|

راهکاری برای برون‌رفت از بن‌بست‌های اقتصادی

رصد فروش نفت خام ایران و درآمدهای حاصل از آن برای ایالات متحده بسیار راحت‌تر از رصد فراورده‌های نفتی ایران است. از سوی دیگر فراورده‌های نفتی نیز مشتریان بیشتری نسبت به نفت خام خواهد داشت که منجر به تنوع در مقاصد صادراتی ایران خواهد شد.

گسترش نیوز: علی رضا قربانی کارشانس علوم اقتصادی اظهار کرد: منابع زیرزمینی یکی از نعمات الهی است که تمام کشورها به یک اندازه از آن بهره‌مند نیستند و هر کشور به تبع منطقه جغرافیای خود، دارای منابع به‌خصوصی است. ایران نیز به واسطه حضور در خاورمیانه یکی از کشورهای مهم در زمینه نفت به حساب می­‌آید.

از زمان ملی شدن نفت تا به امروز، نفت بخشی جدایی‌ناپذیر از اقتصاد ایران بوده است که همواره در بودجه کشور با عنوان متفاوتی وجود داشته و با خود مواهب و مشکلاتی را به همراه آورده است. هر چند تلاش‌های فراوانی برای اصلاح ساختار بودجه شده است اما جدایی از نفتی که در تار و پود اقتصاد ایران رشد کرده است، بسیار سخت و دردناک خواهد بود ولی ایران چاره‌ای جز این اصلاح نخواهد داشت.

درآمدهای سهل الوصول نفتی باعث شد تا هیچ‌گاه دولتمردان به فکر ایجاد تنوع در درآمدهای دولت نباشند، که باعث کم‌ اهمیت شدن فعالیت کسب‌وکارها برای دولت می‌شود و از سوی دیگر دولت تمایل کمتری برای ایجاد شفافیت در اقتصاد دارد، برای مثال اگر مالیات را یک منبع اصلی درآمدهای دولت‌ها در نظر بگیریم که فرآیندی پیچیده و پرهزینه است، دولت ایران که دارای درآمدی مانند نفت است که اولا درآمدی دلاری بوده و ثانیاً تا پیش از تحریم­‌های امریکا علیه ایران بسیار ساده و کم هزینه بود، انگیزه‌ای برای مالیات‌ستانی ندارد.

این خود باعث خواهد شد تا شفافیت فعالیت­های اقتصادی برای دولت کمتر باشد و در مرحله اول دولت نتواند به طور دقیق تاثیر سیاست­های خود را بر کسب‌­وکارها ارزیابی کند و دوماً دریافت مالیات­هایی که تناسب کمی با آن بخش از اقتصاد شفاف دارد منجر به فشار بر دوش بخش مولد اقتصادی می‌­شود که یک ضدانگیزه قوی برای حرکت فعالیت­های مولد به سوی بخش غیرمولد است.

از سوی دیگر درآمدهای نفتی ایران خود تابع دو متغیر دیگر هستند، نوسانات بازار جهانی نفت و نرخ برابری ارز. بنابراین درآمدهای دولت، درآمدی درونزا نیست که دولت بتواند به میزان مشخصی درآمد حاصل از نفت دست یابد، در برخی دوره­ها درآمد بیشتر و در برخی دوره­ها درآمد کمتر است.

در صورتی که امروزه بخش قابل توجهی از بودجه کشورهای توسعه یافته و پیشرفته صنعتی، از مالیات به‌دست می‌آید؛ که این امر خود باعث ارتباط بیشتر دولت و کسب ­وکارها می‌شود و سیاست­های دولت در جهتی تنظیم خواهند شد که اولاً به نفع کل اقتصاد به عنوان یک واحد باشد و ثانیاً به نحوی است که به فعالیت کسب­وکارها صدمه­ای وارد نکند زیرا آنها منبع اصلی درآمد دولت­ها هستند.

باید توجه داشت که دریافت مالیات توسط دولت به نفع همه اقشار جامعه است، زیرا یکی از نقش­های اصلی دولت که توزیع ثروت است، توسط ابزار مالیات انجام می‌شود و این ابزار به برخی افراد سودجو و سفته­ باز اجازه نخواهد داد تا یک شبه به ثروت‌های نجومی دست یابند.

*آسیب‌‌پذیری اقتصاد ایران

از آنجایی که مواد شیمیایی تشکیل دهنده نفت به شکلی است که پالایشگاه­ها بر اساس نوع نفت ساخته می‌شوند، می‌توان انتظار داشت که نفت هر کشوری دارای مشتریان محدودی باشد که این به ضربه‌‌پذیری بالای یک اقتصاد نفتی منجر می­‌شود. با توجه به تجربه کشورهای اروپایی که در بحران نفتی دچار مشکلات اقتصادی گسترده شدند؛ می‌‌توان از روشی که آنها برای مستحکم کردن اقتصاد خود از آن استفاده کردند، بهره جست.

این کشورها به تنوع در سوخت‌های مورد استفاده خود و تنوع در عرضه‌­کنندگان انرژی خود دست زدند، به طوری که امروز نه بحران نفتی و نه عدم فروش نفت کشوری به خصوص به آنها آسیب جدی وارد نخواهد کرد.

از آنجایی که بازارهای آزاد همواره در نوسان هستند و دوره‌‌های رونق و رکود را تجربه می‌­کنند، بازار نفت نیز از این قاعده مستثنا نیست، و هر نوسانی در بازار جهانی منجر به تلاطمی اقتصادی در کشورهای فروشنده نفت خواهد شد، چه شوک مثبت باشد و چه منفی.

یکی از راه‌هایی که ایران به کمک آن می‌تواند این مشکل را حل کند، تنوع بخشیدن به مشتریان نفتی و تنوع دادن به محصولات نفتی ایران است که راه‌حل دوم منجر به افزایش ارزش افزوده زنجیره نفتی خواهد شد و از چند سو به اقتصاد کمک خواهد کرد.‌

باید توجه داشت که رصد فروش نفت خام ایران و درآمدهای حاصل از آن برای ایالات متحده بسیار راحت­تر از رصد فراورده­های نفتی ایران است. از سوی دیگر فراورده‌های نفتی نیز مشتریان بیشتری نسبت به نفت خام خواهد داشت که منجر به تنوع در مقاصد صادراتی ایران خواهد شد.

*واردات کالاهای اساسی

در این میان حضور درآمدهای سرشار نفتی باعث شد تا برخی کالاهای اساسی که در دوره‌ای کشور در تولید آنها به خودکفایی رسیده بود مورد غفلت قرار گیرد و دوباره کشور واردکننده برخی از این کالاها شود. از سوی دیگر کشور همواره دچار تورم مزمن بوده است که تاثیر بسزایی در هزینه تولید و نرخ کالاهای اساسی داشته است، که باید توجه کرد یکی از ریشه‌های تورم اقتصاد ایران درآمدهای دلاری حاصل از فروش نفت بوده است.

در چنین شرایطی با افزایش هزینه تولید، کسب ‌وکارها توان تولید و رقابت در صحنه داخلی و بین‌المللی را نداشته و از این رو توان پرداخت مالیات را نیز ندارند. بنابراین اگر درآمدهای نفتی دچار کوچکترین اختلالی شود، کل اقتصاد نفتی دچار تلاطم شده و دولت نیز هیچگونه درآمدی برای هزینه در اقتصاد نخواهد داشت، زیرا تنها درآمد چنین دولتی فروش نفت بوده و به قولی تمام تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد گذاشته است و درآمدی جایگزین ندارد.

آیا راهکاری برای خروج از چنین شرایطی وجود دارد؟ در سال‌های اخیر مقام معظم رهبری همواره بر نقش مردم در اقتصاد و اصول اقتصاد مقاومتی تاکید داشتند و این امر را می‌توان از نام‌گذاری سال‌های گذشته و توجه رهبری به مسئله اقتصاد مقاومتی دانست، که به جرات تنها راه برون‌رفت از بن‌بست‌های اقتصادی افزایش نقش مردم در اقتصاد و جدایی از وابستگی به درآمدهای نفتی است که این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.

در اصول ارائه شده برای اقتصاد مقاومتی، یکی از راهکارها تنوع‌بخشی کالاهای صادراتی و محصولات نفتی است، که حتی با سخت­‌ترین تحریم­ها نیز اقتصادی متکی بر مردم دچار مشکلات اندکی خواهد شد.

اخیرا و پس از بحران مالی ۲۰۰۸ نیز اقتصاد مقاومتی با فرم و نام دیگری در ادبیات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و سازمان­ها و نهادهای بین‌المللی نیز در حال ایجاد شاخص‌هایی در این زمینه برای سنجش مقاومت اقتصادی خود هستند.

کدخبر: 82436

ارسال نظر