تیر خلاص طارمی به تیم ملی / پایان دعوای مهدی و اسکو؟
بیپاسخ گذاشتن تماس کریم باقری اردوگاه حامیان طارمی را فرو ریخت و حتی معدود حامیان طارمی هم در مورد پشتیبانی از او دچار تردید شدند.
از زمان اعلام فهرست تیم ملی و خط خوردن مهدی طارمی، اغلب هواداران فوتبال ایران به ۲ گروه تقسیم شدند؛ برخی حامی دراگان اسکوچیچ بودند و از تصمیم انضباطی او حمایت کردند، عدهای اما جانب طارمی را گرفتند.
مدافعان مهدی، استدلالهای خاص خودشان را داشتند؛ از کوچک بودن سرمربی تیم ملی تا اینکه مهاجم پورتو حق آزادی بیان دارد و فقط یک اظهارنظر ساده کرده است.
این کشمکش بین ۲ گروه ادامه داشت، تا اینکه دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر صحت یک شایعه روشن شد؛ اینکه مهدی طارمی جواب تماسهای تلفنی دراگان اسکوچیچ و کریم باقری را نداده است. از همان لحظه به بعد ورق برگشت و حتی معدود حامیان طارمی هم در مورد پشتیبانی از او دچار تردید شدند.
از غرور تا پشت کردن به تیم ملی
این که طارمی بهخاطر ماجرای آن توییت سزاوار حذف از تیم ملی بود یا نه، یک بحث مستقل است. با این همه، اینکه او جواب تماسهای تلفنی سرمربی تیم ملی و دستیارانش را نداده، چیزی نزدیک به فاجعه محسوب میشود. به این ترتیب کاملا آشکار است که طارمی در ابعاد شخصیتی مشکلات جدی دارد.
جایگاه حقوقی دراگان حکم میکند بازیکن او هر لحظه جواب تلفنش را بدهد، اما حتی از این هم اگر بگذریم، بیاعتنایی به کریم باقری با آن شخصیت خاصش غیرقابل بخشش بهنظر میرسد.
گیریم که طارمی هر مشکلی با اسکوچیچ داشته؛ آیا جواب دادن به آقا کریم کار سختی بود؟ به علاوه فراموش نکنیم این رفتار مهاجم بوشهری، رسما در حکم پشت کردن به تیم ملی و پرچم ایران است.
بازیکن در هر شرایطی باید تمام تلاشش را بهکار بگیرد تا هر کاری از دستش بر میآید برای تیم ملی انجام بدهد. روزگاری علی دایی از بایرنمونیخ و هرتابرلین دل میکند و برای کماهمیتترین مسابقات هم خودش را به اردوی تیم ملی میرساند. همین حالا سامان قدوس که با همه شایستگیهایش نیمکتنشین محض تیم ملی است، خودش را به اردو میرساند و به امید چند دقیقه بازی، کار و تلاش را از صفر آغاز میکند.
با این اوصاف روشن نیست چه در سر طارمی میگذرد که به همین راحتی دست تیم ملی را در بزنگاه حیاتی انتخابی جامجهانی خالزی میگذارد. برخی بر این باورند که درخشش در فوتبال اروپا، طارمی را دچار نوعی غرور کاذب کرده است. کاش حداقل او توضیحی بدهد، عذری بتراشد، قصهای ببافد و کمی آراممان کند.
شایعه دوم هم صحت دارد؟
از زمانی که شایعه شد طارمی جواب تلفنهای اسکوچیچ، وحید هاشمیان و کریم باقری را نداده است، خیلیها این موضوع را باور نکردند. در حقیقت این حجم از تکبر و بیاعتنایی به تیم اول ایران، آنقدر عجیب بود که هضم داستان را ناممکن کند. با این حال نهایتا خود کریم باقری موضوع را تأیید کرد تا جای حاشا باقی نماند.
با این تفاسیر، ممکن است حتی شایعه مهم دوم در مورد طارمی هم درست باشد. چند روزی است که گفته میشود مهدی به فدراسیون فوتبال پیغام داده تا زمانی که اسکوچیچ سرمربی تیم ملی باشد، او برای این تیم بازی نخواهد کرد!
راستش این است که حالا دیگر باور هیچ ادعای عجیبی در مورد طارمی سخت نیست. اگر واقعا او چنین حرفی زده باشد، بهنظر میرسد حالا حالاها نباید منتظر حضور مهاجم پورتو در تیم ملی باشیم.
مربی هر چقدر هم که کوچک و کمسابقه باشد، باز بازیکن حق تعیین تکلیف برای او را ندارد. اگر امروز یک مربی را به دستور بازیکن بیرون کنند، لابد فردا هم یک ستاره دیگر بهخودش حق خواهد داد فرمان عزل سرمربی بعدی را بدهد. اینطوری سنگ روی سنگ بند میشود؟ مسلما نه. با ما و با خودت چه میکنی آقای طارمی؟
ارسال نظر