای بالاترین رشد طی دوره ۴ ساله از هر دسته صدتایی بعدی)، شرکتهای برتر صادراتگرا (تعیین ۱۰ شرکت دارای بالاترین رتبه از نظر شاخص ترکیبی صادرات) و شاخص ترکیبی صادرات از ترکیب ۳ شاخص میزان صادرات، رشد صادرات و نسبت صادرات به فروش بهدست میآید. وی خاطرنشان کرد: مقایسه ۵۰۰ شرکت بزرگ و گروههای صنعتی رتبهبندی IMI-۱۰۰ با ۵۰۰ شرکت بزرگ و گروههای صنعتی فهرست Fortune Global ۵۰۰ مقایسه ۵۰۰ شرکت بزرگ و گروههای صنعتی رتبهبندی IMI-۱۰۰ با ۵۰۰ شرکت بزرگ و گروههای صنعتی در رتبهبندیهای مشابه در ترکیه، هند و امریکا. این مقایسهها اطلاعات مفیدی در زمینه مقایسه صنایع و رشتههای مختلف کسبوکار در این ۴ کشور ارائه میدهد.
گفتنی است در این دوره شرکتهای صنایع پتروشیمی خلیجفارس، بانک ملت، فولاد مبارکه اصفهان، پالایش نفت بندرعباس، سرمایهگذاری غدیر، ایرانخودرو، مپنا بانک صادرات ایران و گروه گسترش نفت و گاز پارسیان براساس شاخص فروش به ترتیب حائز رتبه اول تا دهم شدند. گفتنی است شرکت مس با کسب رتبه سوم در شاخص «سود» و «بالاترین ارزش بازار» در ردیف برترینها قرار گرفت.شرکت ملی صنایع مس ایران در این همایش برپایه شاخصهای تعریفشده با دریافت لوح تقدیر و تندیس همایش بهعنوان شرکت پیشرو معرفی شد.
بنا به اعلام دبیرخانه بیستوچهارمین سال رتبهبندی شرکتها «تغییر رتبه فروش شرکتهای فهرست ۱۰۰ شرکت برتر ایران در ۴ سال اخیر» مهمترین معیار در انتخاب ۱۰ شرکت پیشرو بوده است. همچنین فملی (شرکت ملی صنایع مس ایران) حایز رتبه شد. افزون بر این، شرکت مس در شاخص «بیشترین صادرات» و «سودآوری» رتبه ۴ را از آن خود کرد و در شاخص «بالاترین ارزشافزوده» موفق به کسب رتبه ۶ و در شاخص «فروش/درآمد» در مقام شانزدهم ۱۰۰ شرکت برتر ایران قرار گرفت.
ارسال نظر