اتفاق ویژه لیگ بیستم؛ مجیدی «راز بقا» را یاد گرفت!
سرمربی تیم فوتبال استقلال در فصل بیستم با حواشی و مشکلات خارق العادهای دست و پنجه نرم کرد.
فرهاد مجیدی جزو آن دسته از افرادی است که در دوران طلایی بازیگری خود همواره محبوب هواداران تیمش بود تا آن روزی که استقلال را در میانه راه رها کرد و به الغرافه پیوست. در آن سال بیشتر هواداران استقلال اعتقاد داشتند در صورتی که شماره ۷ محبوبشان در تیم میماند، قهرمانی برای آنها به ارمغان میآمد. همین اتفاق سبب شد تا مجیدی نیز مانند امیر قلعه نویی موافقان و مخالفانی پیدا کند و هوادارانش دو دسته شوند.
چندی بعد در صدد جبران بر آمد و در فصلی که امیر قلعه نویی هدایت استقلال را بر عهده داشت کدورتها را با این سرمربی کنار گذاشت و در ۲۸ آذر ماه ۱۳۹۱ بار دیگر پیراهن آبی را بر تن کرد آنهم در شرایطی که دو ماه قبل از فوتبال خداحافظی کرده بود!
حضور مجیدی و امیر قلعه نویی به صورت همزمان در استقلال همیشه با حواشی خاصی همراه بود و همین مهم سبب شد تا مجیدی پیش از پایان قرارداد خود در بازی مقابل مس کرمان و در غیاب هواداران استقلال ۴ گوشه زمین را ببوسد و باز هم در میانه راه استقلال را رها کند.
اگر چه این خداحافظی آبیها را احساساتی کرده بود اما چندی بعد دوباره انگشتها به سمت فرهاد نشانه رفت و هواداران مدعی شدند که بازیکن محبوبشان در موقعیت بدی تیم را رها کرده است.
حال این پایان رفت و آمدهای مجیدی به استقلال نبود؛او در دوران مربیگری نیز یک بار استقلال را ترک کرد و از سمت خود استعفا داد تا واقعا فوتبالیها به این نتیجه برسند که فرهاد مجیدی، جنبهدست و پنجه نرم کردن با مشکلات را ندارد.
لیگ بیستم؛آمد، ماند و ساخت
پیشبینیها غلط بود؛ گویا مجیدی به زمانی نیاز داشت تا به رشد اخلاقی در فوتبال ایران دست پیدا کند، عرصهای که ظرفیت بالایی را برای رو در رویی با مشکلات میطلبد.
او در حالی پس از محمود فکری هدایت استقلال را بر عهده گرفت که مدیران وقت سعی داشتند او را یک گزینه دم دستی جلوه دهند اما اینبار مجیدی بود که معادلات را بر هم میزد.
او بارها با مدیریت باشگاه، معاونت وزارت ورزش و جوانان و... درگیری لفظی پیدا کرد تا از منافع استقلال دفاع کند. مجیدی به جای این که از مشکلات فرار کند، قرار پیدا کرد و به شخصیتی مطالبه گر دست یافت.
در فوتبال ایران امری طبیعی است که مربیها از ارتباطات خود برای تامین برخی از منابع مالی استفاده کنند؛ کاری که امیر قلعه نویی در آن استاد است. اینبار مجیدی نیز به جای دست روی دست گذاشتن و به امید مدیران ناکارآمد بودن، به سراغ دوستانش رفت و دستی هم در جیب خود کرد تا از مشکلات تیم بکاهد.
سرمربی آبیها خیلی زود از یک مهره منفعل در چشم هواداران و فوتبالیها به مربی محبوبی تبدیل شد و توانست دوباره جایگاهش را پس بگیرد. سر انجام تمام این روند حضور استقلال در رده سوم جدول لیگ برتر ،صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان و حذف پرسپولیس از جام حذفی بود.
حالا به نظر میرسد فرهاد در کنار مربیان جوانی مانند محرم نوید کیا، جواد نکونام، یحیی گل محمدی، سید مهدی رحمتی و... راز بقا در فوتبال را کم کم یاد گرفته و میتواند آیندهای را برای خود دست و پا کند.
ارسال نظر