نگاهی به جایگاه انتقال آب خلیجفارس به فلات مرکزی
افتتاح طرح انتقال آب از خلیجفارس به فلات مرکزی (قطعه نخست تا سیرجان) را باید نقطه عطفی در تاریخ صنایع معدنی ایران دانست. در روز افتتاح (پانزدهم آبان جاری) ابعاد کار آنقدر وسیع بود که حتی رئیسجمهوری نیز بدان اشاره و تاکید کرد که بیان اهمیت طرح در یک برنامه نمیگنجد.
ابعاد فیزیکی همچون طول مسیر، تفاوت سطح ارتفاع پمپاژ آب یا آبگیری، حجم انتقال و در کنار آن دانش فنی به روز در این ابَر پروژه در فرصتی کوتاه قابل بیان نیست و کلمات از بیان آن قاصرند. حضور نزدیک به ۲۰۰شرکت در بخشهای طراحی و مهندسی، ساخت و اجرا، شاید انعکاس دهنده بخشی از بزرگی چنین طرحی باشد.
نکته دیگر که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد اجرای پروژه در کوران تحریمها و کمبود ارز است که حتی پیشتر تصور آن نیز غیرممکن بود. علاوه بر این برجستگی دیگر طرح به قول رزم حسینی وزیر صنعت معدن و تجارت، ارائه ایده از پایین به بالا و شجاعت مثال زدنی مدیرانی است که در سه شرکت گل گهر، ملی صنایع مس و چادرملو اجرای آن را عهده دار شدهاند.
طرح انتقال آب از خلیجفارس به فلات مرکزی ایران، تفکر دیگری باخود به همراه دارد که در آن مسوولیت اجتماعی را به تصویر میکشد. استفاده از آب خلیجفارس و برداشتن تکیه گاه تامین آب از منابع زیرزمینی و سطحی به آب شیرین شده دریای آزاد، بدین مفهوم است که صنایع معدنی امروزه در کنار توسعه ظرفیتها و اشتغال، به محیطزیست نیز توجه وافر دارد و استقلال آبی از منابع زیرزمینی را کلید زده است. هرچند در کل کشور بخش صنعت و معدن درصد ناچیزی از آب قابل دسترس را مصرف میکنند اما امروز، شروع و نقطه عطفی برای این بخش است که تولید به مفهوم واقعی به شکل پایدار ادامه یابد و آسیبها به محیط زیست، به حداقل ممکن برسد.
طرح انتقال آب از خلیجفارس، در عین حال الگویی ملموس برای خطی مشابه به شمار میآید که قرار است با استفاده از آب دریای عمان، سه استان کم آب شرقی (سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی)، را سیراب کند. اکنون فرصتی پدید آمده که به بخشی از ابعاد طرح نگاهی داشته باشیم و همگرایی بخش خصوصی، بانکهای کشور به همراه وزارتخانهها و نهاد دولت به شکل دیگری ارائه شود. ابتدا لازم میدانم تصویری کلی از شرایط کشورمان از نظر آب ارائه شود.
راه برون رفت از کم آبی
در حالی که تنها سه درصد از آبهای موجود جهان شیرین است، از این مقدار نیز فقط یک درصد در دسترس عموم قرار دارد که آن هم به صورت یکنواخت توزیع نشده است. کشور ما نیز به سبب قرارگیری در منطقه کم آب خاورمیانه، به طور طبیعی چالشهای جدی در تامین آب دارد. ایران به رغم آنکه یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده، تنها سهمی سه دهم درصدی از آبهای شیرین دارد. باید در نظر داشت که حدود ۴۶درصد آب شیرینکنها در منطقه خاورمیانه واقع شده که کشورهای عربستان، امارات، کویت و قطر بیشترین ظرفیت تولید آب شیرین را دارا هستند.
این در شرایطی است که کشورمان با خشکسالیهای پی در پی مواجه بوده و تامین آب درون مرز خشکی، امری ناپایدار خواهد بود. از این رو سه شرکت بزرگ معدنی معدنی و صنعتی گل گهر، ملی صنایع مس و معدنی و صنعتی چادرملو تصمیم به تامین آب از منابع غیرزیرزمینی گرفتند آن هم برای استان هایی که به طور مشخص درگیر کم آبی هستند؛ کرمان، یزد و البته هرمزگان.
چشمانداز تامین روزانه یک میلیون متر مکعب آب
مطالعات فنی و اقتصادی انجام شده نشان میدهد انتقال آب شیرین شده از خلیجفارس به صنایع معدنی جنوب شرق کشور اقتصادی تر از انتقال ماده معدنی به سواحل خلیجفارس است. در این راستا طرح شیرینسازی و انتقال آب به میزان یک میلیون متر مکعب در روز (قابل افزایش تا ۱.۵ میلیون متر مکعب) در قالب طرح انتقال آب خلیجفارس به معادن جنوب شرق کشور برنامهریزی شد تا ایجاد ارزش افزوه معدنی بالا، فرآوری مواد معدنی و جلوگیری از خام فروشی و در نتیجه جهش تولید و توسعه در این بخش محقق شود.
برای دست یابی به این هدف کنسرسیوم شرکتهای فوق شرکتی تحت عنوان "تامین و انتقال آب خلیجفارس" را به عنوان متولی شیرینسازی و انتقال آب تاسیس کردند. این طرح در دو بخش اجرایی شده که شامل آب گیری از خلیجفارس و شیرینسازی و همچنین اجرای ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال از سایت شیرینسازی بندرعباس تا سیرجان، مس سرچشمه، اردکان یزد و چادرملو است.
انتقال از پیچ و خم کوهها و دشت ها
قطعه نخست طرح از ۳۵ کیلومتری غرب شهر بندرعباس از محل تاسیسات آب شیرین کن (مجاور کارخانه کشتی سازی) آغاز شده و در ادامه به سمت شمال از ارتفاعات وارد دشت شده و در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا به سمت مجتمع گل گهر واقع در ۵۰ کیلومتری جنوب غربی سیرجان میرسد. پس از آن در ارتفاع ۲۷۵۰ متری به سمت معادن مس سرچشمه واقع در جنوب غرب شهر رفسنجان در استان کرمان ادامه مییابد سپس از ایستگاه شماره ۳ قطعه دوم خط انتقال در ارتفاع ۱۱۹۰ متری به سمت یزد تا منطقه صنایع فولادی اردکان یزد در شمال غرب شهر یزد ادامه مسیر میدهد که طبق برنامهریزی انجام شده در آینده به سمت معادن چادرملو خواهد رسید و این یعنی ایجاد خط انتقال به طول ۸۲۰ کیلومتر و استفاده از لوله هایی به قطر ۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ میلی متر.
در فاز نخست، تامین و شیرینسازی آب خلیجفارس به میزان ۶۰۰ هزارمترمکعب در روز در قالب سه واحد ۲۰۰هزار متر مکعبی اجرایی میشود. در فاز دوم با اجرای یک واحد ۲۰۰ هزار متر مکعبی، ظرفیت تامین و انتقال آب به ۸۰۰هزار متر مکعب میرسد. فاز سوم نیز با اجرای یک واحد ۲۰۰هزار متر مکعبی در نهایت افزایش ظرفیت شیرینسازی آب به میزان یک میلیون متر مکعب در روز را عملی میکند. نکته قابل توجه در این طرح احداث نیروگاه و افزایش ظرفیت تا ۵۰۰ مگاوات جهت تامین برق پروژه است.
بزرگترین آب شیرین کن ایران
آب شیرین کن بندرعباس نیز به عنوان بزررگترین کارخانه آب شیرینکن ایران با مساحت ۱۵۵ هکتار در کنار دست شهرک صنعتی و کشتیسازی بندرعباس در حال احداث است. فناوری آب شیرین این سایت RO یا همان اُسمز معکوس به عنوان فناوری مدرن شیرینسازی آب دریا محسوب میشود. این آب برای مصارف شرب و صنعتی بر مبنای سه شیفت ۸ ساعته و ۳۴۵ روز کاری تعریف شده است.
خط شکنی تحریم ها
در این پروژه در شرایطی که طرفهای خارجی به دلیل تحریم ها، کارشکنی و علی رغم قرارداد و دریافت پیش پرداخت از تحویل تجهیزات خودداری کردند، تجهیزاتی همچون ابر پمپ ها، موتورها و شیرآلات توسط سازندگان داخلی ساخته شد به طوری که ۱۹۴ سازنده داخلی از ۱۵ استان کشور با میانگین روزانه ۸ هزارنفر مهندس و نیروی پیمانکار مشغول کار به کار بودهاند.
همکاری بانک ها
منابع ارزی صندوق توسعه ملی با عاملیت بانکهای صنعت و معدن و کنسرسیوم بانکی با هدایت بانک تجارت و همچنین منابع ارزی بانک ایران و اروپا با عاملیت بانک پارسیان بوده است. مبالغ دریافتی ریالی توسط کنسرسیومی متشکل از ۹ بانک دولتی با عاملیت بانک ملی بوده است. جمع هزینهها با احتساب تبدیل یورو، برای شیرینسازی و خط انتقال تا سیرجان به ۱۶۳۰۰ میلیارد تومان رسیده است.
زیرساخت اَبَر پروژه
از جمله ویژگیهای برجسته طرح، ایجاد زیرساختهای مورد نیاز برای اجرای پروژههای انتقال آب در حد سه برابر ظرفیت موجود در حوزه شیرین سازی، آبگیری، سازههای دریایی، آزادسازی مسیر، ایجاد تاسیسات وابسته مورد نیاز و احداث تونل است. در کنار این امر توانمندسازی مشاوران، پیمانکاران، مهندسان، سازندگان داخلی و عوامل اجرایی در طول زمان اجرای پروژه و کسب تجارب لازم برای اجرای پروژههای مشابه در کشور، همچنین آزادسازی، تملک، و احداث ۸۲۰ کیلومتر جاده دسترسی به عرض ۳۰ متر به منظور احداث حداقل دو خط جدید علاوه بر خط انتقال فعلی، ظرفیتسازی داخلی از طریق عقد قرارداد با ۱۹۴ سازنده داخلی به منظور استفاده از توان فنی و مهندسی شرکتهای سازنده برای تولید تجهیزات مورد نیاز، بومیسازی و تولید برخی از تجهیزات پیشرفته در داخل از جمله؛ پمپ ها، الکتروموتورها، شیرهای صنعتی، VFD و...، ایجاد اشتغال به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای بیش از ۱۶۰۰۰ نفر در ردههای مختلف مهندسی، اجرایی و نیز تامین آب مورد نیاز برای توسعه بخش صنعت، معدن مناطق جنوب شرق و مرکز کشور با داشتن ظرفیتهای بزرگ معدنی و صنعتی است.
از سوی دیگر اثرات زیست محیطی این ابرپروژه که برگرفته از مسوولیت اجتماعی صنایع معدنی است؛ تاثیر مثبت انتقال آب بر اقلیم و محیطزیست مناطق شرق و جنوب شرق است. همچنین جلوگیری از برداشتهای بیرویه آبهای سطحی و سفرههای ریز زمینی و اشتغالزایی و تاثیر قابل ملاحظه بر مسائل اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از مهاجرت از دیگر ابعاد این طرح ملی است.
در اینجا ضروری میدانم از تمامی دستگاههای حاکمیتی شامل صندوق توسعه ملی، بانکها و وزارتخانهها در بخش راه، نیرو و نیز سازمان محیطزیست و اداره منابع طبیعی، دستگاههای نظارتی و تمامی سازندگان داخلی که طی چند سال تلاشی شبانه روزی از خود نشان دادند، صمیمانه سپاسگزاری کنم. همچنین دست مریزاد گفت به بخش خصوصی به ویژه سه شرکت گل گهر، ملی مس و چادر ملو و شرکت تامین و انتقال آب خلیجفارس که جهادگونه در این مسیر، استوار و پویا بودهاند.
ارسال نظر