|

ردپای وام‌های بانکی در افزایش تورم

میزان تسهیلات بانکی از آذرماه سال ۹۸ تا آذر امسال ۴۷.۵ درصد رشد داشته است.این رشد بالاترین رشد نقطه‌به‌نقطه‌ی آذر در دهه ۹۰ است. این وام‌ها باهدف جهش تولید داده‌شده اما در عمل به‌جای رشد اقتصاد به رشد تورم منجر شده است.

معدن 
ردپای وام‌های بانکی در افزایش تورم

درحالی‌که باهدف حمایت از تولید نرخ سود متناسب با واقعیت‌های اقتصاد ایران تنظیم نشد و سیاست‌گذار در یک سال و اندی اخیر دست به این متغیر نزد گزارش‌ها نشان می‌دهد نرخ رشد اقتصادی در محدوده منفی قرار داشته است. این در حالی است که نرخ وام‌دهی بانک‌ها در پایان پاییز امسال و در مقایسه با پاییز سال قبل رکورد دهه ۹۰ را شکسته است.

پایین بودن نرخ بهره نسبت به تورم کنونی یا به‌بیان‌دیگر منفی بودن نرخ بهره‌ی حقیقی، باعث شده است تا تقاضا برای دریافت وام از بانک‌ها افزایش یابد.همین امر موجب شده تا افزایش تسهیلات بانکی از پایان پاییز ۹۸ تا پایان پاییز امسال بالاترین رشد در دهه ۹۰ را تجربه کنند.بسیاری این موضوع را از دلایل اصلی رشد بی‌سابقه نقدینگی و دیگر متغیرهای پولی در امسال می‌دانند.افزایش نقدینگی از کانال وام‌دهی در سال ۹۹ را می‌توان نقدی در مقابل کسانی که مخالف افزایش و تعدیل نرخ بهره بودند دانست.در این گزارش به بررسی سیاست پولی و رفتار نرخ بهره در ایران پرداخته‌شده است.

سیاست‌های پولی و کنترل تورم

به‌طورکلی می‌توان گفت سیاست پولی به‌منظور کنترل تورم و به دنبال آن ثبات اقتصاد کلان، مورداستفاده دولت‌ها قرار می‌گیرد.بانک‌های مرکزی دو ابزار برای انجام سیاست‌های پولی دارند.اولی و شاید مهم‌ترین ابزار سیاست پولی و نرخ بهره است، ابزار دوم نیز ثبات تورم از کانال کنترل نقدینگی و حجم پول است.راه دوم بیشتر در دهه‌های ۷۰ یا ۸۰ میلادی مورداستفاده‌ی بانک‌های مرکزی قرار می‌گرفت و امروزه تقریباً منسوخ‌شده است، البته این راه هنوز هم در اقتصاد ایران طرفدارانی دارد.

اهمیت نرخ بهره

نرخ بهره از مهم‌ترین شاخص‌های اقتصاد کلان و به عقیده‌ی برخی بااهمیت‌ترین متغیر اقتصاد کلان درحال‌حاضر اقتصاد ایران است.نرخ بهره درواقع از کاهش ارزش پول یا اعتباری که در زمان حال قرض داده می‌شود و در آینده از قرض گیرنده دریافت می‌شود جلوگیری می‌کند، به بیان ساده‌تر نرخ بهره پاداش یا اضافه پولی بر مقدار اصلی قرض داده‌شده است که فرد وام‌دهنده برای عدم مصرف در زمان حال دریافت می‌کند تا بتواند در آینده بیشتر مصرف کند.

نرخ بهره چگونه تعیین می‌شود؟

این نرخ هم مانند سایر نرخ‌ها در اقتصاد از طریق عرضه و تقاضا تعیین می‌شود که از تقاطع منحنی عرضه با منحنی تقاطع است البته این نرخ در ایران از طریق اعلام بانک مرکزی تعیین می‌شود.به‌بیان‌دیگر نرخ بهره قیمت و ارزش پول است.نرخ بهره از دو جزء اصلی تشکیل می‌شود که عبارت است از؛نرخ بهره اسمی و نرخ بهره‌ی حقیقی.

نرخ بهره اسمی و نرخ بهره حقیقی

نرخ بهره پرداختی توسط بانک‌ها همان نرخ بهره‌ی اسمی است و افزایش واقعی که در قدرت خرید شما ایجاد می‌شود نرخ بهره‌ی حقیقی نام دارد.به‌بیان‌دیگر نرخ تورم از نرخ بهره‌ی اسمی یا سودی که بانک‌ها به سپرده‌گذاران اعطا می‌کنند کسر می‌شود و نرخ باقی‌مانده میزان سود واقعی است که فرد قرض دهنده کسب کرده است.آنچه در اقتصاد بسیار بااهمیت است نرخ بهره‌ی حقیقی است چراکه به دلیل متغیر بودن تورم در اقتصاد این نرخ بهره‌ی حقیقی است که تعیین می‌کند جذابیت سپرده‌های مدت‌دار بانکی چه اندازه است.حال زمانی که این نرخ منفی شود به عقیده برخی می‌تواند نقش سرطان را برای اقتصاد ایفا کند.

 اقتصاد ایران نیز در چند دهه‌ی گذشته به همین بیماری دچار شده است.بر اساس بررسی‌های انجام در سال ۲۰۱۹ در سطح اقتصاد جهانی فقط پنج کشور دچار نرخ بهره حقیقی منفی بوده‌اند که ایران هم جزئی از این لیست است. این موضوع بیانگر پی بردن بیشتر کشورهای جهان به اهمیت نرخ بهره‌ی حقیقی است و موفق عمل کردن در کنترل و تعدیل این نرخ است.

نرخ بهره در اقتصاد ایران

همان‌گونه گفته شد نرخ بهره‌ی حقیقی در ایران منفی است.بنا به پیشنهاد بسیاری از کارشناسان و اقتصاددانان بایستی نرخ بهره در طول این چند سال افزایش میافت تا بتواند زهر افزایش قیمت‌ها و نرخ تورم را بگیرد.اما برخی تصمیم گیران نیز چنین استدلال می‌کردند که افزایش نرخ بهره اثرات مخربی در اقتصاد ایران برجا خواهد گذاشت، این استدلال بر پایه‌ی سه دلیل بیان می‌شد؛

اول؛نا ترازی در ترازنامه‌ی بانک‌ها

افزایش نرخ بهره منجر به برگشت پرداخت سودهای موهومی می‌شود و این پدیده باعث به وجود آمدن نا ترازی در ترازنامه‌های بانکی می‌شود.همچنین این عده افزایش سود سپرده‌ها را عامل انباشت ریسک در تراز نامه‌های بانکی می‌دانند.

دوم؛حمایت از تولید

زمانی که نرخ بهره بالا برود به طبع باعث کاهش تقاضا برای دریافت تسهیلات یا وام خواهد شد.همین امر نیز موجب می‌شود تا بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی در تآمین مالی به مشکل برخورند و تولید و رشد اقتصادی متوقف شود.

سوم؛حمایت از بازار سرمایه

 افزایش نرخ سود باعث می‌شود تا بسیاری از مردم دارایی‌های خود را از بازار‌های سرمایه خارج کنند.به این علت که سودهای بانکی بدون ریسک هستند، اگر این سود‌ها در نرخی بالا و مناسب قرار گیرد به طبع جذابیت سپرده‌های بانکی نسبت به بازار‌های سرمایه کاهش میابد و دارایی‌ها از بازاری مانند بورس خارج خواهد شد.

افزایش بی‌سابقه ی اعطای تسهیلات

رشد مقدار تسهیلات اعطایی بانک‌ها و موسسات اعتباری از آذر سال گذشته تا آذر امسال بی‌سابقه بوده است.از آذر سال گذشته تا پایان آذر امسال میزان تسهیلات اعطایی به میزان ۴۷.۵ درصد رشد داشته است، این میزان در رشد نقطه‌به‌نقطه‌ی آذر در دهه‌ی ۹۰ رکورد دار است.سیاست عدم افزایش نرخ بهره موجب شد تا نرخ بهره‌ی حقیقی با توجه به تورم بالای امسال به شدت کاهش یابد، و همین امر باعث تا دریافت وام بسیار سودمند باشد و به طبع اقتصاد کشور با افزایش شدید تقاضای تسهیلات بانکی روبه رو شود.

رکورد افزایش نقدینگی و متغیرهای پولی

 افزایش ضریب فزایده پولی(خلق پول توسط بانک‌ها)، باعث شد تا نرخ رشد متغیرهای پولی در امسال تمامی در قله ی دهه ۹۰ قرار گیرند.به‌طوری که این امر تا آذر نیز ادامه دار بوده و رشد نقطه‌به‌نقطه‌ی نقدینگی در آذرماه امسال با ۳۸.۳ درصد در شش سال گذشته بی‌سابقه بوده است.همچنین می‌توان گفت میزان رشد متغیرهای پولی دیگر در امسال در یک دهه‌ی گذشته بی‌سابقه بوده است.

نرخ بهره پادزهری برای تورم

استدلال بر این مبنا که افزایش نرخ بهره‌یا سود باعث افزایش درآمد سپرده‌گذاران و به دنبال آن افزایش نقدینگی و تورم می‌شود، چندان صحیح به نظر نمیرسد.چراکه اثری که پایین بودن نرخ بهره از طریق افزایش تقاضا برای وام و افزایش ضریب فزاینده بر روی افزایش نقدینگی و تورم دارد، به مراتب بیشتر خواهد بود.

چنانچه نرخ بهره تعدیل می‌شد و در نرخی صحیح تر قرار می‌گرفت، اقتصاد ایران امروز در بی‌ثباتی کمتر، تورم کمتر و نقدینگی کمتری قرار داشت.این موضوع بدین معنی نیست که اگر نرخ بهره تعدیل می‌شد اقتصاد کشور امروز عاری از بحران بود، بلکه امروز کشور با مشکلات کمتری دست و پنجه نرم میکرد.

 مسائلی مانند تحریم‌ها و کاهش درآمد‌های دولت و به دنبال آن استقراض از بانک مرکزی و افزایش پایه پولی نیز از دلایل افزایش بالای متغیرهای پولی است.اما تعدیل نرخ بهره میتوانست تا حدودی از آلام کنونی اقتصاد ایران بکاهد

تیری که به هدف نخورد

با وجود افزایش نیافتن نرخ سود شاخص کل بورس از میانه تابستان نزولی شود و برغم همه حمایت‌ها بازار با برگشت محسوسی همراه نشد بنابراین سیاست ثابت نگه داشتن نرخ سود بی‌توجه به نرخ تورم نه به نفع بورس تمام شد نه به نفع مردم عادی.

حمایت از تولید نیز با نرخ سود به جایی نرسید نرخ رشد اقتصادی شش ماهه امسال به روایت مرکز آمار حدودا منفی دو درصد است البته بانک مرکزی رشد اقتصادی را ۱.۳ درصد اعلام کرده اما این میزان رشد در مقایسه با وام تزریق شده به اقتصاد از سوی بانک‌ها نیازمند وزن کشی دقیق تری است.

در واقع باید برآورد شود که این حجم رشد وام بانکی سهم تقویت توان تولید کشور شده است یا با انحراف به بازارهای سرمایه صرف سودگیری از نوسان قیمت دارایی ها. اگر نرخ بهره تعدیل می‌شد آیا نوسان بازارهای دارایی به این میزان بود؟ مهم تر آنکه برای منابع ارزان قیمت بانکی چنین صفی تشکیل می‌شد که سر بخش زیادی از تولید از این کلاه بی‌نصیب بماند.

بانک مرکزی چگونه نرخ بهره را تعدیل کند؟

تعدیل نرخ بهره به معنی افزایش این نرخ تا جایی که نرخ بهره‌ی حقیقی بخ سطح مطلوبی برسد، نیست.بلکه بانک مرکزی بایستی با افزایشی جزئی در نرخ سود، این سیگنال را به جامعه و اقتصاد بدهد که می‌خواهد با تورم مقابله کند.از همین رو فعالان اقتصادی نیز فعالیت‌های خود را بر مبنای کاهش تورم در آینده ریل‌گذاری می‌کنند.بانک مرکزی می‌تواند از طریق عملیات بازار باز و فروش اوراق در نرخ بهره را تا حدود زیادی تعدیل کند.

منبع: اقتصاد نیوز
کدخبر: 154975

ارسال نظر