پروندهای به جای پرونده دیگر
ناصر بزرگمهر- مدیر مسئول
نوشتن درباره مرگ کاری سخت است. نوشتن درباره مرگ استادی بزرگ که عاشق سرزمینش بود و مردم هم عاشق صدای او، کاری سختتر است.
نوشتن درباره استاد محمدرضا شجریان که بیش از نیم قرن برای این مردم با عشق خوانده و در همه شرایط سخت و تلخ کنار مردم مانده، سختتر است.
محمدرضا شجریان در زلزله بم، کنار مردم بود. کنسرت بزرگی که به نفع زلزلهزدگان برپا کرد و تلاش او در امور خیر و اقتصادی به نفع مردم، نامش را در حوزه اقتصادی هم ماندگار کرده است.
صدای شجریان، انتخاب اشعار از حافظ و مولانا تا نیما و فریدون مشیری، میزان و معیار و متر نسلی شد که بهدنبال موسیقی مناسب، سالم، دلانگیز و تاثیرگذار بود.
اگر چهار ستون ادبیات شعری این سرزمین با نامهای فردوسی و سعدی و حافظ و مولانا برپا شده است؛
اگر هنر بازیگری قرن اخیر با پنج تن انتظامی و کشاورز و رشیدی و مشایخی و نصیریان تعریف میشود؛
اگر داستاننویسی معاصر ایران با صادق هدایت و جمالزاده و احمد محمود و هوشنگ گلشیری و سیمین دانشور و محمود دولتآبادی ادامه مییابد؛
اگر شعر زنان ایران با پروین اعتصامی و فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی شناخته میشود؛
آواز ایران با نام شجریان، شوالیهای فراتر از مرزهای ایران در جهان نوردیده شده و یک بار دیگر ثابت کرده که «این صداست که میماند»، در تاریخ میماند، در فضا میماند، در خیال انسانها میماند و به گوش جان میلیاردها انسان در آینده میرسد.
در این رهگذر مرگ و موسیقی و نوشتن، من هم مثل هزاران هموطن دیگر که از پنجشنبه، میلیونها یادداشت و پست در دنیای مجازی و واقعی نوشتهاند، میتوانم بیشتر بنویسم، اما حجم نوشتار و گفتار و خاطرهگویی آنچنان زیاد است که بهنظر میرسد، فرصت خواندن باقی نخواهد گذاشت.
در دهه ۶۰ و ۷۰ بنا به مسئولیتی که در تالار وحدت داشتم، توفیق دیدارهای بسیار با او را یافتم. باید صبوری کرد تا فرصت مناسبی که من هم خاطره بنویسم و یاد کنم از کسی که همگان، صدای او، شخصیت او، غرور او، دانش او، سواد او و همراهی او با مردم را دوست داشتند.
این یادداشت کوتاه را هم مثل میلیونها یادداشتهایی که در دنیای مجازی و واقعی مکرر در مکرر منتشر میشود، به احترام او، به احترام مرغ سحر، به احترام موسیقی، به احترام جامعه بزرگ ایران نوشتم.
ما در روزنامه صمت، بنا به حوزه تخصصیمان، مثل شروع هر هفته، برای این هفته نیز پروندهای دیگر تدارک دیده بودیم، اما بسته شدن پرونده زندگی استاد شجریان، ما را بر این داشت که همگام و همراه مردم، این شماره را به نام ایشان متبرک کنیم و پروندهای هنری بگشاییم.
فراموش نکنیم که شجریان بزرگ بود، بزرگ زیست و بزرگ مرد.
ارسال نظر