به بهانه حکم دادگاه علیه ۳ خواننده داخلی و بیتوجهی به قانون کپی رایت؛ صمت بررسی کرد
نجات اقتصاد هنر با رعایت حقوق مولف
هفته گذشته خبر شکایت اردلان سرفراز ترانهسرای قدیمی ایران از ۳ خواننده سرشناس موسیقی کشور و حکم دو سال حبس تعزیری برای این ۳ خواننده به اتهام رعایت نکردن قانون کپیرایت در رسانهها مطرح شد و حاشیههای مختلفی به وجود آورد.
به گزارش پایگاه خبری گسترش، روزنامه صمت نوشت: رعایت نکردن قانون حقوق مولف در زمینه تولید و پخش آثار فرهنگی و هنری در طول سالهای گذشته شرایطی را فراهم آورده که اقتصاد هنر را با مشکلات و هرج و مرجهایی روبهرو کرده است. به نظر میرسد تنها راه رسیدن به آرامش و ثبات در اقتصاد هنر رعایت قانون کپیرایت در سطح کلان و لزوم توجه درست دستگاههای دولتی به این مقوله است؛ امری که به مرور میتواند نظم بیشتری را در این زمینه به وجود بیاورد. اتقاقی که برای ۳ خواننده مطرح داخلی رخ داد نیز از این قائده مستثنا نیست و شاید فتح بابی است برای توجه جدیتر به این موضوع. اما ماجرای شکایت سرفراز از این ۳ خواننده چیست؟ اردلان سرفراز ـ ترانهسرا ـ که در ایران اقامت ندارد، از ۳ خواننده (رضا صادقی، سینا سرلک و علی لهراسبی) به دلیل سرقت ادبی شکایت میکند؛ پس از مدتی به دلیل حضور پیدا نکردن این ۳ خواننده در دادگاه، غیابی حکم محکومیت دو سال حبس تعزیری برای آنها صادر میشود. وکیل سرفراز در گفتوگویی درباره این شکایت اظهار میکند: «آقای سرفراز اعتقاد دارد که با پیگیری قانونی این پرونده میتوانیم از اتفاقات شبیه به مسئله خودشان در آینده پیشگیری کنیم.» رضا صادقی و علی لهراسبی به دلیل اینکه ترانه «سوغاتی» سرفراز را خوانده و منتشر کردهاند، مورد شکایت قرار گرفتند. صادقی در این زمینه توضیح داد: «دو سال پیش در کانال تلگرامم صوتی منتشر شد که این قطعه در حد یک گیتار زدن و خواندن ۴ بیت از شعر «سوغاتی» آقای سرفراز بود. در این صوت تلگرامی حتی صدای محیط و در و دیوار نیز شنیده میشود.» علی لهراسبی هم تا به این لحظه سکوت کرده و توضیحی درباره قطعهای که آن را تنظیم و منتشر کرده نداده است. در زمانی که این قطعه به شکل تکآهنگ منتشر شده، دفتر موسیقی وزارت ارشاد هنوز اقدام به صدور مجوز برای تکآهنگها نکرده بوده است. بر اساس قوانین بینالمللی کپیرایت شاید کار رضا صادقی نوعی خطا در نظر گرفته شود، اما باید دید در قوانین جاری در ایران، این کارها مصداق جرم به شمار میروند؟ اما داستان سینا سرلک کمی متفاوتتر است و شکایت از این خواننده به دلیل خواندن قطعه «برخیز» اعلام شده است. اینطور که به نظر میرسد سرلک این کار را روی شعری از «هوشنگ ابتهاج» خوانده است. در میان اظهار نظرهای مختلف، اینطور یادآوری میشود که اردلان سرفراز با الهام از سروده ابتهاج، ترانهای را سروده که با نام «محتاج» ضبط و منتشر شده است. در برخورد با چنین موردی این پرسش پای خود را پیش میکشد که سرفراز در این مورد حق شکایت از سینا سرلک را داشته یا خیر؟ از طرفی دادگاه چگونه به نتیجه رسیده که این شعر متعلق به اردلان سرفراز است؟ البته حکم، غیابی صادر شده و سرلک فرصتی برای دفاع از این موضوع نداشته است، با این وجود در جوابیهای که چند روز پیش از سوی مدیر برنامههای این خواننده به رسانهها فرستاده شد، هیچ مطلبی مبنی بر رد یا قبول ادعای سرفراز بر اساس مالکیت این ترانه مطرح نشده بود. سینا سرلک در ادامه این جریان با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرام خود از «نتیجه بررسی مجوز و تاییدیه اشعار»ش خبر داد. در میان ۳ قطعه مورد شکایت قرار گرفته، شورای شعر دفتر موسیقی وزارت ارشاد تنها برای یک مورد (برخیز سینا سرلک) مجوز صادر کرده است و جریان این موضوع بیشتر از اینکه دولتی باشد، حقوقی است اما با این وجود عملکرد شورای شعر دفتر موسیقی در موارد آتی و مشابه، مورد پرسش قرار میگیرد. علی مرادخانی ـ معاون امور هنری وزارت ارشاد ـ در این زمینه میگوید: دفتر موسیقی وزارت ارشاد در حال بررسی این موارد است. او تاکید میکند: اصل این است که کار کسی نباید ضایع شود و اگر اتفاقی در این زمینه افتاده باید بررسی شود تا هر کسی در جایگاه خودش بتواند از امکانی که به وجود آورده استفادههای بعدی داشته باشد. یک روز پس از انتشار خبر محکومیت ۳ خواننده، محسن رجبپور ـ تهیهکننده موسیقی و مدیرعامل مجمع صنفی تولیدکنندگان آثار شنیداری ـ اظهار کرده بود: «ما حقوق مادی و حقوق معنوی داریم. حقوق معنوی خلق یا تالیف یک اثر هنری به کسی واگذار نمیشود، بلکه بهرهبرداریهای مادی آن واگذار میشود. این موضوع غلطی است که در جامعه ما رخ داده و گاهی میگویند ما تمام حقوق مادی و معنوی اثری را خریدهایم. این موضوع نشدنی است. به دلیل اینکه بعد از انقلاب در ایران تغییرات به وجود آمده، غلط مصطلحتری وجود دارد و آثاری که حقوق مادی آن پیش از انقلاب به یک کمپانی واگذار شده، بعد از انقلاب، هنرمند بار دیگر آن را واگذار میکند.» رجبپور در ادامه درخواست کرد که هنرمندان تعارفها را کنار بگذارند و برای واگذاری حقوق از یکدیگر «رسید» بگیرند. اگر به حرفهای رجبپور و تاریخ موسیقی در چند دهه گذشته استناد کنیم، چیزی جز هرج و مرج برای تعیین تکلیف حقوق مادی و معنوی یک اثر موسیقایی نمیبینیم. در شرایط مشابه، حوزه سینمای کشور اقدام به تشکیل یک «بانک فیلمنامه» در نهاد صنفی خانه سینما کرده است. حالا با توجه به حجم بیشتر تولیدات موسیقایی نسبت به تولید سینمایی کشور، آیا مسئولان نیازی نمیبینند چنین «بانک» موسیقایی در ابعاد ملی و همهجانبه ایجاد شود تا بعدها شاهد چنین هرج و مرجی نباشیم؟ با رشد وسایل ارتباط جمعی، رسانهها و شبکههای اجتماعی مختلف، آثار ادبی و هنری و فکری بدون هیچ ضابطه و قانونی حتی در سطح بینالمللی، تکثیر و منتشر و نیاز به تصویب قانونی برای جلوگیری از سوءاستفاده از حقوق مولفان و آثارشان احساس شد. بعدها «کنوانسیون برن» کاملترین و کاربردیترین قانونی بود که با همکاری و همفکری دولتها در این زمینه تصویب شد. کنوانسیون برن یک معاهده بینالمللی در زمینه حق تکثیر و حق مولف اثر است. همه کشورهایی که در پی پیوستن به سازمان تجارت جهانی بودند، باید اصول برن را بپذیرند و اجرا کنند. کشور ما اگرچه تاکنون به این کنوانسیون ملحق نشده است، اما این اتفاق باید دیر یا زود بیفتد و ایران نیز به این معاهده جهانی بپیوندد و در این صورت است که امکان جهانی شدن آثار مختلف فکری، فرهنگی و هنری، صنایع و نمودهای مختلف فرهنگ عامه کشورمان فراهم میشود.
ارسال نظر