گسترش نیوز گزارش میدهد؛
بیابانزایی چه بلایی بر سر بشر آورده است؟
بیابان به مناطقی گفته میشود که دارای انواع سازندهای شور و گچی بوده و تنوع گونههای گیاهی که معمولا شامل گیاهان شور روی، ماسه روی و خشکی زی هستند، در آن کم است. حد نهایی میانگین بارندگی سالانه این مناطق به۲۰۰ میلیمتر نمیرسد و این مقدار در برخی از مناطق مرکزی ایران حتی کمتر از ۹۰ میلیمتر است.
بیابانزدایی به کارها و روشهایی اطلاق میشود که برای سبزکاری در بیابان و جلوگیری از روند شتابناک تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب انجام میشود. کوششهایی که برای مهار بیابانزایی در ایران آغاز شدهاست، پیشینهای بیش از پنج دهه داشته و به دهه ۲۰ خورشیدی در سبزوار و خوزستان بازمیگردد. تا سال ۱۳۸۸ خورشیدی دو میلیون و ۶۰۰ هزار هکتار از جنگلهای دستکاشت از گونههای مقاوم و متناسب با مناطق خشک در ایران ایجاد شده و ۲۷ خرداد روز جهانی مقابله با بیابانزدایی نامگذاری شدهاست.
بیابان و بیابانزایی یکی از مسائلی است که بشر امروز با آن گریبانگیر است. عرصههای بیابانی که سطح قابل توجهی از نواحی خشک تا فراخشک کشور را به خود اختصاص داده، واجد مجموعه شرایط اقلیمی – اکولوژیک ویژهای است که باعث ایجاد محدودیتهای شدید زیستی باشد. فقر پوشش گیاهی، کمبود نزولات جوی، نوسانات درجه حرارت، فراوانی اشعه نورانی خورشید و حاکمیت باد و طوفانهای شن ازجمله مقولههای عجین شده با چنین اکوسیستم حساس و شکننده به حساب میآید. افزون بر پدیدههای طبیعی ذکر شده، دخالت ناآگاهانه و بهره جویانه بشر که ریشه در فشارهای بحرانی عدم توزیع متعادل امکانات (به ویژه انرژی) و پائین بودن سطح معیشت خانوارها داشته، چه بسا تاثیر بسیار مخربتری بر عدم تعادل اکولوژیک این نواحی گذاشته است.
طوفان های ماسه ای در مسیر جنوب
به عنوان مثال شهر کرمان تا سه دهه گذشته در معرض طوفانهای ماسهای قرار داشته که این وضعیت در اثر تخریب گیاهی در نیم قرن اخیر به اوج خود رسیده است. این طوفانها، پیامدهایی چون تخریب اراضی کشاورزی، مراکز صنعتی، مهاجرت روستاییان، آلودگی هوا و در نتیجه بیماریهای تنفسی و چشمی، گرد و غبار کردن هوا و کاهش دید رانندگان و افزایش تصادفات، مشکلاتی برای پروازهای هوایی و به خطر انداختن حیات اجتماعی را به دنبال داشته است.
در سال ۱۳۴۵ فعالیتهای بیابان زدایی با هدف بر طرف کردن مشکلات فوق آغاز گردیده است، که فعالیتهای انجام شده شامل بذرپاشی و بذر کاری، مالچ پاشی، احداث بادشکن، قرق، احداث جاده و مهمترین آنها نهال کاری است که حدود ۴۸۳۰۰ هکتار نهال کاری در حوزه کرمان – باغین انجام گرفته است.
به طور کلی از اعمالی که منجر به بیابانزایی میشود میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱) بهرهبرداری نادرست از زمینهای کشاورزی
۲) استفادهی افراطی از کود و سموم شیمیایی
۳) شخم اراضی در جهت شیب
۴) بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی که منجر به شوری آب و در نهایت شوری خاک میشود
۵) چرای مفرط و بیش از ظرفیت از مراتع
۶) بهره برداریهای بیرویه از جنگلها و جنگلتراشی
۷) تبدیل نابهخردانهی اراضی منابع ملی به کشاورزی، ویلاسازی و...
موارد نام برده از جمله عملکرد سوء انسان است که منجر به پدیده بیابانزایی شده است
بارزترین آثار بیابانزایی علاوه بر فقر گسترده، تخریب بالغ بر ۳/۳ میلیارد هکتار از مراتع جهان است که ۷۳درصد تمامی مراتع را تشکیل داده و ظرفیت و قابلیت بسیار بالایی برای انسان و دام دارد.
کاهش حاصلخیزی خاک و افت ساختار آن در بیش از ۴۷ درصد مناطق خشک، شامل زمینهای دیم وابسته به باران و تخریب زمینهای زیرکشت آبی که بیش از ۳۰درصد مناطق پرجمعیت سرزمینهای خشک را دربرمیگیرد از دیگر صدمات بیابانزایی است. ایران با داشتن دو کویر بزرگ و برخی چالههای داخلی توان بالایی برای بیابانی شدن دارد. این پتانسیل با اعمال مخرب نسبت به طبیعت در ۵۰ سال اخیر همواره در حال افزایش است.
ارسال نظر