کنایه سرطلایی استقلال / برای سرمربی شدن باید قالتاق باشم!
صمد مرفاوی در کنار مهدی رحمتی و سیروس پورموسوی گزینه های مربیگری باشگاه آلومینیوم اراک بودند اما باشگاه در نهایت از بین این گزینه ها سرمربی فصل گذشته تیم شهر خودرو را انتخاب کرد.
این موضوع بهانهای شد بعد از مدتها با مربی فصل گذشته استقلال صحبتی داشته باشیم. در کلام او کاملا پیدا بود که از رفتار باشگاه آلومینیوم اراک ناراحت شده است؛ نه به این خاطر که مهدی رحمتی سرمربی شده است. به این خاطر که باشگاه در یک روز سه مربی را به اراک فرا خوانده بود.
بازگشت به لیگ برتر؛ این میتوانست اتفاق خوبی برای شما باشد...
قسمت نبود و به تصمیم باشگاه احترام میگذارم اما اتفاقاتی که در جریان سفر من به اراک رخ داد اصلا اتفاقات خوبی نبود و من را ناراحت کرد. مدیر عامل باشگاه شب قبل از سفرم به اراک به من زنگ زد و تصور من این بود برای مذاکره و در نهایت عقد قرارداد به اراک خواهم رفت اما زمانی که وارد اراک شدم متوجه شدم پیش از من باشگاه با مهدی رحمتی صحبت کرده و قرار است بعد از من هم صحبتی با سیروس پورموسوی داشته باشند. جلسه من با باشگاه ساعت ۱۱ برگزار شد و به من گفتند کار شما تمام است و اگر فشاری از کارخانه به اعضای هیات مدیره وارد نشود شما سرمربی تیم میشوی. بعد ازجلسه ناهار خوردیم و بعد به من گفتند به شما خبر میدهیم و این بدین معنی بود که باید شهر را ترک کنم. بعد از آمدن به تهران متوجه شدم که باشگاه مهدی رحمتی را به عنوان سرمربی انتخاب کرده است. به این انتخاب احترام میگذارم و برای تیم آرزوی موفقیت میکنم. اما اگر میدانستم باشگاه قرار است در یک روز با سه مربی صحبت کند به هیچ وجه به اراک نمیرفتم.
ظاهرا خیلی گله مند هستید؟
بله. صد در صد. من اگر میدانستم باشگاه پیش از من با مهدی رحمتی جلسه دارد و بعد از من قرار است با سیروس پورموسوی صحبت کند به اراک نمیرفتم. این یک رفتار غیر اخلاقی و غیر حرفهای بود. سه ساعت با ماشین شخصی خود به اراک رفتم و سه ساعت برگشتم. تو این ۶ ساعت اگر اتفاقی برای من رخ میداد چه کسی جواب میداد؟ زمانی که وارد جلسه شدم متوجه شدم با مهدی رحمتی مذاکره کردهاند و بعد او را نگه داشتهاند که با من هم مذاکره کنند و بعد هم با سیروس پورموسوی. من از تهران به اراک رفتم اما بنده خدا سیروس پورموسوی از اهواز به اراک آمده بود. اینها مدیران فوتبال ما هستند و به همین خاطر است که فوتبال ما پیشرفتی نمیکند. خب اگر قرار است از کارخانه و یا بالا برای انتخاب سرمربی فشاری بیاورند چرا از ما دعوت کردید و چرا همان کسی که از بالا میگویند ابتدا سرمربی تیم نمیکنید؟ در جلسه هیات مدیره به من گفتند تو یک ضعف داری. منتظر بودم که ضعفم را به من بگویند و خودم را آماده کرده بودم که به من گفتند تو آدم خیلی سالمیهستی! این را یکی از اعضای هیات مدیره به من گفت و بقیه هم آن را تایید کردند. خب این چه حرفی است که به من زده شد؟ خب دفعه بعد اگر باشگاهی مرا فرا بخواند یک هد بند میبندم و روی آن مینویسم من یک مربی اهل لابی و زد و بند هستم. متوجه شدم برای اینکه سرمربی شوم باید قالتاق باشم! یک نکته جالب...
چه نکته ای؟
من ابتدای فصل هم جزو گزینههای سرمربیگری باشگاه آلومینیوم اراک بودم اما رد شدم و در نهایت باشگاه رسول خطیبی را به عنوان سرمربی انتخاب کرد. آنجا هم ناراحت نشدم چون انتخاب سرمربی حق طبیعی باشگاه است و من هیچ جا نمیتوانم خودم را به زور سرمربی کنم. اما وقتی من ابتدای فصل جزو گزینههای باشگاه بودم و رد شدم چه دلیلی وجود داشت که دوباره ازمن برای مذاکره دعوت کردند؟ این رفتار درستی با صمد مرفاوی نبود. من نمیخواهم به سبقه فوتبالی خود اشاره کنم. ابتدای فصل هم رییس هیات مدیره به من گفت برنامه شما کاملا جامع است اما فوتبال ایران جای آدمهای سالم نیست. من از این حرف ناراحت شدم. یعنی چی که فوتبال ایران جای آدمهای سالم نیست.
این حرف را نزنید. باز تکرار میکنم به تصمیم باشگاه احترام میگذارم. اما اتفاقاتی که در اراک برای من رخ داد خیلی ناراحت کننده بود. ساعت ۷ صبح به سمت اراک حرکت کردم. نیم ساعت جلسه برگزار کردیم و این جلسه در ساعت ۱۱ برگزار شد و بعد به من ناهار دادند و گفتند به تو خبر میدهیم. همین طور که گفتم به تهران برگشتم و ساعت ۱۸:۳۰ به خانه رسیدم. باشگاه هم با من عکس گرفت. هم مهدی رحمتی و هم سیروس پورموسوی و در نهایت یکی از عکسها را به رسانهها داد. قسمت نبود سرمربی تیم آلومینیوم اراک شوم اما باز هم میگویم ای کاش من مطلع میشدم قرار است باشگاه با دو مربی دیگر هم در یک روز صحبت کند و در این صورت من به اراک نمیرفتم. اصل بر این است باشگاه از بین گزینهها یکی را انتخاب میکند و با او وارد مذاکره میشود و اگر به توافق نرسید با مربی بعدی وارد مذاکره میشود. اما مذاکره در یک روز با سه مربی را ندیده بودم. و این حرفهایی که به من زدند!
بگذریم؛ روند استقلال در فصل جاری را چگونه ارزیابی میکنید؟
روند استقلال از نظر نتیجه گیری خوب بوده است. خب استقلال بازیهای متعددی را برده و الان در صدر جدول قرار دارد. بردهای استقلال بیشتر اقتصادی است. این بد نیست. بالاخره یک نوع روش است اما من امیدوارم این روند ادامه داشته باشد. البته باید صادقانه بگویم شرایط کمی هم خطرناک است. همه تیمها اینطور نیستند که به راحتی از استقلال گل بخورند و توان این را نداشته باشند که گل خورده را جبران کنند. تیمهایی چون پرسپولیس و سپاهان که استقلال در بازیهای بعدی با آنها روبرو میشود درفاز حمله تیمهای خوبی هستند و شاید این روند به نتیجه گیری استقلال کمک نکند.
این روند را نگه داشتن خیلی سخت است. من این را بی تعارف میگویم. شما تصور کنید در بازی با گل گهر پنالتی حریف تبدیل به گل میشد یا در دقایق پایانی بازی داور به سود استقلال پنالتی اعلام نمیکرد. اشتباه داوری همان طور که گاهی به سود استقلال است ممکن است به ضرر استقلال هم باشد. در بازی استقلال – نساجی آبیها هم در بازی رفت دو امتیاز از دست دادند و هم در بازی برگشت. به این خاطر که نساجی دست استقلال را خوانده بود.
استقلال ۸ بازی سخت دیگر پیش رو دارد و باید موقعیتهای بیشتری روی دروازه حرف خلق کند و به بردهای اقتصادی راضی نشود. این سبک از بازی ریسکش بالاست. توصیه من این است تیم در حمله با برنامه تر باشد. حفظ گل زده اتفاق خوبی است اما استقلال باید به گونه ای بازی کند که در صورت گل خوردن هم برنده شود واین بدین معنی است استقلال باید در فاز تهاجمیقوی تر عمل کند.
کمی میخواهیم در مورد تیم ملی صحبت کنیم. به خصوص در مورد اسکوچیچ...
به دفعات خواندم که تیم ملی میخواهد به دور بعدی جام جهانی صعود کند. نباید انتظارات را بالا ببریم. چه با اسکوچیچ و چه بدون اسکوچیچ صعود از مرحله گروهی جام جهانی سخت است. ابتدا باید منتظر بایستیم تا قرعه تیم ملی مشخص شود. در هر صورت صعود بسیار سخت است. اما در مورد اسکوچیچ؛ او تصور نمیکرد که سرمربی تیم ملی شود اما حالا به این سمت انتخاب شده و خوب هم کار کرده و به نظر من روند تیم ملی باید با این مربی ادامه پیدا کند. تکرار میکنم صعود از مرحله گروهی جام جهانی خیلی سخت است.
ارسال نظر