اختصاصی گسترش نیوز:
جاسوسی که اسطوره دنیای مد شد
اسطوره دنیای مد, کوکو شانل را نمیتوان از همه نظر ستایش کرد. در طول جنگ جهانی دوم که رایش سوم، پاریس را اشغال کرده بود بخش زیادی از وقتش را با مقامات نازی سپری میکرد. رابطه او با آلمانی ها فراتر از دوستی بود.
گسترش نیوز : دنیای مد ممکن است بسیار احمقانه به نظر آید؛ دنیای پوچی که نخوت و غرور و خودستایی را تشویق می کند و قدر و منزلتهای بیهوده ایجاد میکند. مایه تاسف است که مد با خودنمایی و خودشیفتگی همراه شده است اما باید توجه داشت که مد و تغییر و تحولات آن در اصل نقش بسیار مهمی بازی می کند. در اینجا به زندگی کوکو شانل زنی که از او به عنوان خالق لباس زنانه مدرن یاد می شود نگاهی می اندازیم. با گسترش نیوز همراه باشید. تو باید این گونه باشی فرد از طریق لباسی که به تن می کند ارزش های خود را نشان می دهد. بهعنوانمثال از طریق لباس های خود پیام می دهیم که چه چیزهایی را ستایش می کنیم و چه چیزهایی برایمان هیجان انگیز است. بهعبارتدیگر به کمک پوشاک، هویت خود را مشخص می کنیم. علاوه بر این لباس روی خلق وخوی ما اثر می گذارد. مد در اصل یکی از ابعاد جدی زندگی است اما اکنون به صحنه خودنمایی، هنجارشکنی و حماقت تبدیل شده است. طراح فرانسوی، کوکو شانل به معنای کامل از قابلیت های مثبت مد آگاه بود و آن را در خدمت وظیفه اصلیاش قرار داد. او در ۱۹ اوت سال ۱۸۸۳ در شهر سومور به دنیا آمد. در کودکی، مادرش را از دست داد و در فقر و تنهایی بزرگ شد. کوکو توسط راهبه های نیکوکار آموزش دید. تا اوایل بیست سالگی او را گابریل صدا می کردند ولی در این هنگام اسم خود را به کوکو تغییر داد. کوکو بهعنوان طراح کلاه مشغول به کار شد و در این حین دوستان بانفوذی پیدا کرد و با چند تن از دوک های انگلیسی و فرانسوی سَروسِر پیدا کرد. احتمالا با این کار خواسته است موقعیت شکننده خود را تثبیت کند. لباس وسیله ارتباطی است ولی ما معمولا چندان به این واقعیت توجه نمی کنیم. لباسی که فرد می پوشد به مقدار زیادی روی ما تاثیر می گذارد. قبل از شانل لباس های شیک، پرزرقوبرق و گرانقیمت بودند. در طراحی لباس های مد روز بر لطافت و انفعال زنان تاکید می شد. در آن زمان فرض بر آن بود که زن ایده آل قبل از هر چیز باید لطیف و موقر باشد بنابراین پوشاک باید این دو خصلت مهم را تداعی می کرد. پوشنده لباس زنانه یک موجود رویایی، حساس و خواستنی جلوه داده می شد. لباس های زنان طوری بود که انگار فردی که آن را می پوشد اشتهای زیادی به خوردن غذا ندارد. تصویری که لباس مد زنانه ارائه می کرد واقع گرایانه نبود چون بدون شک هیچ انسانی از خوردن دست نمی کشد. زن عصر ویکتوریا چه بسا چندان مبادیآداب نبوده است، بلندبلند می خندیده و به خوردن شیرینی علاقه زیادی داشته است بااینحال لباس ها راه خود را می رفتند و تصویر ایده آلی که جامعه از زنان انتظار داشت را تداعی می کردند: تو باید اینگونه باشی.
تصویر چاپشده در یک مجله مد فرانسوی (۱۹۳۳-۱۹۰۱)
جامعه سیاه و یک آرمان نو کوکو شانل هدف نو و بهتری برای دنیای طراحی لباس، ابداع کرد. او در سال ۱۹۲۶ جامه بسیار ساده ای را به بازار معرفی کرد: جامه سیاه کوتاه. لباس او از ظهور چیز جدیدی خبر می داد: یک آرمان نو. لباسی که از پرانرژی بودن حرف می زد، کسی که آن را به تن می کند آدم باهوشی است، روی جامعه تاثیر می گذارد، ممکن است روزش را صرف مدیریت یک کسب وکار کند یا در وزارت امور دارایی کار کند یا رمان بنویسد. او رسیدن به این آرمان نو را بسیار راحت کرده بود. لباس او در مقایسه با رقبای پرزرقوبرقش قیمت ناچیزی داشت. از طرف دیگر لباس جدید، دوام زیادی داشت. البته منظور از دوام صرفا دوام فیزیکی نیست چون شانل همه سعی خود را کرده بود که طرحش از نظر روانشناختی هم بادوام باشد یعنی به این زودی های از مد نیفتد. لباسی که در سال ۱۹۲۶ طراحی شده بود را می¬شد در ۱۹۲۷ یا ۱۹۳۷ پوشید. خصوصیت دیگر کار شانل آن بود که انتخاب¬ها را محدود کرد. لباس او فقط در رنگ سیاه عرضه میشد پس دیگر نیاز نبود زحمت فکر کردن و تصمیمگیری را بر خود هموار کنید. ایده نوی شانل آن بود که بهروز بودن باید ساده تر و آسان تر شود. جامه سیاه کوتاه، طراحی شده بود تا برازندگی را به امری آسان و ارزان تبدیل کند. ساده, بادوام و ارزان جامه سیاه کوتاه با آمدن مدل تی فورد (که آنهم فقط در رنگ مشکی روانه بازار شد) همزمان شد. فورد با آوردن مدل تی، صنعت خودرو را از اساس دگرگون کرد. برای اولین بار خودروی مقرونبهصرفهای تولید شده بود که بسیاری از مردم توانایی خرید آن را داشتند. خودرو دیگر یک کالای شیک نبود که فقط تعداد اندکی از مردم به آن دسترسی داشته باشند بهاینترتیب حملونقل شخصی افزایش یافت و درنهایت به امری عادی تبدیل شد. کوکو هم هدف مشابهی در سر داشت: ترویج لباس های برازنده و درعینحال ساده، بادوام و ارزان. شانل دنبال لباسی بود که با سلیقه همه زنان جور دربیاید. شانل برای رسیدن به هدف خود بر چند فضیلت ارزشمند تاکید کرد: شما م توانید فرد کارآمد، منظم، جدی و مدبری به نظر برسید ولی برای این کار لازم نیست سخت بگیرید و بیشازحد خود را نجیب و پاکدامن جلوه دهید. لباس های او بر دوام تاکید دارند. شانل معتقد بود که ما باید چیزهای ماندگار بپوشیم و لازم نیست هر چند وقت یکبار سلیقه خود را کاملا تغییر دهیم. لباس های او می گویند که برازندگی در دنیای شلوغ و پرمشغله ما، امری حیاتی است: بهعبارتدیگر باید بتوانیم بدون آنکه لطف و زیبایی خود را از دست دهیم کارآمد باشیم. عطر شماره ۵
کوکو در طول دوره کاری طولانی خود قبل از هر چیز می خواست یک برند متفاوت خلق کند. البته او خود را به پوشاک محدود نکرد. شانل جواهرات و کیف های دستی هم طراحی کرد. مهمترین محصول او (از نظر تجاری) عطر شماره پنج شانل است. کلیسای کاتولیک مدت های مدید از عطر برای تبلیغ مراسم مذهبی خود استفاده کرده است. متولیان کلیسا می دانند که عطر بر خلقوخوی افراد تاثیر می گذارد. بوی اسپند مومنان را به تمرکز بیشتر تشویق می کند. بوی خوش باعث می شود احساس کنند چیز خاصی در حال وقوع است. کوکو می خواست عطرهایش خصوصیات شخصیتی خاصی را برای ما تداعی کند؛ قابل اعتماد، قوی، جذاب و مستقل. او فقط دنبال این نبود که امپراتوری خود را بزرگتر کند. شانل می خواست بخشی از زندگی که برای همه آشنا بود را به تجربه ای خوشایندتر تبدیل کند و شمار هر چه بیشتری از مردم را به استفاده از آن تشویق کند. کوکو عاشق سواحل و لباس های شنا بود و پوشاکی که مردم هنگام ورزش کردن میپوشند را بسیار دوست داشت. اگر از دید یک فرد امروزی به کاری که شانل کرد نگاه کنیم ممکن است فکر کنیم که او عمل خارق العاده ای انجام نداده است اما این تصور کاملا اشتباه است. او لذت حضور در ساحل دریا را جدی گرفت و می خواست عصاره این خوشی را بگیرد، آن را از انحصار تعدادی محدودی از افراد درآورد و همه را از آن بهره مند کند. کارش بهتر از خودش بود البته بههیچعنوان نمی توان شانل را از تمامی جهات ستایش کرد. در طول جنگ جهانی دوم که رایش سوم، پاریس را اشغال کرده بود بخش زیادی از وقتش را با مقامات نازی سپری می کرد. رابطه او با آلمان ها فراتر از دوستی بود. سالها بعد فاش شد که برای آنها جاسوسی می کرده است. مثل بسیاری از هنرمندان، کارش بهتر از خودش بود. او در سال ۱۹۷۱ در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. مد حتی در مدینه فاضله به قوت خود باقی خواهد ماند اما با چیزی که اکنون می شناسیم فرق خواهد داشت. نگاه شانل به دنیای نو بهتمامی معنا کلاسیک است. وقتی امری را کلاسیک مینامیم ضرورتا به آن معنا نیست که با یک چیز مشهور یا متمایز سروکار داریم. فلان شی یا سبک زمانی کلاسیک به شمار می آید که به مقطع تاریخی خاصی که در آن ساخته شده است محدود نشود، تازگی خودش را حفظ کند و همچنان به کار آید. وظیفه واقعی مد این نیست که هرسال سلیقه ما را از ریشه دگرگون کند. لباس ها نماد تکبر و خودنمایی نیستند؛ آنها می توانند حامی و مشوق ما باشند و کمک کنند به انسان های پخته، هدفمند، عاقل و متعادل تری تبدیل شویم. شانل نتوانست با برند خودش هر آنچه می خواست انجام دهد اما همچنان الهام¬بخش است چون لباس و لباس پوشیدن را جدی گرفته بود. در یک دنیای ایده آل، شرکت پوشاک سازی ابتدا بررسی می کند تا ببیند چه چیز واقعا در زندگی ما اهمیت دارد، بعد دستبهکار می شود و لباس هایی می سازد که حامی این ارزش ها و تعهدات اخلاقی باشند. در چنین دنیایی لباس های زیبا فقط در یک صورت برای شخص احترام می آورند: تجسم باورهای خوب او باشند.
منبع: کتاب «متفکران بزرگ: ۶۰ ابزار ساده که زندگی شما را بهبود می بخشند»
ارسال نظر