شش دلیل اصلی کمبود عرضهها در بورس کالا
امیرحسین کاوه - فعال صنعتی
چرا همواره در بورس کالا عرضه کمتر از تقاضا هست؟
این سوالی است که دائماً ذهن ناظران بازار بورس کالا و خریداران و تحلیل گران و حتی مسؤولان تنظیم بازار وزارت صمت و سازمانهای نظارتی را مشغول کرده است.
نخستین پاسخی که از سوی عرضهکننده و یا عرضهکنندگان به این اعتراض در بورس کالا داده میشود این است که:
چون تقاضای کاذب در بورس کالا وجود دارد ما توان پوشش دادن همه تقاضاها را نداریم؛ اما از سوی دیگر، همواره در تبلیغات همین عرضهکنندگان بزرگ شاهد میباشیم که دهها هزار و در برخی کالاها مثل فولاد چندین
میلیون تن بیش از نیاز مصرف داخل، تولید دارند؛ و به همین علت تعرفه واردات همین کالای کم عرضه شده در بورس کالا، بالاتر از ۱۰ درصد بوده و همیشه صادرات آن با قیمتهای ارزان تر نسبت به آنچه به صنایع تکمیلی داخلی اختصاص مییابد؛ در حال انجام بوده و هست!
اما این همه ی ماجرای علت کمبود عرضه در بورس کالا نیست و علل دیگری هم برای تشویق شدن به کم عرضه کردن وجود دارد از جمله:
اول: وقتی عرضه کمتر از تقاضا باشد پس با توجه به سیستم فروش بورس کالا که بر اساس حراج و مزایده میباشد؛ بهصورت طبیعی کسر عرضه و پیشی داشتن تقاضا، یعنی کشف بالاترین نرخ و فروش به کسی که بیشترین نرخ را پیشنهاد داده است.
دوم: وقتی کالایی در بورس کالا، کم باشد؛ پس خریداران هم بر سر نرخ آن با کسی چانه نمیزنند بلکه خودشان با هم رقابت میکنند و همه فقط میخواهند آن کالا را به هر قیمتی بهدست آورند؛ پس مهار خریداران در دست فروشنده باقی میماند.
سوم: وقتی کالایی در بورس کالا کمتر عرضه میشود؛ عرضهکننده دیگر نگران تاریخ تحویل و یا تعهد به موقع سفارش کالای مشتری نیست، چون بیش از عرضه ؛ محصول دپو شده دارد و حتی اگر دیر هم تحویل دهند دهان خریدار بسته است و کالای نایاب را همه خواهان دریافت میباشند؛ حالا چند روز یا چند هفته و گاهی چند ماه دیرتر!...
چهارم: وقتی کالایی به صورت واقعی یا مصنوعی نایاب است خریدار هنگام تحویل به براندازِ وسواس گونه ی کیفیت کالا نمیپردازد و خدا را شکر میکند که همین اندک به او رسیده! و همواره خریدار به ناچار تعریف محصول را خواهد کرد.
پنجم: در کالای مورد نیاز صنایع پایین دست که مواجه با کمبود عرضه مصنوعی یا واقعی است؛ خریدار، خرید را یک موفقیت میداند و همواره قدردان عرضهکننده خواهد بود نه شاکی و مدعی؛ و همواره خریدار در کمند فروشنده!...
ششم: کالای کم عرضه، دُر نایاب و ارزشمندی میشود که حال میتوان آن را بالاتر از نرخ جهانی خرید و یا فروخت و کسی حق ندارد بگوید چرا و به چه علت....
ختم کلام اینکه در کشف نرخ به روش مزایده، مصحلت فروشنده در کم عَرضه کردن است و وقتی خریدار هم بیعُرضه یا ناچار به خرید باشد؛ پس باید سکوت کرد و سالیان سال شاهد همین وضع باشیم.
در پایان، ذکر این نکته ضروری است که به این کمبود عرضه هم مدیران بورس کالا معترض هستند؛ هم صنایع پایین دستی و هم مسؤولان وزارت صمت و دیگر مسؤولان!
و علاوه بر همه ی اینها موضوع تقاضای کاذب که از سرچشمه ی نامتعادل سهمیههای اعلامی سایت بهین یاب نشأت میگیرد را هم نمیتوان منکر شد.
اما چه کنیم که رکن قانون عرضه و تقاضا به نفع فروشنده حرف خود را به کرسی مینشاند.
۱۶ مرداد ۹۹
ارسال نظر