در میزدگرد گسترشنیوز مطرح شد:
چرا تلویزیون و ناشنوایان، زبان هم را نمیفهمند؟
زبان اشاره ناشنوایان، مستقل است و با زبان فارسی فرق دارد اما در این زمینه کار کارشناسی و علمی نشده و بسیاری این را نمیدانند.
گسترشنیوز: به احتمال زیاد شما هم مثل بیشتر افراد تصور میکنید که ناشنوایان، به خوبی با زبان اشارهای که در اخبار و برنامههای مختلف تلویزیونی استفاده میشود ارتباط برقرار میکنند اما این تصور تا حد زیادی اشتباه است. چند وقت قبل احسان شاهوردی، مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان ایران در جلسه پیگیری حقوق افراد دارای معلولیت که در مجلس برگزار شد از موضوعی سخن گفت که برای همه ما غیرمنتظره بود: ناشنوایان، متوجه زبان اشارهای که معمولا در برنامههای خبری صداوسیما در گوشه تصویر، پخش میشود نمیشوند.
بدون شک هدف صدا و سیما، بهرهمند کردن جامعه ناشنوایان کشور از محتوای تلویزیونی بوده اما در تمام این ۱۷ سال، بیراهه رفته است. مگر میشود که موضوعی به این مهمی، حدود بیست سال، از چشم مدیران صدا و سیما دور مانده باشد؟ علت نامفهوم بودن زبان اشارهای که در تلویزیون استفاده میشود چیست؟ و از همه مهمتر چه باید کرد؟ برای یافتن پاسخ سوالات خود به شبکه ملی سازمانهای مردمنهاد ناشنوایان ایران رفتیم تا در میزگردی سهنفره، به ابعاد مختلف این موضوع بپردازیم.
احسان شاهوردی، مدیرعامل شبکه ملی ناشنوایان ایران اظهار داشت: ما به این وضعیت اعتراض کردیم و خوشبختانه یک اتفاق خوب افتاد. از اعضای کانون ناشنوایان سوال کردیم که آیا زبان اشاره ناشنوایان را متوجه میشوید یا نه؟ همه گفتند نه. فیلم آن موجود است. جز یک نفر همه تائید کردند که با تلویزیون ارتباط برقرار نمیکنند. احساس میکنم نظر ما را پذیرفتهاند و نرمش نشان دادهاند. اکنون میخواهیم یک کار دقیق و اصولی انجام دهیم. میخواهیم یک کارگاه گروهی دایر کنیم. میخواهیم در این کارگاه زبانشناس، مترجمی مسلط و نمایندهای از صدا و سیما حضور داشته باشند.
زبان اشاره مادری
طبق دیدگاه زبانشناسی، زبان اشاره ای که خود ناشنوایان به آن سخن می گویند زبان اشاره طبیعی نامیده می شود که برای بعضی از ناشنوایان زبان مادری است. این زبان که بهصورت خودجوش و توسط خود ناشنوایان خلق شده است برای آنها کاملا قابلفهم است اما سازمانهایی که در ارتباط با امور ناشنوایان فعالیت میکنند آن را به عنوان زبانی کامل و مستقل به رسمیت نمیشناسند و به جای آن بهطور مصنوعی یک سیستم دیگر ساختهاند. پایههای این زبان، دستورزبان فارسی است. در این سیستم به جای کلمات از یکسری اشارات استفاده میشود.
ناشنوایان هر کشور و منطقهای، زبان اشاره طبیعی خاص خود را دارند. به عنوان مثال ناشنوایان ایران از زبان اشاره ایرانی استفاده میکنند. چیزی به اسم زبان اشاره جهانی یا بینالمللی وجود ندارد. اگر یک ناشنوای ایرانی به سودان برود نمیتواند با یک ناشنوای دیگر صحبت کند.
نمیتوان گفت چند درصد از زبان اشاره تلویزیون برای ناشنوایان مفهوم است. دکتر سارا سیاوشی برای تشریح بیشتر و بهتر این موضوع یک مثال آورد:
مثل این میماند که تکتک کلمات یک خبر انگلیسی را با معادل فارسی جایگزین کنید و برای مخاطب فارسیزبان بخوانید. در اینجا مخاطب ممکن است بداند آن متن درباره چیست ولی متوجه جزئيات نمیشود. او میداند که موضوع خبر «جنگ» است ولی نمیداند کی شروع شده، طرفین آن چه کسانی هستند، تلفات چقدر بوده و ... تمام کلمات فارسی شده ولی کلیت متن معنای چندانی برای مخاطب نخواهد داشت.
سیاوشی از بیتوجهی به یک واقعیت مهم سخن گفت: زبان اشاره ناشنوایان، مستقل است و با زبان فارسی فرق دارد اما در این زمینه کار کارشناسی و علمی نشده و بسیاری این را نمیدانند. مدیران تلویزیون نیت بدی نداشته و نخواستهاند زبان اشاره را از بین ببرند. احتمالا خواستهاند ناشنوایان را به سمت دنیای فارسی بکشند ولی روش آنها اشتباه بوده است. در همه این سالها از این روش اشتباه استفاده شده است. آنها فکر کردهاند با این روش، زبان فارسی ناشنوایان را تقویت میکنند ولی این گونه نیست. هیچ کدام از ناشنوایان متوجه این زبان نمیشود.
وی در ادامه گفت: ناشنوایان زمانی ارتباط برقرار میکنند که در اخبار و برنامههای تلویزیونی از زبان اشاره طبیعی و مادری استفاده شود. اما الان پل ارتباطی ناشنوایان بهطور کامل قطع شده است.
لازم به ذکر است که به دنبال اظهارنظر مدیر شبکه ناشنوایان ایران، رضا غلامی سلطان در مصاحبهای پذیرفت که زبان اشاره تلویزیون قابلفهم نیست اما دلیل آن را سطح تحصیلات متفاوت ناشنوایان و تکلم بعضی از آنها به زبان اشاره محلی عنوان کرده بود.
ریشه مشکل کجاست؟ اشتباه بودن زبان اشاره تلویزیون یا پائین بودن سطح تحصیلات بعضی از ناشنوایان؟ سیاوشی در پاسخ این سوال اظهار داشت: وقتی مخاطب یک برنامه تخصصی باشید و با کلمات و واژگان تخصصی آن حوزه آشنا نباشید بخشهایی از محتوا را درک نخواهید کرد. این موضوع هم در مورد ناشنوایان و هم شنواها صادق است اما دلیل مشکلی که ما از آن سخن میگوییم «زبانی» است نه تخصصی بودن و سطح تحصیلات مخاطب ناشنوا. اگر فقط یک کلمه از کلمات یک جمله نامفهوم باشد میتوان آن جمله را درک کرد. ولی همانطور که گفتم مشکل زبان اشاره تلویزیون فراتر از اینهاست: مخاطب ناشنوا متوجه تمام یا بخش زیادی از جمله نمیشود.
سیاوشی در تشریح بیشتر این موضوع اظهار داشت: ناشنوایان حق دارند که زبانشان به رسمیت شناخته شود. این زبان از قبل وجود داشته و دارد، دستور و گرامر خاص خودش را دارد. چرا از این زبان استفاده نمیشود و اصرار داریم آن را به زور به فارسی تبدیل کنیم. چرا باید یک سیستم مصنوعی ایجاد کنیم و اطلاعات را ناقص منتقل کنیم. بحث تخصصی بودن اصلا موضوع اعتراض ما نیست.
این سیکل نادرست، حدود ۲ دهه ادامه داشته و تلویزیون روی روش اشتباه خود اصرار داشته و دارد. چرا جامعه ناشنوا و نمایندگانش، آنطور که باید و شاید به این موضوع اعتراض نکرده است؟ پاسخ مصاحبهشوندگان بعد تلخ دیگری از ماجرا را آشکار کرد. سیاوشی اظهار داشت: ناشنوایان از ۲۰ سال قبل به کانون ناشنوایان مراجعه و گفتهاند با مترجم اخبار، ارتباط برقرار نمیکنیم، مترجم را عوض کنید. بههرحال زبانشناس نبودند و نمیدانستند که این مشکل چه دلیل علمی دارد. آنها فکر میکردند که اگر مترجم عوض شود مشکل حل میشود. ایراد از مترجمان نیست. اتفاقا آنها به خانواده ناشنوایان تعلق دارند. آنها در زندگی روزمره به خوبی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. مشکل وقتی شروع میشود که جلوی دوربین تلویزیون میروند. اینجاست که مجبور میشوند به جای زبان طبیعی خود از فارسی استفاده کنند. مدیران تلویزیون فکر میکنند زبان اشاره درست، همین است درحالی که اینطور نیست. این پیچیدگی باعث میشود که خود ناشنوا هم نداند که دقیقا به چه دلیل متوجه زبان اشاره تلویزیون نمیشود. به این ترتیب اعتراضاتشان برای مسولان گنگ بوده است.
دیدگاه مسلطی وجود دارد که زبان اشاره طبیعی را نادرست میداند. تا وقتی این دیدگاه در میان مدیران و مسولان وجود داشته باشد اعتراضات و توصیههای ناشنوایان به جایی نمیرسد.
این داستان به کشور ما محدود نمیشود و کشورهای دیگر هم مرتکب این خطا شدهاند. سیاوشی ضمن بیان این مطلب افزود: البته ۴۰ سالی هست که تقریبا بیشتر کشورها متوجه شدهاند که ناشنوایان زبان خاص خود را دارند و نباید زبانی را به اسم زبان درست به آنها تحمیل کرد. این آگاهی دیر به کشور ما رسیده است و آن سنت قدیمی هنوز هم ادامه دارد.
آیا رسانه ملی ما توانسته است ناشنوایان را از لذت فیلم و سریال دیدن بهرهمند کند؟ فرزانه سلیمان بیگی، یکی از مدرسان شبکه ملی ناشنوایان ایران در پاسخ این سوال اظهار داشت: جو سریال دیدن در خانواده ما پررنگ است. همه پای سریالها مینشینند. آنها ماجرای فیلمها را برای من تعریف میکنند. اگر تنها باشم اصلا نمیتوانم سریال ببینیم. به ندرت پیش بیاید که سریالی را قشنگ و جالب بدانم چون همانطور که گفتم یک ناشنوا بدون کمک خانواده نمیتواند مضمون فیلمها را درک کند.
سلیمان بیگی در تشریح بیشتر این موضوع اظهار داشت: عدم ارتباط جامعه ناشنوایان با مجری صدا و سیما به دلیل عدم وجود کارشناس زبانشناسی یا مترجم در سازمان بهزیستی است که قادر به تحقیق در امر ز بان اشاره ایرانی نیستند . انجمن ملی ز بان اشاره باید از کارشناسان متخصص زبانشناسی بهرهگیری کند تا بتواند بوسیله آن و متناسب با شرایط، ناشنوایان ایران، ارزیابی و بررسی دقیقی داشته باشند و مترجمانی را جهت ترجمه تربیت کنند که با اصول و چارچوب خاص مترجمی آشنایی کامل داشته باشند نه اینکه لغت به لغت زبان گفتاری ( فارسی) ر ا تبدیل به زبان اشاره کند.
دنیای ناشنوایان دلسوزان زیادی دارد اما دلسوزی زمانی مفید واقع میشود که با شناخت و آگاهی همراه باشد. در غیر این صورت، تلاشهای دلسوزانه عملا به بیراهه میرود. ذکر یک مثال میتواند راهگشا باشد. دانشگاه علوم توانبخشی و بهزیستی کتابی چاپ کرده ولی بسیاری از موارد درون آن اشتباه است. اینجاست که معنا و اهمیت سخن مدیرعامل شبکه ناشنوایان ایران را درک میکنم: دستگاهها باید با کارشناسان و جوامع و تشکلهای مربوط به ناشنوایان مشورت کنند.
ارسال نظر