گفتوگوی صمت با یک کارشناس آب
بلای بیابانزایی، ایران را از نفس انداخت
مخاطرات طبیعی با انواع گوناگون و گسترهی نفوذشان به عنوان پدیدههای تکرار شدنی و مخرب، همواره در طول دوران حیات کره زمین وجود داشتهاند و پس از پیدایش بشر نیز همیشه خطری جدی برای انسان بودهاند.
بنابراین برنامهریزی پیش از وقوع بحران از مسائل مهمی است که امروزه پیش روی مدیران شهری به ویژه در حوزهی مدیریت بحران قرار دارد. ایران نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی همواه با انواع مخاطرات و بلایای طبیعی همراه بوده است. خشکسالی و بیانزایی یکی از مهمترین مخاطراتی است که بشر نقش انکارناپذیری در هر دو حیطه دارند. حمیدرضا رمضانی، کارشناس آب در گفتوگو با صمت میگوید در ۱۰ سال اخیر بیش از ۲ میلیون هکتار به وسعت بیابانهای ایران افزوده شده است.
بهگفته وی یکی از تبعات بیابانزایی در ایران فرونشست زمین است و شوربختانه ایران در این شاخص در دنیا رتبهدار است و از ۳۱ استان ایران در ۳۰ استان شاهد فرونشست زمین هستیم، این در حالی است که آخرین مرحله بیابانزایی در دنیا فرونشست زمین است.
پدیده گردوغبار محصول بیابانزایی
براساس آمار در ایران ۳۲ میلیون هکتار بیابان داریم که هم منشأ زمینشناسی و هم منشأ اقلیمی دارند و طی دهه اخیر بهدلیل اعمال سیاستهای اشتباه در مدیریت منابع آب و کشاورزی و در مجموع بهدلیل تغییر اقلیم و دخالتهای انسانی حدود یک میلیون هکتار کانون گردوغبار فعال به آمار بیابانهای کشور افزوده شده است.
از جمله پیامدهای مخرب بیابانزایی که در سال جاری کشور لحظه به لحظه با آن درگیر بوده، ایجاد پدیده گردوغبار است که خود تبعات اقتصادی و اجتماعی بسیاری دارد. از جمله دلایل بیابانزایی در ایران میتوان به بهرهبرداری نادرست از اراضی کشاورزی، استفاده افراطی از سموم شیمیایی، شخم اراضی همسو با شیب زمین، بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی که منجر به شوری آب و خاک و در نهایت فرونشست زمین میشود، چرای مفرط و بیش از ظرفیت مراتع، بهرهبرداری بیرویه از جنگلها و تغییر کاربری نابخردانه اراضی کشاورزی اشاره کرد. کارشناسان یکی از مهمترین روشهای جلوگیری از فرسایش خاک و بیابانزایی در کشور را اجرای روشهای آبخیزداری بهطور جامع و کامل میدانند.
بسیاری بیابانزایی را نیز در زمره بلایای طبیعی میدانند که تبعات اجتنابناپذیری برای اقتصاد دارد. روند بیابانزایی را در ایران چگونه ارزیابی میکنید و تبعات اقتصادی آن را چه میدانید؟
هر انسان برای زندگی و ادامه حیات از زمین تامین میشود. با این وجود ایران بهدلیل بیتدبیری مسئولان یکی از ناپایدارترین کشورهای دنیا در بحث خاک و آب است. ایران با سهم ۲.۱ درصدی از خشکیهای جهان ۳.۰۸ درصد مناطق بیابانی دنیا را در خود جای داده است. ۶۱ درصد مساحت ایران در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که ۳.۱ برابر میانگین جهانی است. ۲۰ میلیون هکتار از اکوسیستم بیابانی ایران تح ت تاثیر فرسایش بادی قرار دارد. از این مقدار ۴.۶ میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی است که در ۱۸۲ منطقه و ۹۷ شهرستان و ۱۸ استان پراکنده شدهاند. نکته قابلتامل این است که در ۳۰ سال اخیر ۳۰ درصد به مساحت بیابانهای ایران افزوده شده است. هرچه بر وسعت اراضی بیابانی کشور افزوده شود، کانون تولید گردوغبار در کشور هم بیشتر خواهد شد. هماکنون مناطقی مثل تالاب گاوخونی، دریاچه ارومیه، حوض سلطان، دریاچه پریشان و... از مناطق طبیعی ایران هستند که در آستانه خشک شدن و ورود به کانون گردوغبار نمکی قرار دارند.
به این ترتیب میتوان گفت فرسایش خاک نقش قابل توجهی در گسترش پدیده بیابانزایی دارد. شرایط ایران در فرسایش یا حفاظت از خاک چگونه است؟
معدل فرسایش خاک در جهان در ازای هر یک هکتار سالانه ۴ تن است، اما در ایران به ازای هر یک هکتار زمین سالانه ۱۶ تن فرسایش خاک داریم. در استانداردهای جهانی ارزش هر یک تن خاک ۲۸ دلار برآورد و قیمتگذاری شده است. تخریب زمین در ایران بهطرز دهشتناک و ناهنجارانهای رو به گسترش است و همگان غافل از این مهم هستند که اگر زمین تخریب شود، تغییرات آبوهوایی و نابودی چرخه تنوع زیستی هم از راه میرسد؛ کمااینکه هماکنون در ایران هر سه مورد فوقالذکر در بدترین وضعیت ممکن قرار دارند و بالعکس اگر این سه مورد کاملا در حالت ایستا باشند میتوانند بهطور فزایندهای بر امنیت پایدار غذایی و رفاه انسانها نقش و تاثیر مثبتی داشته باشند.
متاسفانه کشاورزی ناهمتراز، کشت غیراصولی، آبیاری غرقابی برای کشت غیراصولی در مناطق کویری، تخریب زیستگاهها، تخریب مراتع و... همگی موجب شده در ایران بهجای بازیابی و بهبود زمین شرایطی کاملا برعکس داشته باشیم. طی ۱۰ سال اخیر بیش از ۲ میلیون هکتار به وسعت بیابانهای ایران افزوده شده است.
یکی از مهمترین علل فرسایش خاک در ایران شخم اراضی با شیب بیش از ۳۰ درصد است که بهطور طولی و دقیقا همسو با شیب زمین انجام میشود. از آنجایی که عمق خاک نباتی در اراضی شیبدار بسیار ناچیز و در حد ۳۰ سانتیمتر است، بعد از گذشت ۵ سال خاک بهطور کامل غنای خود را از دست میدهد و با فرسایش خاک نباتی زمین برای همیشه غیرقابل کشت خواهد شد.
در سیل سال ۱۳۹۸ که استانهای آذربایجان شرقی، زنجان، آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام، خوزستان، فارس و کهگیلویه و بویراحمد را بهشدت درگیر کرد، فقط در استان لرستان و تنها طی ۴ روز بیش از ۱۰۰ میلیون تن فرسایش خاک داشتیم و در کل کشور نیز بیش از ۲.۵ میلیارد تن فراتر از حد استاندارد فرسایش خاک رخ داد. سیل سال ۹۸ خسارتی فراتر از ۱۰۰ میلیار دلار به ایران وارد کرد. البته نکته قابلتوجه این است که در سیل سال ۹۸ با عملیات صحیح آبخیزداری در برخی استانها بیش از ۱۰ میلیارد مترمکعب آب در کشور مهار شد.
بیابانزایی در ایران ناشی از چه عواملی است؟
بیابانها و مناطق بیابانی حدود ۴۰ میلیون هکتار از اراضی ایران را در بر گرفتهاند که ۱۲ میلیون هکتار از این اراضی ماسهای و از شن و ریگ روان پوشیده شده است. نبود بارندگیهای مناسب، همواره یکی از پررنگترین نقشها را در بیابانزایی در ایران داشته است.
به دلیل اینکه ۸۰ درصد مساحت ایران روی کمربند خشک و نیمهخشک کره زمین قرار گرفته، کشور با تراز بارشی ۲۰۰ میلیمتر در سال یکی از کشورهای کمبارش و کمآب دنیا محسوب میشود، این در حالی است که معدل بارش کشورهای کمربند سبز دنیا سالانه بیش از ۷۰۰ میلیمتر است.
از طرفی میزان تبخیر سالانه آب در ایران از حدود ۲۱۰۰ میلیمتر شروع میشود و تا ۵۰۰۰ میلیمتر، بسته به محیط و اقلیم ادامه دارد. باتوجه به شرایط موجود شاهدیم گستره بیابانها در ایران رو به فزونی است؛ در حدی که در 2 دهه اخیر کلی از روستاهای ایران بهخاطر بیآبی خالی از سکنه شده است.
بهطور کل بیابانزایی در ایران ناشی از بهرهبرداری نادرست از اراضی کشاورزی، استفاده افراطی از سموم شیمیایی، شخم اراضی همسو با شیب زمین، بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی که منجر به شوری آب و خاک و در نهایت فرونشست زمین میشود، چرای مفرط و بیش از ظرفیت مراتع، بهرهبرداری بیرویه از جنگلها و تغییر کاربری نابخردانه اراضی کشاورزی است.
با توجه به موارد یاد شده چه اقداماتی تا امروز برای مقابله با بیابانزایی انجام شده است و در چه بخشهایی کاستیهایی وجود دارد؟
یکی از الزامات مقابله با بیابانزایی در دنیا مدیریت منابع آب است که متاسفانه در ایران شاهد چنین اقدام مهمی نیستیم. در ایران مسئولان تنها قائل به مدیریت سازهای هستند و مدیریت منابع آب فقط تا پشت سدها است؛ در صورتی که ما باید تغییر رویکرد داده و به سمت آبخیزداری کارآمد برویم تا منابع آب را مدیریت کنیم. با چنین رویکردی حقابه طبیعت هم لحاظ میشود و میتوانیم با بیابانزایی در سطح کشور مقابله کنیم. در ایران برای نجات و احیای خاک و آب و رهایی از پدیده بیابانزایی، راهی جز پرداختن به مقوله آبخیزداری نداریم. مسئولان باید بهجای پرداختن به مسائل سیاسی بیهدف به بطن موضوع بپردازند و به زیرساختها توجه ویژه و خارج از نوبت داشته باشند تا ایران را از خطر نابودی محیطزیست نجات دهند.
بر اثر خشکسالی و روند رو به جلوی بیابانزایی، سالانه ۳۰۰ هزار مهاجر اقلیمی از دیگر استانهای کشور فقط وارد استان تهران میشوند و دولتها هیچ برنامه و هدف مشخصی برای اجرایی کردن اصول مهم و حیاتی در کشور ندارند.
اینکه بیهدف و ساختارشکنانه شهرها و ساختمانهای بیکیفیت احداث شود و مردم نجیب روستایی را وادار به شهرنشینی و پرداختن به مشاغل کاذب کنیم، نامش خدمت نیست، بلکه خیانت است.
برای رفع این کاستیها چه برنامه کوتاه یا بلندمدتی میتوان داشت؟
دولت باید به زیرساختها اعم از تهیه و تدوین سند آمایش سرزمین، تهیه سند چشمانداز توسعه، توسعه پایدار، آبخیزداری، بازچرخانی آبهای خاکستری، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، پایان دادن به کشاورزی آببر ناپایدار، توسعه صنایع تبدیلی، توسعه گردشگری، احیای بافتهای روستایی و استفاده از کشاورزی نوین و پایان دادن به اقتصاد مافیایی و سیاه دولتی بپردازد تا کشور نجات پیدا کند. از جمله فعالیتهای آبخیزداری در حوزههای آبخیز عبارتند از: اقدامات بیولوژیکی که ایجاد یا تقویت پوشش گیاهی از طریق نهالکاری، بذرکاری و کپهکاری است؛ اقدامات مکانیکی که پخش سیلاب، بند خاکی، بندهای رسوبگیر ملاتی، گابیونی و خشکه چینی را شامل میشود؛ اقدامات بیومکانیکی که سکوبندی، تراسبندی، بانکبندی و تقویت پوشش گیاهی را در بر میگیرد و در نهایت اقدامات مدیریتی شامل حفاظت، قرق و کشاورزی حفاظتی.
ارسال نظر