اقتصاد پساکرونا
سامان الطافی - کارشناس روابط بینالملل
اقتصاد در پساکرونا شرایط و وضعیت متفاوتی برای جهان و کشورها در پی خواهد داشت البته قبل از پیشبینی این شرایط باید در نظر داشت که دوران پساکرونا به دو صورت کلی ترسیم میشود، ابتدا اینکه برای این بیماری درمان قطعی پیدا شود و مثل بسیاری بیماریها مانند طاعون، درمان و ریشه کن شود و در منظر دوم این بیماری مثل بیماری آنفولانزا و ایذر با بشر خواهد ماند.
اما در هر صورت شیوع این بیماری علاوه بر آثار و تبعات آن بر جسم و سلامتی انسانها، بر اوضاع اقتصادی کشورها نیز اثرات فراوانی خواهد داشت؛ پیشبینیهای متعددی از اوضاع اقتصادی کشور در دوره پساکرونا وجود دارد که بیشتر آنها بر کاهش رشد اقتصادی، گسترش بیکاری و فقر در جوامع دلالت دارد. درکنار این اثرات ذکر شده، اقتصاد پساکرونا به نظر میرسد اقتصاد متفاوتی خواهد بود که تفاوت مشهود بین مولفههای اقتصاد پساکرونا و اقتصاد قبل ازاین بیماری وجود خواهد داشت، بنابراین در ادامه شرایط و اوضاع اقتصادی مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد تا تصویر واضح تری از شرایط اقتصادی در پساکرونا پیش رو قرار گیرد.
ازیک منظرمی توان اقتصاد پساکرونا را به مانند اقتصاد پساطاعون سیاه، در نیمه قرن ۱۴ میلادی دانست. همه گیری این بیماری در اواسط قرن ۱۴ در تمام کشورهای اروپایی مشاهده شد و اثرات مخربی به لحاظ مرگ و میر در جهان داشت. تخمین زده می شود یک سوم جمعیت ایران در آن زمان در اثر همه گیری این بیماری کشته شدند.اثرات مرگ و میر ناشی از شیوع ویروس کرونا در مقایسه با شیوع طاعون سیاه بسیار اندک است، اما نکته مهم در خصوص تحولات اقتصاد پساطاعون است که میتواند برای اقتصاد پساکرونا نیز در اقتصادهای جهان، قابل کاربرد باشد.
در دوره پساطاعون، ساختار اقتصادی بیشتر کشورها دگرگون شد و اختلاف رشد و توسعه بین کشورهای جهان و حتی در بین کشورهای یک منطقه نیز بیش از پیش افزایش یافت. برای مثل، رشد و توسعه کشورهای شرق وغرب اروپا در دوره قبل از شیوع طاعون بسیارناچیز بود، اما در دوره پساطاعون، اختلاف بین این دو گروه از کشورها افزایش یافت و امروزه نیز این شکاف در رشد و توسعه کشورهای این منطقه، مشاهده میشود. البته نباید فراموش کرد که علت افزایش شکاف در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، تنها ناشی از شیوع طاعون سیاه نبوده، بلکه شیوع طاعون سیاه، آغازگر این شکاف بین کشورها بوده است.
در تجربه تاریخی بعداز پاندمی طاعون بیشتر کشورهایی که تجربه موفقی در رشد و توسعه اقتصادی داشتند و اختلاف خود را با سایر کشورها، افزایش دادند، کشورهایی بودند که رشدهای اقتصادی مبتنی بر علم و فناوری را دنبال کردند. بررسی تاریخ اقتصادی کشورها در این دوره نشان میدهد اختراعات صنعتی در دوره پساطاعون بیشتر مورد توجه قرار گرفت و کشورهایی که از این اختراعات همسو با رشد و توسعه اقتصادی خود بهره گرفتند، کشورهای موفقی بودند. نمونه اینها دو کشورآلمان و انگلیس بودند؛ این دو کشور برخلاف سایر کشورها، با حمایت ویژه از توسعه علم و فناوری، مسیرهای رشد و توسعه را با شتاب بیشتری در مقایسه با سایر کشورها طی کردند و این امر، افزایش رونق ورفاه اقتصادی را نیز برای آنها به دنبال داشت. درحالی که سایر کشورها از جمله کشورهای شرق اروپا، همان مسیر گذشته را دنبال کردند و اقتصاد سنتی خودشان را مبنای رشد و توسعه اقتصادی قرار دادند، نتیجه این تلاشها، افزایش اختلاف بین رشد و توسعه اقتصادی در بین کشورهای اروپای غربی و شرقی شد.
با درنظر گرفتن این تجربه تاریخی به خصوص شرایط اقتصادی در آن مقطع زمانی بعد از گسترش طاعون سیاه، در مورد دوره پساکرونا نیز میتوان برخی پیشبینیها را انجام داد. در دوره پساکرونا، بیشتر اندیشمندان اقتصادی بر این اعتقاد هستند که اقتصاد کشورها به دوره قبل از شیوع این ویروس برنخواهد گشت. از این رو، اقتصاد کشورها در دوره پساکرونا متفاوت از اقتصاد قبل از این ویروس خواهد بود. با توجه به پیشرفت علم و فناوری به ویژه درچند دهه اخیر، میتوان پیشبینی کرد که دوره پساکرونا همانند دوره پساطاعون منجر به شکل گیری شکاف در رشد و توسعه اقتصادی کشورهای جهان خواهد شد.
در دوره پساکرونا، کشورهایی که توجه و سرمایهگذاری ویژه در گسترش، توسعه و بهکارگیری علم، فناوری و نوآوری انجام دادهاند، مسیر رشد و توسعه متفاوتی از کشورهایی خواهند داشت که سرمایهگذاری آنها در حوزه علم، فناوری و نوآوری اندک بوده است. به گونهای که این اختلاف در سرمایه گذاری و توجه به جایگاه علم، فناوری و نوآوری در اقتصادها، میتواند منجر به شکل گیری قدرتهای جدید در اقتصاد جهانی از یک طرف و افول قدرتهای سابق حتی در بین کشورهای اروپای توسعه یافته شود. پیشبینی میشود دوره پساکرونا فرصت بسیار خوبی فراهم کرده است که کشورهای دارای علم، فناوری و نوآوری جهشهای رشد و توسعه اقتصادی خود را در مقایسه با سایر کشورها بهدست آورند. در طرف مقابل، کشورهایی که به علم، فناوری و نوآوری در اقتصاد توجه لازم و ویژه نداشته اند، در مسیر افول قرار گرفته و فاصله رشد و توسعه اقتصادی بالایی با کشورهای یادشده، تجربه خواهند کرد.
پدیده یادشده، در اقتصاد دوره پساکرونا، احتمال رخداد بالایی دارد. اقتصاد پساکرونا، ویژگیهای متفاوتی در مقایسه با اقتصاد قبل از کرونا خواهد داشت که دستیابی به جهشهای اقتصادی برای کشورهای سرمایهگذار در علم، فناوری و نوآوری را تسهیل میکند.
بعد از دو انقلاب صنعتی و اطلاعاتی، گسترش اینترنت و درنتیجه آن پیشرفت و توسعه ارتباطات و اطلاعات موجب شد تا دگرگونی بزرگی در فناوریها در آینده نزدیک قابل تصور باشد. به گونهای که امروزه انقلاب دیجیتال به عنوان واژه کلیدی در تحولات جهانی مورد تاکید قرار گرفته و این انقلاب، بر زندگی وجامعه کشورها، تاثیر داشته است. رشد روز افزون فناوریهای ارتباطات و اطلاعات موجب شده تا اقتصاد کشورها نیز متحول شود و بیش از گذشته در جهت دیجیتالی شدن حرکت کنند. دوره پساکرونا فرصت بسیار مغتنمی برای رشد بالای اقتصاد دیجیتال فراهم کرده است. از جمله فناوریهای این حوزه میتوان به فناوریهای بلاکچین، پرینت سه بعدی، اینترنت اشیا، رایانش ابری، روباتیک و هوش مصنوعی اشاره کرد. هر چند بکارگیری این فناوریها در اقتصاد دیجیتال از سوی برخی از کشورها مورد توجه قرار گرفته است، اما دوره پساکرونا، اقتصاد کشورها را به سمت اقتصاد دیجیتال ملزم میکند. از اینرو، کشورهایی که سرمایهگذاریهای کلان در توسعه و به کارگیری فناوریهای اقتصاد دیجیتال داشته اند، مسیرهای هموار در رشد و توسعه اقتصادی تجربه خواهند کرد.
با توجه به تحول در اقتصاد دوره پساکرونا در کشورهای جهان، مشاغل مبتنی بر اقتصادهای سنتی با تهدید جدی مواجه خواهند شد. بسیاری از این مشاغل، دیگر در اقتصاد جدید جایگاهی نداشته و از بین خواهند رفت. اقتصادهای مبتنی بر اقتصاد دیجیتال، دیگر نیازی به نیروی کار همانند دوره قبل کرونا نخواهد داشت و این امر، بیشتر مشاغلی که با اقتصاد دیجیتال انطباق پیدا نکنند را با رکود مواجه کرده و حتی دستمزد این مشاغل نیز کاهش خواهد یافت.
اقتصادهای قبل از کرونا برای همه نیروهای کار، اعم از نیروی کار ساده تا نیروی کار ماهر، ظرفیت ایجاد شغل داشته اند، به گونهای که یادگیری مهارت و کسب دانش تنها در حوزههای محدودی از اقتصاد به عنوان یک الزام کلیدی به شمار میآمد، اما اقتصاد پساکرونا، تحول بزرگی در نیروی کار ایجاد کرده و فرصتهای شغلی را به سمت نیروی کار ماهر هدایت خواهد کرد. چنین تحولی از یکسو نیروی کار در اقتصاد کشورها را افزایش داده و از سوی دیگر، دستمزد نیروی کار را افزایش خواهد داد. نکته مهم، تهدید جدی برای اقتصادهایی است که تربیت نیروی کاهر ماهر را در اولویت قرار نمیدهند. این درحالی است که اقتصادهای دارای نظام تربیت نیروی کار متخصص، نه تنها تولیدات با ارزش افزوده بالا را خواهند داشت بلکه نیروی کار مسلط بر اقتصاد کشورها نیز خواهند بود.
در اقتصاد قبل شیوع این بیماری، کشورهای صاحب علم، فناوری و نوآوری هم در زمره کشورهای پیشرو و توسعه یافته نیز قرار داشتندد، اما در دوره پساکرونا، اهمیت علم، فناوری و نوآوری در مقایسه با دوره قبل از کرونا، در ارزش آفرینی و توان رقابت بین کشورها افزایش خواهد یافت. کشورهایی که درخصوص علم، فناوری و نوآوری سرمایهگذاری کردهاند و مسیرهای دانش بنیان شدن اقتصاد را فراهم کرده اند، با جهش در رشد اقتصادی مواجه شده و با اختلاف فراوان در مقایسه با سایر کشورها، قرار خواهند گرفت. حتی وقوع این پدیده، ممکن است برخی از اقتصادهای توسعه یافته فعلی را نیز با مشکل ربروکند و کشورهای نوظهور در عرصه علم، فناوری و نوآوری، نقش پر رنگ تری در اقتصاد جهان پساکروناخواهد داشت.
با توجه به ویژگیهای یادشده، مشاهده میشود اقتصاد دوره پساکرونا فرصتها و تهدیدهای زیای برای اقتصاد کشورها بدنبال خواهد داشت. مهمترین فرصت مغتنم در دوره پساکرونا، سرعت گرفتن رشد اقتصاد دیجیتال و افزایش نفوذ آن در اقتصاد کشورها است. کشورهایی که در مسیر دیجیتالی شدن اقتصاد گام برداشتهاند یا برنامههای مشخص و معینی برای دیجیتالی شدن اقتصاد دارند، قطعا در این مسیر موفق شده و میتوانند جهش رشد و توسعه اقتصادی را تجربه کنند. برای چنین کشورهایی، دوره پساکرونا، دوره فرصت برای اقتصاد به شمار می آید. در سوی مقابل، کشورهایی که در فضای دیجیتالی شدن اقتصاد تلاشی نکردهاند یا گامهای حرکت آنها کنُد است، در دوره پساکرونا با تهدید جدی مواجه خواهند شد و شکاف رشد و توسعه آنها با کشورهای گروه اول در مقایسه با دوره قبل از کرونا، بیشتر خواهد شد. از این رو، ضروری است از این نگاه، برنامههای تحول در اقتصاد کشورها مورد ارزیابی قرار گیرد و برنامههای حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال و اقتصاد دانشبنیان، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
ارسال نظر