اختصاصی گسترش نیوز؛
جزایر ۳ گانه محلی رویایی برای گردشگران است
۳ جزیره ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک یکی از موضوعات مورد مناقشات در ۵۰ سال گذشته ایران است. این جزایر موقعیت ژئوپلیتیک فوق العادهای دارند و بیشترین عمق آب در این منطقه است.
برخلاف آنچه تصور میشود، ابوموسی جزیرهای نظامی نبوده و ورود به آن بسیار ساده و تنها از طریق تماس با فرمانداری امکانپذیر است و این جزیره با ظرفیتهای موجود قابلیت تبدیل شدن به یک منطقه گردشگری دارد.
در ابوموسی یک اقامتگاه بومگردی وجود دارد که مواجهه آن با گردشگر شبیه مواجهه با مهمان است. معماری این جزیره معماری موسوم به بوشهری است و تمام بناهای موجود در آن پس از انقلاب ساخته شده است.
پیش از ساکن شدن افراد در این جزیره از آن جهت چرای گوسفندان در فصولی از سال استفاده می شده و اقامتگاه موقت ساحلی بوده است. فرهنگ و زبان آن نیز بندری و هرمزگانی است.
۹ آذرماه سال ۱۴۰۰، پنجاهمین سالگرد حضور نیروهای ایرانی در این جزایر و اعاده حاکمیت ایران بر این جزایر و آخرین روزی بود که پیمان هایی که انگلیس با شیوخ کشورهای حاشیه خلیج فارس داشت، خاتمه یافت و از ابتدای دسامبر سال گذشته کشورهای تحت حاکمیت این شیوخ دیگر هیچ علقه رسمی امنیتی و حفاظتی با انگلیس ندارند و به خودشان واگذار شدند.
از سال ۱۸۲۰ انگلیس بر شیوخ جنوب خلیج فارس که اقدام به دزدی دریایی میکردند و برای کشتیهای تجاری مزاحمت ایجاد میکردند، همچنین تاسیسات آنها را از بین برد و بر خلیج فارس و راس الخیمه غلبه پیدا کرد، همچنین تعدادی نیرو در قشم پیاده کرد و از همینجا مناقشه بین ایران و انگلیس بر سر جزایر خلیج فارس آغاز شد. اعتراض ایران و بیماری نیروهای انگلیس موجب تخلیه قشم شد، اما انگلیس بوسعیدو که در غربیترین نقطه قشم قرار دارد را نگه داشت و از آن به عنوان ایستگاه ذغال سنگ استفاده کرد. این منطقه دورههایی تحت حاکمیت ایران و دورههایی مورد تصدی بحرین بود. خلیج فارس همیشه به دلیل نفت موجود در آن مورد طمع قدرتهای بزرگ بوده است.
پس از دوران صفویه، زندیه و افشاریه به دلیل بهم ریختگی اوضاع داخل، ایران نتوانست حاکمیت بر بحرین را حفظ کند، از اینرو قبیلهای از داخل آن حاکمیتش را به دست گرفت. در دهه ۱۸۲۰ مذاکرهای بین نماینده انگلیس در خلیج فارس و حاکم فارس انجام و تعلق بحرین به ایران مورد توافق قرار گرفت اما لندن نپذیرفت و موضوع منتفی شد.
بین قدرتهای جهانی مسلط بر خلیج فارس و ایران تعارض و تضاد وجود داشت و از سویی سیاست انگلیس نیز مهار ایران به عنوان قدرت منطقهای بود، از اینرو انگلیس واحدهای کوچک محلی همچون شیوخ امارات، قطر، بحرین و کویت را بال و پر میداد تا مقابل ایران بایستند.
انگلیس ۳ عهدنامه با شیوخ خلیج فارس امضا کرد که اولین آن در سال ۱۸۲۰ امضا و در آن جنگ بین شیوخ ممنوع و انگلیس به عنوان حکم معرفی شد. در چرخش قرن ۱۸ به ۱۹ و ۲۰ و به دلیل تحولات بین المللی و افزایش رقابتهای استعماری و تهدیدات موجود به دلیل سلطه انگلیس بر خلیج فارس از سویی و تمایل انگلیس برای کنترل راه استراتژیک رسیدن به شبه قاره هند از سویی دیگر، انگلیس ابتدا جزایر واقع در تنگه هرمز همچون لارک، قشم و هنگام را تحت سیطره خود درآورد و شیوخی را علم کرد که این جزایر متعلق به آنها است، اما با امکانپذیر نشدن این طرح تمرکز خود را بر جزایر خروجی تنگه هرمز شامل ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک معطوف کرد.
انگلستان در بحث نگهداری اسناد فوقالعاده عمل میکند و در اسناد موجود منتشر شده توسط خودشان که به صورت کتاب چاپ شده، بارها و بارها بر حاکمیت ایران بر این جزایر سه گانه در دوران های مختلف اذعان شده است.
درخصوص جزایر سه گانه مسائل حقوقی مطرح است که باید از طریق حقوقی و در سطح بینالمللی پیگیری شود و اسناد موجود نیز باید در سطح بینالمللی انتشار یابند تا دیده شوند.
ارسال نظر