|

گرانی تا جایی که مردم تحمل کنند

ناصر بزرگمهر / مدیر مسئول

پرسش: پیش‌بینی می‌کنید گرانی تا چه حد خواهد بود؟

پاسخ: یا سهمیه‌بندی یا افزایش نرخ؛ راه دیگری وجود ندارد. تا حدی که مردم بتوانند تحمل کنند قیمت‌ها افزایش خواهد یافت.

اگر خودم با گوش‌هایم نشنیده و با چشم‌هایم ندیده بودم، باور نمی‌کردم که ژنرال بیژن زنگنه، وزیر نفت و مدیر قدیمی این نظام، چنین جمله‌ای را به زبان رانده باشد و به‌صراحت بالا رفتن نرخ نفت و بنزین و به‌طور حتم سایر اجناس و خدمات دولتی را تا حد تحمل مردم طراحی، پیش‌بینی و اعلام کند.

در واقع این ژنرال دولت تدبیر و امید بدون هیچ رودربایستی می‌فرمایند ما باید محصولات نفتی را تا جایی که مردم تحمل می‌کنند گران ‌کنیم و به‌طور حتم پای عواقب آن هم می‌نشینیم. به‌طبع کسی که ۴۰ سال در بالاترین مناصب دولتی حضور داشته و بیش از ۲۰ سال در دولت‌های گوناگون وزیر بوده، بهتر از امثال من می‌داند که با گران شدن محصولات نفتی به‌ویژه بنزین و گازوئیل همه نیازهای روزمره مردم، از نان تا سبزیجات، از بی‌ارزش‌ترین تا مهم‌ترین اجناس مرتبط با زندگی روزمره به سمت گرانی حرکت خواهند کرد؛ وضعیتی که در همین ۱۰ ماه گذشته جامعه با آن روبه‌رو شده و تغییر نرخ ارز و ایجاد دلار مثلا ۴۲۰۰ تومانی همه محصولات وارداتی تا نخودچی کشمش و علف دام و پشگل گاو و گوسفند را به حد انفجار گران کرد و کمر مردم را شکست و ارزش ثروت و سرمایه مردم را یک‌شبه به بیش از ۷۵ درصد کاهش داد.

تغییر نرخ دلار ۳هزار تومانی به ۱۲هزار تومان در ساده‌ترین نگاه و با هر فرمولی که ازسوی ابله‌ترین اقتصاددان‌ها سنجیده شود یعنی اگر آپارتمان و خانه یک نفر در نوروز ۱۳۹۷، ۱۰۰میلیون تومان ارزش داشت، سرمایه‌اش با ارز بین‌المللی و دلار ۳هزار تومانی حدود ۳۳ هزار دلار بوده و اگر همان آپارتمان در این مدت به ۲ برابر نرخ افزایش یافته و ۱۰۰درصد گران شده باشد، که در اغلب مناطق کشور این‌گونه نیست، یعنی سرمایه او ۲۰۰میلیون تومان شده که با دلار ۱۲ هزار تومانی ارزش بین‌المللی این سرمایه حدود ۱۶ هزار دلار شده و ۵۰ درصد کاهش سرمایه برایش به‌وجود آمده است. این حداقل وضعیت کسی است که دارای یک آپارتمان بوده و اگر این سرمایه کم یا زیاد، اندوخته‌ای در بانک برای استفاده از سود ۱۰ تا ۲۰ درصدی برای گذران زندگی بوده باشد، این ضرر سرمایه تا ۸۰ درصد در نوسان خواهد بود.

حال از دست‌اندرکاران و مسئولان باید پرسید شما برای گذران زندگی مردم چه فکری کرده‌اید؟

اصلا آقای زنگنه به‌عنوان یک دوست قدیمی به من بگویید، آخرین باری که تاکسی سوار شده‌اید، چه سالی بوده است؟ آخرین باری که با زن و بچه وارد یک مغازه شده و یک کفش و پیراهن خریده‌اید، چه زمانی بوده است؟ آیا هرگز شده آجیل ایام نوروز را خودتان به‌شخصه خریداری کنید؟ آقای زنگنه عزیز دل، معنی سوغات را می‌دانید؟ در طول سال‌های مدیریت خود، هیچ وقت به نانوایی رفته‌اید؟ خبر دارید یک نان سنگک کنجدی ۳هزار تومان شده است؟ هرگز کسی را به چلوکبابی دعوت کرده‌اید؟ اصلا خداوکیلی در این ۳۰، ۴۰ سال هرگز پول نقد در جیب داشته‌اید؟ رانندگی کرده‌اید؟ یک بار پول بنزین داده‌اید؟ اصلا می‌دانید در باک ماشین‌تان سمت چپ است یا راست؟

آقای مهندس زنگنه عزیز، ژنرال مقتدر دولت‌ها، ارادت من به شما بی‌نهایت است، اما چه کنم که فاصله تفکرمان با یکدیگر هم بی‌نهایت شده است. من یکی از یادداشت‌هایم را در کتاب مدیریت کوتوله‌ها به شما تقدیم کردم و در ابتدای این دولت هم از نوشتن یادداشت و هیچ تلاشی برای اینکه جنابعالی رای بیاورید به‌عنوان یک روزنامه‌نگار کوچک دریغ نکردم و البته در این ۵، ۶ سال هم حتی یک بار موفق به دیدارتان نشدم، چراکه شما از روزی که خودتان درجه ژنرالی‌تان را به رخ ما مردم کشیدید، فاصله‌تان را از مردمی که به آنها دل سپرده بودید بیشتر و بیشتر کردید و یادتان رفت که پهلوان کرد هستید؛ تا جایی که امروز مقابل دوربین لبخند می‌زنید و در بوق گرانی می‌دمید و با تمسخر می‌فرمایید قیمت‌ها را تا جایی که مردم تحمل می‌کنند باید گران کرد.

البته ما بارها از صراحت لهجه آقای مهندس زنگنه لذت برده‌ایم و صداقت‌شان را ستوده‌ایم. اصلا همین صداقت‌شان است که ما را کشته و مرده خودش کرده و هر بار دل‌مان می‌خواهد ایشان در همه کابینه‌ها حضور داشته باشند. باور کنید این را به طنز نمی‌گویم که همین چند روز پیش فرمودند دولت دوست و برادر عراق هم بدهی‌های خودش را نمی‌دهد و ما هر سال چند میلیون نفر زوار به این کشور می‌رویم و میلیون‌ها دلار عوارض ورود می‌دهیم و به رونق اقتصادی آنها کمک می‌کنیم. دست‌کم وزارت امور خارجه هماهنگ کند ما خودمان عوارض ورود به عراق را به وزارت نفت‌مان بدهیم تا کمی از بدهی عراقی‌ها به ما کم شود.

آقای زنگنه آفرین به شما که دست‌کم با صداقت‌تان، واقعیت را می‌گویید؛ این ما هستیم که متوجه نمی‌شویم.

آقای زنگنه ۴۰ سال است که این نرخ نفت و بنزین (فوب) منطقه‌ای را چماق بالای سر ما ملت کرده‌اید؛ عیبی ندارد، این را هم باز گران‌تر و خیال ما و خودتان را راحت کنید، اما برای یک بار هم شده از حقوق و دستمزد کارگر و کارمند کشورهای آن‌ور آب و رابطه درآمد و هزینه آنها و ثبات اقتصادی‌شان هم برای‌مان تعریف کنید. برای شما ژنرال‌های برخاسته از دل مردم و امروز دورافتاده از آنها آرزوی موفقیت داریم.

کدخبر: 45784

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین