نمره منفی برای استقلال و پرسپولیس
دربی ۹۴ منهای همه لحظات خوب و بدش در بعد فنی از نظر مدیریتی در دو باشگاه نمره منفی گرفت.
شوک دقیقه یک دربی ۹۴ نخستین نکته مهم بازی بین تیمهای استقلال و پرسپولیس بود. شاید خوش بینترین هوادار استقلال هم تصور نمیکرد تیمش بتواند به راحتی و بدون کوچکترین فشاری دومین گل سریع دربیها را به ثمر برساند.
استقلال با تکیه بر همین گل زودهنگام که ضربه روحی بدی به سرخها وارد کرد توانست نیمه اول را به خوبی مدیریت کند. آنها به خوبی توانستند ۴۵ دقیقه اول را به نفع خود تمام کنند اما محمود فکری شاید فکرش را نمیکرد نیمه مربیان را به این راحتی به حریف واگذار کند.
۴۵ دقیقه دوم این پرسپولیس بود که توانست بر بازی سوار شود. تعویض سیداحمد موسوی و ورود شیخ دیاباته به بازی به جای اینکه فشار استقلال را مضاعف کند بیشتر به نفع شاگردان یحیی گل محمدی تمام شد.آنها خیلی زود توانستند کامبک طلایی داشته باشند اما سرخپوشان از همان نقطهای نیش خوردند که این روزها به پاشنه آشیل گل محمدی تبدیل شده است.
باز هم روند تساویهای سرخپوشان ادامه پیدا کرد و این نقد به کادرفنی پرسپولیس وارد است که چرا نمیتوانند نتیجه برتری را حفظ کنند اما از آن سو استقلال که توانسته صدرنشین لیگ شود این نقد بر آنها وارد است که چطور نتوانستند آن برتری نیمه اول را ادامه دهند البته آبی پوشان باوجودی که در نیمه دوم قافیه را به حریف باخته بودند و فشار زیادی هم به پرسپولیس وارد نکردند اما همین که روحیه نباختن را حفظ کردند جای تقدیر دارد. این همان شرایطی است که یک تیم مدعی باید داشته باشد و استقلال به نظر بعد از مدتها چهره مدعی به خود گرفته است.
یحیی گل محمدی در این بازی به نسبت دربی گذشته مقابل فرهاد مجیدی نترس تر شاگردانش را ارنج کرد واتفاقا همین تجربه او باعث شد تا پرسپولیس به بازی برگردد و شاید اگر محمود فکری هم به اندازه او تجربه داشت اجازه نمیداد شاگردانش نیمه دوم تحت تاثیر رقیب قرار گیرند. بقیه صحبتها در بازی که مساوی میشود از جمله بحثهای داوری و تک به تکها و شمارش تعداد موقعیتهای گل خیلی محلی از اعراب ندارد. درست است که سوت بد میتواند نتیجه بازی را تغییر دهد اما مسئله این است که داوری رضا کرمانشاهی در این مسابقه این قدر مشکل دار نبود که دو مربی برای توجیه تساوی خود به او انتقاد وارد کردند. اینکه داور باید به سید جلال حسینی باید کارت زرد میداد یا غلامی اخراج میشد توجیه مشکلات فنی دو تیم نیست.
اما مسئله خیلی مهمتر از بعد فنی دو تیم وضعیت مدیریتی دو باشگاه است. در باشگاه استقلال به نظر هر کسی سازوکار خودش را دارد. مهدی عبدیان عضو هیات مدیره باشگاه به خودش اجازه میدهد قبل از مسابقه با استفاده از صفحه شخصیاش هر آنچه که نباید را به معاون باشگاه پرسپولیس بگوید و بعد هم در روز مسابقه بگوید استقلال ۳ بر صفر دربی را میبرد.
کدام مدیر عاقلی در روز مسابقه چنین فشار و توقعی را به تیمش وارد میکند که عبدیان اینگونه مصاحبه میکند؟ اگر شنونده عاقل باشد متوجه میشود این صحبت جز برای تحت فشار قراردادن کادرفنی نیست او بعد از بازی هم در نقش یک کارشناس فنی میگوید از بازی تیم راضی نیست. آقای عبدیان آیا شما مسئولیت فنی و کارشناسی در هیات مدیره را دارید که راضی نیستید؟
آیا استقلال که صدرنشین است کادرفنیاش باید این چنین مورد هجمه شما قرار گیرد؟ در باشگاه استقلال رئیس کیست و کت تن کیست؟ این چه بساطی است که یک عضو هیات مدیره این طور علنی گارد میگیرد؟ از سوی دیگر بازیکنان این تیم به صراحت از مدیریت باشگاه گلایه مند هستند و بابت مسائل مالی شاکی.
مدیرانی که در هیات مدیره استقلال برای پاداش دنبال ریخت و پاش بودهاند بگویند چرا این پولها را برای پرداخت مطالبات به حق بازیکنان هزینه نمیکنند. بهتر نیست به جای مسابقه پاداش دادن اعضای هیات مدیره فکری به حال نحوه پرداختیها داشته باشند؟
در اردوگاه قرمز که آش به قدری شور شده که یحیی گل محمدی کنترل خودش را از دست داده و در نشست خبری که ربطی به مشکلات مدیریتی باشگاه ندارد هر انچه دل پرش دارد به زبان میآورد. منهای همه مشکلات فنی در تیم پرسپولیس اما یحیی گل محمدی حق دارد گلایه مند باشد.
این انتقاد به طور جدی به وزارت ورزش و جوانان و هیات مدیره پرسپولیس وارد است که چطور ممکن است مدیری مثل مهدی رسول پناه بعد از آن همه حواشی همچنان در حلقه مدیریتی این باشگاه باشد؟ چطور میشود مدیری بعد از آن همه حواشی عجیب و غریب هنوز بر مسند ریاست هیات مدیره است اما در جلسات در بیشتر مواقع غایب است؟ او چه نقشی این روزها در اردوگاه قرمز دارد؟
آیا به پرداخت هزینهها کمک میکند؟ آیا در بحث فنی صاحب نظر است؟ علیپور و رغبتی و فیاض جز نقش حمایتی چه بر گرده خود میبینند که انجام نمیدهند و این طور صدای سرمربی تیم را در میآورند؟ یحیی گل محمدی در صحبت هایش از چه چیزهایی میگوید و چه کدی میدهد؟ او چه روزهایی را پیشبینی میکند که مدیران پرسپولیس حواسشان به آنها نیست؟ نقش سمیعی این روزها چیست؟ آیا او میدانسته سرمربی تیمش در سر چه دارد و چه گلایه هایی را در دلش حمل میکند؟
این وضعیت سرخابیها دست پخت مستقیم وزارت ورزش و جوانانی است که مدعی است میخواهد این دو باشگاه را خصوصی کند. مدیران منتصب وزارت ورزش با دورنمای نداشته خود باعث ایجاد فضایی شدند که دو طرف مدعی باشند با اعصاب بهم ریخته مقابل رقیب سنتی به میدان رفتند. این دربی در زیر سایه چنین مدیران ضعیفی برگزار شد و با ادامه این روند باید شاهد روزهای پرتلاطم از دو طرف بود.
ارسال نظر