آقای دولت تنها راه بزرگ شدن ادغام است
ناصر بزرگمهر- مدیر مسئول
بچه که بودم، در رادیو قصهگویی به نام مرحوم صبحی مهتدی، روزهای جمعه قصههای خوب برای بچههای خوب میگفت و به سوالات کودکانه جواب میداد. یک روز، یک نفر از او پرسید کوچه ما را یک سال پیش آسفالت کردند، بعد اداره آب آمد و همه آن را کند و لوله گذاشت و بعد دوباره روی آن را آسفالت کردند. ۲
، ۳ ماه بعد اداره برق آمد و همه را کند و کابل کشید و آسفالت کرد. برای سومین بار شرکت گاز آمد و آسفالت را کند و لولهها را گذاشت و خلاصه آب و برق و تلفن و گاز و فاضلاب هر بار آسفالت را تخریب میکنند و لولههای خود را میگذارند و هر کدام کار دیگری را زخمی میکنند. آیا نمیشود یک بار همه آنها دور هم جمع شوند و یک کانال حفر کنند و همه لولههای خود را از آن بگذرانند و بعد یک بار آسفالت کنند؟
مرحوم صبحی قصهگو پاسخ داد: پسرم، در خانه شما هر وقت سفره را میگسترانند یک عده سیر میشوند؛ بزرگ که شدی میفهمی چه میگویم.
۵۰ سال گذشت. آن بچه بزرگ شد و فهمید که هر سفرهای که گسترده شود، یک عده سیر میشوند. این روزها در دادگاههای مفاسد اقتصادی آدمهایی را میبینیم که صد شرکت ساختهاند تا لابیرنت سوءاستفاده مشخص نباشد و بر هر سفره کسی سیر شود.
ادغام راه نجات بزرگ شدن است. با یک ادغام مفید میتوان سازمانهای موازی را از بین برد و سرمایههای کشور را چند برابر کرد.
ادغام میتواند از هرگونه موازیکاری و ایجاد بیثباتی در موضوعات و نگاههای شخصی جلوگیری کند و با ایجاد قوانین واحد، اعتماد را به مخاطبان آن حوزه برگرداند.
ادغام میتواند از اعمال سلیقههای مختلف جلوگیری کند. مرکز موسیقی وزارت ارشاد ساز خودش را مینوازد، مرکز موسیقی سازمان صداوسیما هم به میل خود سازهایش را کوک میکند، حوزه هنری سازمان تبلیغات هم سازهایش را از نوع دیگری انتخاب کرده، سپاه و ارتش و هر سازمان دیگری هم برای خودشان دم و دستگاهی در حوزه هنر تدارک دیدهاند و در نهایت ارکستر بزرگ موسیقی کشور ناهمگون و بدون رهبر، صداهایی از خود بروز میدهد.
ادغام میتواند وضعیت نامطلوب سیستم بانکی را سروسامان دهد. تا چند سال قبل هر کس با ۲۰ میلیارد تومان سپرده میتوانست، خانهاش را تبدیل به نخستین شعبه بانک کند. خدا پدر رئیس بانک مرکزی چند سال قبل را بیامرزد که ۲۰ میلیارد تومان را به ۲۰۰ میلیارد تومان ارتقا داد و بعدی هم به ۳۵۰ میلیارد تومان و فکر میکنم هنوز هم با ۴۰۰ میلیارد تومان بشود مجوز تاسیس بانک گرفت. یعنی همه صاحبان برجهای قارچگونهای که از بام تهران در سطح شهر دیده میشوند و هر کدام بیش از هزار میلیارد تومان قیمت دارند، میتوانند صاحب یک بانک خصوصی باشند و این یعنی یک فاجعه کامل اقتصادی.
کاری که ادغام میکند، افزایش سرمایههای خرد به سرمایههای کلان برای تولید و سرمایهگذاری بزرگ و جدی است. بانکهایی که هماکنون با سرمایه ۸۰۰ میلیارد تومانی یا ۱۰۰۰ میلیارد تومانی و ۲، ۳ هزار میلیارد تومانی مشغول فعالیت هستند، نشانه همان فاجعه اقتصادی است.
ادغام بانکهای کوچک نظامی در بانک پرسابقه سپه کار ارزشمند و بزرگی است که میتواند مقدمه ادغامهای دیگر باشد.
آقای دولت
درحالحاضر کشور مثل روزهای اول انقلاب نیاز به ادغام در حوزههای مختلف دارد، اما بدیهی است که هر ادغامی مخالفان خود را خواهد داشت.
هیچ کس از اینکه حقوق و مزایا و منافع بزرگش از بین برود، خوشحال نخواهد شد.
وقتی ۳۰، ۴۰ مدیرعامل و ۳۰، ۴۰ هیات مدیره در ۳۰، ۴۰ بانک کشور وجود دارد و همه آنها به کس یا کسانی وصل هستند و از این خوان نعمت بهره میبرند، با هر ادغامی مخالفت میکنند.
بارها آقای رئیسجمهوری اشاره کردهاند که ۱۰ شعبه بانک دیوار به دیوار یکدیگر در یک خیابان چه معنا و مفهومی دارد؟ همه میدانند که معنا و مفهوم آن کاسبی برای عدهای خاص است، نه خدمت به اقتصاد ضعیف کشور که هرر وز هم ضعیفتر میشود.
حوزههای نیازمند ادغام در دولت زیاد و گسترده است و جمع شدن و تجمیع آنها با خیل عظیم مخالفتهای زیرپوستی روبهرو خواهد شد که فقط نیاز به مرد میدان پاکدامنی دارد که اندیشه بزرگ شدن این سرزمین را در ذهن داشته باشد.
نمیدانم در میان دولتمردان چند نفر با این اندیشه حضور دارند، اما اطمینان دارم کسانی هنوز هستند که به جمهوری اسلامی وفادارند و به ایران قدرتمند در همه حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و الباقی میاندیشند.
ادغام یعنی بالا رفتن سرمایهها و بهرهوری بیشتر از نیروی انسانی، ابزار و ثروتی که خداوند در اختیار ملت ما قرار داده است.
وقتی خبر ادغام وزارت نفت و نیرو، بازرگانی و صنعت و معدن، کار و امور اجتماعی، راه و مسکن را در چند سال قبل میخواندیم، فکر میکردیم کار ارزشمندی در حال شکل گرفتن است، اما فراموش کردیم که این ادغام مرد عمل و توانمند برای اداره لازم دارد. از یکی دو ادغام سود نبردیم، یکی دو ادغام هم بهنظر بیمعنا بود و نهادهای ادغامشده هیچ همسویی نداشتند و ره به ترکستان رفت و امروز باز هم ساز جدایی سر دادهایم.
آقای دولت
یادمان باشد ناتوانی مدیریتها را به پای غلط بودن ایدهها و آرزوهای یک ملت نگذاریم. نگاهی به جهان بیندازیم؛ فرانسه، آلمان و انگلیس چند وزارتخانه دارند؟ امریکا با ۵۲ ایالت که هر کدام به وسعت کشور ما هستند با چند وزیر اداره میشود. مطالعه جهان با یک جستوجوی ساده در گوگل امکانپذیر است.
دوران بقالیهای کوچک سر آمده است؛ هایپرها متولد شدهاند. باید جنبید، در هر حوزهای باید طرح و برنامه برای ادغامهای بزرگ داشته باشیم.
ارسال نظر