ماجرای فحاشی علی پروین به بازیکن پرسپولیس
بهزاد داداش زاده در برنامه ملاقات با چهرهها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. این برنامه فرصت مناسبی بود تا درباره اتفاق سال ۷۲ حرف بزند.
سال ۱۳۷۲، چهار بازیکن پرسپولیس مدت کوتاهی بازداشت شدند و هفته نامههای ورزشی پر شد از خبرهای ضد و نقیض درباره این ماجرا. بعد از ۲۷ سال بهزاد داداش زاده واقعیت این ماجرا را برای نخستین بار در طرفداری فاش میکند.
وی در گفتگو در طرفداری اظهار داشت: نخستین محرومیتم در سال ۷۲ بود. من ارتباط نزدیکی با حمید روزبهانی داشتم و رفت و آمد داشتیم. او به تازگی نامزد کرده بود. پرسپولیس با کشاورز بازی داشت که ۲-۱ بردیم.
پیکسوت فوتبال کشور تصریح کرد: پس از مسابقه اجازه گرفتم که به شمال بروم. سپس با پسر آقای فاضل صابری که یکی از هواداران پر و پا قرص فوتبال بود، به شمال رفتیم. سپس حمید روزبهانی آمد و گفت کلید خانه را به من بده و میخواهم با نامزدم به میهمانی بروم. خلاصه کلید را دادم و به رشت رفتم. خلاصه یکشنبه به تهران بازگشتم و دیدم حمید در خانه نیست. به سراغ مادرش رفتم و او نیز گفت آنجا نیست. خلاصه سر تمرین آمدم و از یک نفر، شورت ورزشی و از یکی پیراهن و از یکی کفش گرفتم.
وی ادامه داد: حتی کتانی که پوشیدم آن پشت قایم میشدم که علی پروین گیر ندهد. روزبهانی، محمود کلهر و مجتبی محرمی هم در تمرین نبودند. همه میدانستند چه اتفاقی افتاده ولی خودم بیخبر بودم. هیچکس نیز نمیدانست آن اتفاق در خانه من رخ داده است. خلاصه در استادیوم شماره ۳ تمرین کردیم. سپس یک قفل ساز آوردم که در را باز کند و دیدم بله، خانه بسیار به هم ریخته است.
داداش زاده همچنین افزود: خانه را تمیز کردیم و ساعت ۸ شب بود که دیدم مجتبی محرمی با دو نفر از نمایندگان وزرا آمدند. ما در آن زمان کلانتری هم نمیرفتیم و سر از وزرا درآوردیم. مرا نیز با خود بردند. حتی هنوز نمیدانستم چه اتفاقی افتاده است. آقای حسینی نامی در آنجا بود و مرتبا میگفت چرا کلید خانه ات را به روزبهانی دادی؟ من نیز میگفتم چرا ندارد، رفیقم است و من نیز بارها خانه آنها خوابیده ام. تازه آن جا متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است.
او در ادامه تصریح کرد: حمید روزبهانی را نیز پیدا نمیکردند. آن جا متوجه شدم حمید روزبهانی ظاهرا در سال ۶۷ مرتکب قتل شده است! مثل اینکه به عنوان یک باند از یک طلافروشی در پیروزی سرقت کردهاند و حمید نیز نقش داشته است. خلاصه از نگهبان اجازه گرفتم و به علی پروین زنگ زدم. علی آقا کاملا از ریز جزییات ماجرا خبر داشت و خودش قاضی بود.
این بازیکن سابق پرسپولیس سپس به رفتار تند علی پروین اشاره کرد و گفت: نمیدانم این را بگویم یا نه. به علی آقا گفتم من اصلا کاری نکرده ام. او گفت: تاپاله، آن موقع که حال میکردی به ما نگفتی، الان که گرفتار شدی، به ما میگویی! گفتم که علی آقا من اصلا کارهای نبودم و نمیدانم داستان چیست. پایان تماس ما به ۵ دقیقه نرسید که دیدم علی آقا با یک بنز وارد دادسرا شد. خلاصه با قاضی پرونده را خواندند. ۴ نفرمان جلوی او ایستاده بودیم. علی آقا به ۲ نفر گفت تو و تو فردا سر تمرین. به او گفتم علی آقا چرا؟ گفت خفه شو، وقتی حال میکردی، یاد ما نبودی.
وی تاکید کرد: پس از آن روز مجتبی محرمی و محمود کلهر محروم میشوند و من و حمید روزبهانی میتوانستیم برویم. نخستین بازی مان پس از این اتفاقات، با برق بود. به یکباره میدیدیم استقلالیها در استادیوم شعار میدهند: دختر صحرا، نیلوفر... من با خود میگفتم نیلوفر چه کسی است؟ نگو رفیق (غیرقابل پخش) بوده است. حالا نگویید زن و بچه دارد و فردا شر نشود بگوید ما گفتیم. تازه آن جا متوجه شدم بچهها با ۲ دختر در خانه بودهاند. این پرونده تا ۲-۳- سال ادامه داشت.
البته آن آرمیتا، پلیس اینترپل نیز دنبالش بود زیرا ۲-۳ شیخ عرب را تیغ زده بود. واقعا من هیچ کاره بودم و شاید چوب رفاقتم را خوردم. من با علی پروین کار کرده ام که میگفت مرد باشید و صداقت داشته باشید زیرا هیچ چیز بهتر از صداقت نیست. حرفتان را بزنید. کسی شما را اعدام نمیکند. متاسفانه این رفیقهای ما بند پ یعنی پاچه خواری را یاد گرفتند. الان که این مسئله بیداد میکند.
پ ن: منظور بهزاد داداش زاده از ماجرای قتل این بود؛ پای حمید روزبهانی به پرونده یک سرقت از طلافروشی که منجر به قتل شد باز شده بود اما در طول تحقیقات ثابت شد حمید روزبهانی نقشی در سرقت و قتل نداشت.
ارسال نظر