خصوصیسازی ترسناک در انتظار سرخابیها؟
با مقایسه باشگاه داری در دنیا با ایران به خوبی می توان دریافت که خصوصی سازی در فوتبال ایران تنها در حد رویا خواهد ماند
با مقایسه باشگاه داری در دنیا با ایران به خوبی می توان دریافت که خصوصی سازی در فوتبال ایران تنها در حد رویا خواهد ماند و تعدد قوانین و تغییر مداوم همین تعداد قوانین بالا که دست مدیران تیم های خصوصی را هم بسته، راه را برای بیشتر کردن تیمهای خصوصی بسته است.
مدیری که می خواهد در بخش خصوصی تیمداری کند برای تقویت تیم نیاز به خرج کردن و خرید بازیکن و مربی سطح بالا و بعضا خارجی دارد اما باید پاسوز مشکلات عدیده تیم های دولتی شود که موجب بالا رفتن شکایت در نهادهای بین المللی و داخلی شده اند.
یکی از سوالات مدیران بخش خصوصی این بوده که چرا باید قانون هایی مانند قانون منع جذب مربی و بازیکن خارجی برای تیم های خصوصی هم اجرا شود؟ چرا حق پخش تلویزیونی و حق بلیت فروشی و تبلیغات و موارد قانونی دیگر نباید تمام و کمال به تیم ها برسد؟
در ماههای پایانی دولت دوازدهم هم بحث واگذاری دو باشگاه محبوب و پرطرفدار استقلال و پرسپولیس بالا گرفت اما سوال مهم اینجا بود که چرا دولت در آخرین روزهای حیات خود اقدام عملی به واگذاری سرخابیها کرده است؟ چرا در ۷ سال و نیم گذشته دولت اقدام موثر و قابل اعتنایی برای خصوصیسازی انجام نداد و یک باره در این ماههای پایانی خصوصیسازی را کلید زدند و اجرای آن برایشان مهمترین اتفاق ورزش شد. همه اینها دست به دست هم داده تا با نگرانی از خصوصی شدن این دو باشگاه صحبت کنیم.
این روزها که به انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری نزدیک می شویم و بازار تبلیغات و مناظرات نامزدها داغ است، در مقوله ورزش یکی از بحث های مهم می تواند بحث واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی باشد و دیدگاه هر یک از ۷ نامزد به این امر و نیز در بحث کلان تر خصوصی سازی در ورزش و نه تنها در فوتبال می تواند عیار آن ها برای رشد ورزش را نمایان کند. تعیین نقشه راه عملی نه تئوری می تواند راهگشای این بحث فرسایشی و روی زمین مانده باشد که قطعا برای اجرایی شدن آن مرد میدان می خواهد نه مدیر پشت میزنشینِ دستوری!
ارسال نظر