در بررسی صمت از ظرفیتهای تولید فولاد ایران مطرح شد
از افزایش تولید تا حضور در بازار ترکیه و سوریه
براساس آمار انجمن جهانی فولاد از تولید فولاد دنیا در سال ۲۰۲۲ میلادی، سهم ایران از تولید، ۳۰میلیون و ۵۹۳ هزار تن بود.
این در حالی است که تامین مواد اولیه و زیرساختهایی همچون انرژی میتوانست این عدد را افزایش دهد. زلزله اخیر ترکیه و سوریه میتواند فرصتی برای صادرات ایران در منطقه باشد که باید حجم تولید افزایشی و مسیر صادرات تسهیل شود.براساس آمار انجمن جهانی فولاد از تولید فولاد دنیا در سال ۲۰۲۲ میلادی، در این سال، یک میلیارد و ۸۷۸ میلیون و ۵۳۷ هزار تن فولاد خام در جهان تولید شد و سهم ایران از این وزن، ۳۰ میلیون و ۵۹۳ هزار تن بود.در حالی که، ایران به این حجم از تولید فولاد رسید که وزن تولید فولاد خام ایران در سال ۲۰۲۱ میلادی ۲۸میلیون و ۳۲۰ هزار تن بود، یعنی 2 میلیون و ۲۷۳ هزار تن کمتر از سال ۲۰۲۲.اما سوال این است که آیا ایران میتوانست سهم بیشتری در این آمار را از آن خود کند؟ بدون شک باتوجه به ظرفیتهای ایجادشده و مجوزهای دادهشده فولاد ایران میتوانست سهمی بیش از ۳۰ میلیون تن داشته باشد، زیرا در کنار مجوزهای دادهشده، بسیاری از فولادسازان بزرگ با اجرای طرحهای توسعهای بهدنبال افزایش ظرفیت تولید بودند. حال این سوال مطرح است که چرا درست زمانی که تنها ۲ سال با چشمانداز ۱۴۰۴ فاصله است و باید به ۵۵ میلیون تن برسد، فاصلهای ۲۰ میلیون تنی با این هدفگذاری دارد؟
چالشهای جدی درمقابلهدفگذاری
صنعت فولاد امروز در آستانه رسیدن به این هدفگذاری با چالشهای جدی مواجه است که بیتوجهی به آنها علاوه بر محقق نشدن این هدف باعث میشود بازارهای صادراتی نیز از دست رفته و ارزآوری کشور از مسیر فولاد کاهش پیدا کند.اما اصلیترین دلیل برای این اتفاق چیست؟ پاسخ به این سوال واضح است. تامین مواد اولیه و تامین زیرساختها 2 عامل اصلی است که باعث شده صنعت فولاد کشور امروز در جایگاهی که پیشبینیشده بود، قرار نگیرد.البته پیشتر گفته شده بود، چالشهایی همچون تامین آب و حملونقل میتواند در ۱۴۰۴ مشکلاتی برای این صنعت ایجاد کند، اما امروز مشکل فراتر از حملونقل رفته و تامین مواد اولیه هم از موضوعات نگرانکننده برای تولیدکنندگان فولاد است.
سر نخ مشکل کجا است؟
سر نخ این مشکل بهکجا میرسد؟ بیتوجهی به توسعه اکتشافات به موازات برنامههای فولادی کشور که حالا باعث شده تامین مواد اولیه برای ایران که دارای ذخایر بسیاری از سنگآهن است، گریبانگیر فولادیها شود. وزارت صنعت، معدن و تجارت برای حل این مشکل فولادیها را وارد میدان کرد. در واقع، با سیاست توسعه زنجیره ارزش در واحدها معدنی، فولادیها را ترغیب کرد تا به سراغ معدنداری بروند. سیاستی که شاید در گام اول میتوانست این مشکل را حل کند، اما رفتهرفته معدنیها را رقیب فولادیها کرد. احداث واحدهای فولادی در مجتمعهای معدنی، امروز معادن بزرگ سنگآهن را به یکی از تولیدکنندگان فولاد تبدیل کرده است. این موضوع باعث میشود بخش عمدهای از مواد اولیه تولید فولاد در همان واحد مصرف شود و حرکت بهسمت سودآوری بیشتر میزان ظرفیتهای تولید فولاد را در این مجموعهها افزایش دهد. در مقابل نیز، معاونتهای معدنی در شرکتهای فولادی شکل گرفت و فولادیها بهسراغ سرمایهگذاری در حلقه بالادستی رفتند. برخی کارشناسان معتقدند این تصمیم چندان درست نبود، زیرا هر بخش از زنجیره باید بهصورت تخصصی در حوزه خود فعالیت کند. بهعنوان مثال، شاید بهتر بود در همان سالهایی که فولادیها وارد معدنداری شدند، بهسراغ توسعه تولید فولادهای خاص میرفتند تا ارزشافزوده بیشتری را برای خود بههمراه داشته باشند.
نگرانی معدنیها و فولادیها
با این حال، امروز شاهد هستیم که هر 2 بخش زنجیره یعنی هم معدنیها، هم فولادیها نگران تامین مواد اولیه هستند، زیرا توسعه اکتشافات نیازمند همت بالای دولت و بازوهای اجرایی آن یعنی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران و سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) است. در سالهای اخیر، ایمیدرو تلاش کرده است با افزایش تعاملات خود با بخش خصوصی، بخشی از این موضوع را حل کند، اما در این بین، باید این نکته را در نظر داشت که بخش خصوصی دارای اهلیت نیازمند حمایتهای دولت است تا بتواند توسعه در بخش معدن بهویژه حوزه اکتشافات را محقق کند. شاید بزرگترین حمایت در این موضوع ثبات در قوانین و مقررات است که میتواند سرمایهگذاران را تشویق به حضور در بخش معدن کند، هرچند تحریمها در سالهای اخیر باعث شده است تا سرمایهگذاران خارجی چندان تمایلی به ورود به بخش معدن نداشته باشند و بهنوعی حضور آنها با چالشهایی همراه باشد، اما در این میان، نبود قوانین ثابت توانسته بسیاری از سرمایهگذاران داخلی را نسبت به حضور در بخش معدن بیمیل کند. برای مثال، افزایش ناگهانی حقوق دولتی بهصورت سالانه از موضوعاتی بود که توانست بسیاری از سرمایهگذاران معدنی را از بخش معدن راهی دیگر بخشهای اقتصادی کند.
ضرورت تامین زیرساخت
اما موضوع دیگر، بحث تامین زیرساختهایی همچون انرژی، حملونقل و... است که تولید را تحتتاثیر قرار داده و بر سهم صادراتی اثرگذار بوده است. کمبود گاز و برق چالشی است که در چند سال اخیر بر میزان تولید اثر مستقیم داشته و بهگفته فعالان فولادی در صورت تامین انرژی، این صنعت توانایی افزایش تولید را دارا است. عدمتوسعه میادین گازی امروز نهتنها صنعت فولاد بلکه خطری جدی برای بخش خانگی هم محسوب میشود که نیازمند سرمایهگذاری و فرهنگسازی است. وزیر صمت نیز در اینباره اعلام کرده است که موضوع گاز در سال آینده میتواند جدیتر از امسال باشد. در بحث تامین برق، شرکتهای فولادی با سرمایهگذاری در این زمینه توانستند بخشی از مشکل را حل کنند. البته فراموش نکنیم سرمایهگذاری در زمینه احداث نیروگاهها نمیتواند همین امسال به نتیجه برسد، اما در سال آینده بخشی از این چالش حل خواهد شد. در بحث تامین گاز، شرایط کمی متفاوت است و نمیتوان خیلی انتظار داشت که فولادیها بتوانند در این زمینه وارد شوند، البته شرکتهای بزرگ همچون فولاد مبارکه در این زمینه اعلام آمادگی کردهاند و اقداماتی انجام شده است. حتی فولادیها میتوانند در توسعه میادین کوچک با وزارت نفت وارد همکاری و سرمایهگذاری شوند تا این چالش در سالهای پیشرو در مسیر حل شدن قرار بگیرد. در بخش حملونقل نیز باید بهسمت توسعه حملونقل ریلی و توسعه بنادر رفت تا هزینههای تولید و توان رقابتی بهویژه در بازارهای صادراتی کاهش پیدا کند.
نگاه تولیدکنندگان جهانی
امروز تولیدکنندگان بزرگ فولاد جهان بهدنبال کاهش نرخ تمامشده خود هستند تا بتوانند سهم بیشتری از بازارهای صادراتی را از آن خود
کنند.اما فراموش نکنیم، امروز ایران برای حضور در بازار منطقه با یک فرصت بزرگ مواجه است، هرچند ترکیه در بین ۱۰ تولیدکننده برتر فولاد جهان قرار دارد، اما بازسازی شهرهای آسیبدیده از زلزله اخیر در این کشور و همچنین در سوریه فرصتی است که تولیدکنندگان فولاد ایران میتوانند از آن بهرهبرداری ویژه داشته باشند. زلزله اخیر ترکیه و سوریه میتواند تقاضا برای فولاد و دیگر مصالح ساختمانی در منطقه را افزایش دهد و ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و روابط نزدیک سیاسی با کشوری همچون سوریه میتواند سهم قابلتوجهی از این نیاز را در اختیار بگیرد و حجم صادرات خود را افزایش دهد. البته فراموش نکنیم که بهرهبرداری از این فرصت نیازمند گسترش دیپلماسی اقتصادی و افزایش فعالیت رایزنهای سیاسی است. از سویی دیگر، وزارت صمت نیز باید با تسهیل قوانین و مقررات این شرایط را فراهم کند تا بتوان حجم صادرات در منطقه را افزایش داد.
ایران، دارای بالاترین رشد تولید فولاد در جهان
در همین حال، دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران تولید فعلی فولاد در کشور را ۲۸ میلیون تن در سال اعلام کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران هماکنون بالاترین رشد تولید فولاد را در جهان دارد.
سیدرسول خلیفه سلطانی در گفتوگو با ایرنا افزود: براساس افق برنامه ۱۴۰۴ ، ظرفیت تولید فولاد در کشور باید به ۵۵ میلیون تن برسد که قابلدسترسی است.
وی ادامه داد: رشد سالانه فولاد در جمهوری اسلامی ایران 8درصد است که به غیر از فولاد و پتروشیمی در هیچ بخشی چنین رشدی در کشور وجود ندارد.
دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران بیان کرد: هماکنون حدود ۱۵ طرح فولادی در کشور در حال اجرا و ساخت است که با بهرهبرداری از آنها به تولید واقعی ۳۵ میلیون تن در افق سال ۱۴۰۴ خواهیم رسید.
خلیفه سلطانی گفت: در حال حاضر ارزش تولید فولاد در کشور با نرخ جهانی هر تن حدود ۶۰۰ دلار، ۱۸ میلیارد دلار است، یعنی اگر ما صنعت فولاد را در کشور نداشتیم، ناچار بودیم سالانه ۱۸ میلیارد دلار فولاد وارد کنیم.
وی میزان ارزبری تولید هر تن فولاد در کشور را ۷۵ تا ۸۰ دلار عنوان کرد و افزود: تا چند سال پیش، میزان ارزبری تولید هر تن فولاد در کشور ۱۳۵ دلار بود که با بومیسازی تجهیزات و قطعات موردنیاز صنعت فولاد کشور، این میزان کاهش یافت.
دبیر انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران به مزیت بالای تولید فولاد در کشور اشاره کرد و گفت: در حالی که ارزش جهانی هر تن فولاد ۶۰۰ دلار است، برای تولید هر تن آن در کشور ۷۵ تا ۸۰ دلار ارز صرف میشود که این ارقام نشان میدهد، تولید فولاد در کشور بسیار اقتصادی و سودآور است.
سخن پایانی
متاسفانه تجربه تلخ در بهار ۱۴۰۱ نشان داد که با یک تصمیم غیرکارشناسی میتوان بازار را بهدست رقبا سپرد. درست در روزهایی که قیمتهای جهانی با افزایش ناشی از حمله روسیه به اوکراین همراه بودند، وضع عوارض صادراتی برای بخش معدن و فولادیها باعث شد تا حجم صادرات فولاد ایران در ۶ ماه نخست سال با کاهش ۱۵درصدی همراه و در نتیجه برای بهرهبرداری از این فرصت باید تصمیمات کارشناسی و درستی اتخاذ شود.
ارسال نظر